قصه گیسهای بریده
«هفته آخر شهریور چند مشتری داشتیم که موی دخترشان را فروختند تا برایشان کیف و کتاب و دفتر برای مدرسه بخرند. دختر هم راضی بود. موهایش را فروخت تا فلان کیفی که دیده بود را بخرد یا مثلا بیمار سرطانی داشتیم که قرار بود شیمیدرمانی کند. آمد و موهایش را فروخت. بعضی از این بیماران هم میآیند تا از موی طبیعیشان، پوستیژ درست کنیم.»
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، روزنامه شهروند نوشت: «معلق در هوا ماندهاند. انگار کسی جانشان را در مشتی گرفته و به مجازات از سقف آویزان کرده. دستهدسته، شاخهشاخه یا از سقف آویزانند یا کنج دیوار، سیر و پر نشستهاند به تماشا. به تماشای کسی که بیاید دستی بر آنها بکشد، تکانشان دهد و شاید همین جا، در همان مغازه شلوغ، با چند اسکناس، سرنوشتشان به سرنوشت دیگری گره بخورد. شاخهشاخه، دستهدسته مو، با هر باز و بستهشدن در، در هم غوطه میخورند، رنگ به رنگ. مشکی پرکلاغی، زیتونی، طلایی، شرابی و قهوهای روشن و تیره با یک کش سیاه، از هم جدا شدهاند. سقف، پشت همین دستههای مو پنهان شده، دستههای مو که هر کدام قصهای دارند، قصه دختربچهها و زنان جوان، با موهای بلند خرمایی و طلایی که به وقت رفتن، یا چشمانشان از اشکی که در آن جوش خورده، برق میزند یا به خندهای، کش آمده اما پس سر همهشان، قیچی، رد زخمش را جا گذاشته.
«این را میبینید؟ یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان خریدیم. آن یکی ارزانتر است، حدودا ۳۰۰، ۴۰۰هزار تومان. آن عقبی هم کوتاه است، حدود ۱۰۰هزار تومان درمیآید.» موی یکمیلیون و ۵۰۰هزار تومانی بلند است و خرمایی. دختر جوانی که پشت ویترین ایستاده، میگوید که صاحبش، دختری بلندقد بود و مو تا پایین کمرش میآمد، بلند و صاف و خرمایی: «خیلیها میآیند برای فروش مو. نمیشود گفت هر روز اما کم نیستند فروشندگان مو.»
در مغازه باز و بسته میشود و موها تکان میخورند، انگار کسی آرامش کوتاهشان را به هم ریخته، نگاهها به سقف و دیوارها میچرخد و «آیدا»، دختر جوان پشت ویترین مغازه، دستهدسته موها را پایین میآورد، برای مشتری.
– موها را کجا کوتاه میکنید؟
– همین جا.
– فروشندگان مو همینجا میآیند و موهایشان را کوتاه میکنند؟
– بله، ما در مغازه موهایشان را میبینیم، اگر خوب بود و اندازه، قیمت میدهیم. اگر سر قیمت به توافق رسیدیم، همین جا قیچی میزنیم.
– چه مویی خوب است؟
– مویی که حجمش زیاد باشد و بلند. موخوره نداشته باشد و از رنگ آسیب ندیده باشد. این مو برای ما خوب است.
– موها را چه میکنید؟
– برای اکستنشن استفاده میکنیم.
– چوبش را هوا میکند و به سقف میرساند، قلاب روی چوب، به یکی از دستههای مو، گیر میکند و پایین میآید، همان یکمیلیون و ۵۰۰هزار تومانی است.
– خودتان کوتاه میکنید؟
– بله.
– وقتی موهایشان را کوتاه میکنید، ناراحت نمیشوند؟
– نه خیلی، آنها با رضایت آمدهاند اما بینشان هستند کسانی که دلشان میگیرد ولی به هر حال پولش را میگیرند.
– قیمت چطور تعیین میشود؟
– بر اساس حجم و اندازه و سلامت مو.
قیمتها از ۱۰۰، ۲۰۰هزار تومان شروع میشود و به پنجمیلیون تومان هم میرسد. گرانترین مویی که تا به حال در این مغازه کنج یکی از پاساژهای خیابان منوچهری تهران فروخته شده و هنوز به یاد مرد جوان مغازهدار مانده، ۵میلیون تومان بود: «اندازهاش یک متر و ۳۰سانتیمتر بود؛ نزدیک ۵۰۰گرم.» آیدا اما حرف برای گفتن زیاد دارد.
– اینها آدمهای نیازمندی هستند؟
– نه همهشان اما بینشان نیازمند هم هست. خیلیها میگویند چرا موهایمان را بریزیم سطل آشغال؟ اما خب بینشان کسانی بودند که نیاز مالی داشتند. مثلا هفته آخر شهریور چند مشتری داشتیم که موی دخترشان را فروختند تا برایشان کیف و کتاب و دفتر برای مدرسه بخرند. دختر هم راضی بود. موهایش را فروخت تا فلان کیفی که دیده بود را بخرد یا مثلا بیمار سرطانی داشتیم که قرار بود شیمیدرمانی کند. آمد و موهایش را فروخت. بعضی از این بیماران هم میآیند تا از موی طبیعیشان، پوستیژ درست کنیم.
موها را قیچی میکنند؛ بعد ضد عفونی و بعدش هم کراتینه. اگر هم لازم باشد رنگ میکنند به سلیقه مشتری: «موی کمتر از ۵۰سانت موی کوتاه است. بیشتر مشتریان دنبال موی طبیعی بلند و سالم هستند. ما هم همینها را میخریم.» در باز و بسته میشود و مشتری که دختر جوانی است، مژه مصنوعی میخواهد. ریسهای دو هزار تومان، خارجیاش ۹هزار تومان.
– این موها را آرایشگاهها از شما میخرند؟
– یا آرایشگاهها یا خود کسانی که میخواهند اکستنشن کنند. همه دنبال موی طبیعی هستند. ما یوزر خام زیاد داریم که موی رنگ نشده میخواهند.
آیدا رشته دانشگاهیاش روانشناسی است و ۱۰سالی میشود در یک مرکز تخصصی اکستنشن کار میکند و حالا دو هفته است به مغازه فروش عمده لوازم آرایشی و مو آمده و خودش از این حجم مشتریان برای فروش مو متعجب است: «تصور نمیکردم فروش مو همچین بازاری دارد. اوایل برای خودم هم جالب بود.»
صاحب مغازه، مرد جوانی است، سبزهرو با انبوهی مو روی سرش. آیدا میگوید، فروشندگان مو، خیلی نیازمند نیستند و صاحب مغازه معتقد است که بیشتر آنها افرادی هستند که به پول فروش مو احتیاج دارند. احتیاج از نظر او معنای متفاوتی دارد: «بیشتر جوان هستند؛ بیست و سه، چهار سالشان است.»
آنها پخش عمده موی طبیعی دارند. در همین مغازه برای خرید موی سالم و طبیعی تبلیغ میکنند. در کانالهای تلگرامی و اینستاگرام: «مردم تازه فهمیدهاند که این کار خودش یک بیزینس است. میدانند که میتواند منبع درآمد باشد. مادرها بچههایشان را میآورند، حتی بر سر قیمت چانه میزنند تا قیمت را بالا ببریم. البته همه هم این طور نیستند. کسانی بودند که بعد از کوتاه کردن مو، با چشم گریان از مغازه بیرون رفتهاند. بعضی هم موهایشان را مغازه ما میفروشند، میروند مغازه کناری، با پولش لوازم آرایش میخرند.» میگوید، خرید موی طبیعی خیلی زیاد شده، همه دنبال بیبیهیر هستند، موی بچه. چون سالم است و طبیعی.
– پس باید اکستنشن مو هم زیاد شده باشد؟
– بله خیلی.
– چرا؟ چه بلایی سر موی زنان ایرانی آمده؟
– باکیفیتترین مو، موی زنان ایرانی است اما زنان ایرانی موهایشان را خراب کردهاند بس که رنگ میکنند. با این رنگها مو خشک و ناسالم میشود و حتی بلند هم نمیشود.
قیمتها برایشان از ۵۰ هزار تومان شروع میشود و میرود تا بالای یک میلیون تومان: «زیر ۵۰سانت مو نمیخریم.»
– سن فروشنده برای شما مهم است؟
– مهم است. هر چقدر سن پایینتر باشد، مو سالمتر است. از خانمهای باردار هم تمایلی نداریم مو بخریم چون از نظر هورمونی شرایط عادی ندارند و مو سخت رنگ باز میکند.
چند مغازه آنطرفتر، پسر جوان دیگری که موهایش را به طرز عجیبی مدل داده، جلوی مغازه ایستاده و به مشتریان نگاه میکند: «اینها همه موی طبیعی است، ایرانی نیستندها. ایتالیایی است. ما موی ایرانی نمیخریم.»
– چرا؟
– موخوره زیاد دارد، زیر شال و روسری موهایشان خشک شده. کسی هم زیاد موهایشان را نمیخرد.
مرد جوان میگوید، قیمت موی ایرانی با موی ایتالیایی فقط هزار تومان اختلاف دارد. هر دسته موی ایتالیایی برای اکستنشن ۷۰۰هزار تومان است و ایرانیاش ۶۰۰هزار تومان: «موی ایتالیایی گارانتی هم دارد، ببرید خوشتان نیاید، رنگ باز نکرد، میتوانید برگردانید، ۱۰۰ شاخه رایگان بگیرید.» او میگوید بهترین مو، موی ازبکی است، از ازبکستان میآید: «میگویند ازبکستان جادوگر زیاد دارد. زنانش هم برای باز کردن طلسم و اینها، زیاد موهایشان را کوتاه میکنند.» آنها در این مغازه مشتری مستقیم فروش مو دارند اما خودشان کوتاه نمیکنند.
چرا دور بریزم، میفروشمش
فروشندههای مو کم نیستند. آنها را میشود در همین مغازههای فروش اکستنشن پیدا کرد و ردی از آنها هم در سایتهای خرید و فروش اینترنتی است. آن جا که یخچال و ماشین و لوازم دست دوم آگهی کردهاند، گیسهای بافته شده مو را هم میتوان پیدا کرد که با پیشنهاد قیمت یا با قیمتهای توافقی، دنبال مشتری هستند. «لیلا»، یکی از همین آگهیدهندگان است. ۲۹سالش است و موی خود و خواهرش را آگهی کرده: «هر دو با هم یکمیلیون و ۵۰۰هزار تومان، یکیش مال خودم است؛ دیگری مال خواهرم. گیسها حجمش زیاد است. مال خودم ۳۰سانت، مال خواهرم ۶۰سانت. ۱۵۰گرم میشود. رنگش هم طبیعی است.» یکی از گیسها طلایی است و آن یکی خرمایی: «موهایم را پارسال کوتاه کردم. اصلا هم موخوره ندارد.» از وقتی موهایش را در یکی از همین سایتها آگهی کرده، چند نفری با او تماس گرفتهاند اما قیمتها پایین است: «من خودم شینیون کار هستم، کار اکستنشن هم انجام میدهم و از مشتریان میخواهم برای اکستنشن موی طبیعی بیاورند تا خوب رنگ باز کند، معمولا هم خودشان مو را از مغازهها میخرند و برایمان میآورند.» لیلا میگوید، نیاز مالی باعث نشده که موهایش را آگهی کند: «گفتم چرا موها را دور بریزم، بگذار بفروشمش.»
با پول فروش مو میشود کاری کرد
مهتاب زن جوان دیگری است که برای فروش گیساش، قیمتی پیشنهاد نکرده، میخواهد آن را با مشتری توافقی بفروشد: «دلیل خاصی نداشتم برای فروش موهایم، چند وقت پیش کوتاهش کردم، حالا میخواهم بفروشم که جلوی چشمم نباشد.» مهتاب البته فکر پولش را هم کرده: «به هر حال با پولش میشود کاری کرد، نمیدانم چند میخرند، ۵۰۰، ۶۰۰. فقط به من گفتهاند نبرم مغازه. آنجا ارزان میخرند.» ۵سال طول کشید تا موهای مهتاب ۲۰ ساله، ۶۵سانت شد و حالا با وزن ۳۰۰گرم، دنبال مشتری است: «حجم موهایم به اندازه دو تا اکستنشن است، حتی تا ۸۰۰هزار تومان هم میارزد اما ببرم منوچهری شاید ۳۰۰هزار تومان از من بخرند.» میگوید، هر بار اکستنشن ۱۵۰شاخه مو میخواهد و موهایش تا ۳۰۰ شاخه جوابگوست. مهتاب هم در کار اکستنشن موست: «موهایم موخوره ندارد، رنگ هم نشده و بالای ۵۰سانت است، بهترین مو برای اکستنشن.»
۵۰سانت را کمتر از ۵۰۰هزار تومان نمیفروشم
ملیکا همسن مهتاب است و موهای مشکی پرکلاغیاش را در یکی از همین سایتها آگهی کرده: «دیگر از موهایم خسته شده بودم، میخواستم کوتاهش کنم. نمیخواهم ببینمش.» موهای ملیکا هم ۵۰سانت است و با این که قیمت را توافقی اعلام کرده اما میگوید که کمتر از ۵۰۰هزار تومان نمیفروشد: «چند سال موهایم را بلند کردم بعد رفتم آن را زدم. وقتی کوتاهش کردم، فهمیدم میشود آن را فروخت. یکی از دوستانم قبلا این کار را کرده بود. من هم خواستم بفروشم. بعضیها را میشناسم که هر چند سال یک بار موهایشان را کوتاه میکنند تا بفروشند.»
telegram.me/jajinnews
برچسب ها :ججین ، فروش موی سر ، قصه گیسهای بریده
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰