«فرزندت کجاست؟» تو بگو، من باور نمی‌کنم

فرزندت کجاست پرسشی است که با مخاطب قرار دادن مسوولان در شبکه های اجتماعی جریان ساز شده و از لایه‌های پنهان پرده برمی‌دارد.

کد خبر : 83332
تاریخ انتشار : یکشنبه 28 مرداد 1397 - 7:51

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین”، شهروندان نسبت به فساد حساس تر از گذشته شده‌اند. با توجه به اینکه بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند با افزایش شفافیت و پاسخگویی می‌توان به مقابله با فساد در نظام سیاسی رفت، برخی از فعالان شبکه‌های مجازی تلاش می‌کنند با ابزارهای محدودی که در دست دارند در این زمینه فعالیت کنند و از این ابزارها برای شفافیت نظام سیاسی و پاسخگو کردن آن بهره جویند. همچنین برخی از سیاسیون هم که خود را در صف طرفداران شفافیت جای می دهند، از «اتاق شیشه‌ای» سخن می گویند.
کمپین‌هایی مانند «فرزندت کجاست» چنین هدفی را دنبال می‌کند. کاربران با طرح این پرسش در صدد ایجاد شفافیت و پاسخگویی در مورد بهره‌مندی مقامات سیاسی از امکانات کشورند. در روزهای گذشته تعدادی از نمایندگان فعلی و سابق مجلس و گروهی از دولتی ها و چهره های سیاسی به این کمپین پیوستند و از شغل و موقیعت فرزندانشان گفتند. اما قضیه به همین جا ختم نمی‌شود. در برخی موارد پاسخ‌های ارائه شده مورد قبول کاربران واقع نشد. کاربران پاسخ‌ها را کلی، مبهم و بعضاً قلب حقیقت عنوان کردند تا جائی که در رد اظهار برخی از مقامات اسناد جدیدی منتشر کردند.
خوشبختانه شبکه‌های مجازی این امکان را فراهم می آورد تا اظهار نظرها تعاملی باشد و همان طور که سیاسیون پاسخ شهروندان را می‌دهند، شهروندان نیز درباره پاسخ آن‌ها اظهار نظر و اسنادی در رد یا قبول حرف‌ها منتشر کنند. شفافیت واقعی محصول همین فضای تعاملی و گفت‌گویی است. حال باید منتظر پاسخ مقاماتی بود که اظهاراتشان مورد نقد قرار گرفته‌است.
فرض کنیم سیاسیون در روزنامه‌های کثیرالانتشار اطلاعاتی در خصوص فرزندان خود ارائه می‌داند و شهروندان تریبونی برای واکنش در اختیار نداشتند. در این صورت ما هرگز نمی‌دانستم نظر شهروندان درباره این پاسخ‌ها چیست. آیا پاسخ‌ها مقبول افتاده است یا نه. اکنون این فرصت را داریم که از ظرفیت شبکه‌های مجازی استفاده کنیم و با تقویت گفت وگو بین مقامات سیاسی و شهروندان به سمت شفافیت بیشتر حرکت کنیم. این یک تمرین عمومی برای همه ما اعم شهروندان و مسوولان است.
فارغ از این جریان تعاملی که همچنان ادامه دارد، نباید از زنگ خطری که به واسطه بروز بی‌اعتمادی به صدا درآمده غافل بود. مهم این نیست که چقدر مقامات پاسخ‌دهنده اطلاعات درست ارایه داده‌اند و چقدر اطلاعات غلط. فرض بگیریم همه با صداقت و صراحت کامل پاسخ داده‌اند و حرف نگفته‌ای باقی نگذاشته‌اند، مهم این است که مخاطبان چقدر اعتماد می‌کنند و چقدر باور می‌کنند.
فرض بگیریم یک نماینده مجلس می‌گوید «فرزندش بدون استفاده از هیچ رانت دولتی در یک اداره خصوصی مشغول کار است.» کاربر دیگری ادعا می‌کند که «این حرف نادرست است و فرزند این نماینده از رانت بهره برده‌است.» دو ادعا داریم بدون هیچ ادله و اسنادی! نکته اصلی آن است که مردم بیشتر کدام یک را باور می‌کنند و به حرف کدام یک به دیده تردید می‌نگردند. به نظر می‌رسد حجم بی‌اعتمادی به مسوولان سیاسی قابل توجه و نگران کننده است.
ضروری است برای ترمیم این بی‌اعتمادی اقدامات جدی‌ صورت پذیرد و دولت با همت بیشتری زمینه‌های گفت وگو، شفافیت و پاسخ‌گویی را ایجاد کند. برای مثال اگر اطلاعات مربوط به حقوق و مزایا، خانه‌، دارایی‌ها و … مسوولان به صورت ‌آنلاین منتشر می‌شد، اکنون پاسخی که در خصوص موقعیت کاری فرزندشان می‌دادند باورپذیرتر بود. امید است با شکل‌گیری زیرساخت‌های دولت الکترونیک و همچنین توجه بیشتر به اقتضائات شفافیت نزد مسوولان و متصدیان همه نهادهای حاکمیت، روز به روز شاهد شفافیت بیشتری باشیم تا بتوانیم اعتماد تضعیف شده را به مرور بازسازی کنیم.

 

 

 



 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هجده − 13 =