صعود ملی پوشان فوتبال ایران به صدر قلب ها

پنجمین حضور تیم ملی در جام جهانی را می توان بهترین شانس در کنار کشورهای پیشرو و صاحب سبک فوتبال جهان همچون پرتغال دانست. فوتبال ملی ایران پتانسیل زیادی برای درخشش در عرصه‌های مهم دارد و رسیدن به این مهم تنها با برنامه‌ریزی و درس گرفتن از گذشته میسر می‌شود.

کد خبر : 79419
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 تیر 1397 - 5:44

 

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین“، «غرور ملی با درخشش ملی پوشان، محیط بانان و مبارزه با شکارچیان غیرمجاز و توسعه اقتصاد بومی با جذب گردشگر» از جمله مهمترین موضوعات اجتماعی و فرهنگی است که مطبوعات امروز (سه شنبه) به آنها پرداخته اند.

** غرور ملی با درخشش ملی پوشان
تیم ملی فوتبال ایران در سومین و آخرین بازی خود در گروه B رقابت‌های جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه از ساعت ۲۲:۳۰ در ورزشگاه مردویا سارانسک و باحضور بیش از ۴۰ هزار تماشاگر مقابل تیم ملی پرتغال قرار گرفت تا شانس خود را برای صعود به مرحله بعد بیازماید. بازی درخشان تیم ملی مقابل پرتغال بازخورد خوبی در میان رسانه‌های جهان داشت ضمن اینکه یکبار دیگر غرور ملی را به فوتبال ایران ارایه کرد.

روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «ایستاده با غرور» نوشت: خیابان‌های منتهی به ورزشگاه آزادی قفل شده است. بسیاری از پایتخت‌‌نشین‌ها در خیابان های اطراف ورزشگاه هر جا که رسیدند ماشین ها را پارک کردند تا خود را به ورزشگاه آزادی برسانند. نصف ورزشگاه را پر کرده اند. تهرانی ها برای اولین تصویری که از «کی روش» روی پرده استادیوم می افتد آزادی را روی سرشان می گذارند. بازار خرید و فروش پرچم ایران و کلاه های سه رنگ داغ‌داغ است. نیروی یگان ویژه هم به شلوغی جمعیتی که به سمت آزادی می‌روند می پیوندد. زنی از ماشین سرش را بیرون می آوردو می گوید: «خبری شده است. کسی جواب نمی‌دهد . نیروها به نیم نگاهی بسنده می کنند.

زن بلند تر می‌گوید: «اگر خبری هست برگردیم.» آنی که ترک موتور سوار نشسته است می گوید:نه.» و سرش را به نشانه آنکه همه چیز آرام است تکان می دهد. زنان جوان بازار کلاه فروش ها و بوق فروش ها را رونق بخشیده اند. یک بوق بین چند نفر رد و بدل می شود. زن هایی که حواسشان به فضای مجازی هست و کلاه های همدیگر را قرض می کنند تا لحظه به لحظه از اولین ورود خود به ورزشگاه آزادی را ثبت کنند. همه کسانی که دوشنبه شب به ورزشگاه آمده اند بلیت بازی را نخریده اند.

در ادامه این گزارش می خوانیم: خانواده ها بعد از چند دهه یک مهمانی را تجربه می کنند که سالها منتظرش بوده اند اما مرعوب فضای ناشناخته اش شده اند و هنوز بسیاری از آنها معذبند. در دومین بازی، این بوق ها هستند که به داد مهمان های دست و پا گم کرده می رسند و ورزشگاه را در می نوردند. اولین شعار دسته جمعی بالاخره روی زبان ها می سُرد: «یالا یالا ما گل می خواهیم یالا.» بچه های تیم به سمت دروازه پرتغال می‌روند. همه ورزشگاه به هوای گل بلند می شود اما گل نمی شود. تصاویر ورزشگاه البته واضح نیست. اما همچنان در محبوبیت؛ بیرانوند و کی روش صدر نشینند. پرتغال گل می‌زند. صدای بوق ها خاموش می شود. یک نفر می گوید: «ایران چه کارش می کند.» تماشاچی بی حوصله می گوید: «هیچ کاریش نمی کند.» حالا آن جنبه طنز نهفته در نهاد هر ایرانی دوباره سکوت میدان سبز مسابقه را می‌شکند. کسی فریاد می زند آقا آفساید بود. زنی می گوید: «ویدئوچک لطفا.» یکی می‌گوید: «حالا باید دوتا گل بزنیم.» مرد جوانی می گوید: «نگران نباشید. نیمه دوم نیمه سر مربی هاست.» بین دو نیمه بازار سلفی و عکس برای اینستاگرام داغ است. زن جوان در حال سلفی گرفتن می گوید: «اولین باری که ما آمدیم استادیوم.» چند نفر به صدایش برمی گردند. دختر جوان می گوید: «ببخشید.» زن جوان دیگری می‌گوید: «راحت باش ما همه برای اولین بار است که به استادیوم می آییم.» صدای گزارشگر بازی به گوش ورزشگاه آزادی نمی‌رسد.

روزنامه «شرق» با درج گزارشی با عنوان «اشک و غرور» می نویسد: شبیه یک رؤیا بود؛ نه از آن رؤیاها که دست‌نیافتنی باشد. ایران در سومین بازی مرحله گروهی رقابت‌های جام جهانی در شرایطی به مصاف پرتغال با ستاره‌های سرشناسش رفت که به یک برد نیاز داشت. ایرانی‌های حاضر در ورزشگاه سارانسک که با بوق‌هایشان آرامش را از پرتغالی‌ها ربوده بودند، به ‌یقین رسیده بودند که بردن رقیب با فوق‌ستاره‌شان، کریس رونالدو، امکان‌پذیر است؛ این را می‌شد در چهره هوادار سنندجی که روی ویلچر نشسته بود و خودش را به روسیه رسانده بود دید. امید در دلش موج می‌زد. در زمین اما سناریو آن‌طور‌که باید پیش نرفت. کوارشمایی پیدا شد و با «یک بیرون پا» رؤیای شیرین یک ملت با ۸۰ میلیون ضربان واحد را تهدید کرد. داستان نیمه اول همان داستان تکراری زندگی بسیاری از ایرانی‌ها بود؛ دویدن و جنگیدن و دست آخر در یک ثانیه غفلت همه‌چیز را ازدست‌دادن.

در ادامه این گزارش آمده است: در نیمه دوم آنچه بیش از هر وقت دیگری به چشم می‌آمد، «یار دوازدهم» بود؛ صدای تماشاگرانی که به‌راحتی بیش از ۳۵ هزار نفر از ۴۱ هزار هوادار حاضر در ورزشگاه را به نفع ایران کرده بود. کی‌روش و شاگردانش چیزی برای از‌دست‌دادن نداشتند. آنها در این جنگ نه‌تنها باید «سنگر» را حفظ می‌کردند، بلکه باید «خط مقدم» را هم می‌شکستند. سنگر را علیرضا بیرانوند حفظ کرد، آن‌هم مقابل زهردارترین ستاره جام: کریس رونالدو. داور با ویدئوچک پنالتی‌ای به پرتغالی‌ها داد، کمی با مهربانی شاید، اما علیرضا به یاد همان «چییططوووری کریس» معروفش، دست ستاره را خواند.

روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «بچه‌ها متشکریم» نوشت: شاگردان کی‌روش که برای صعود به مرحله بعد احتایج به کمی شانس و عدم شکست در این دیدار را هم داشتند با ترکیبی شبیه بازی با اسپانیا مقابل پرتغال به میدان رفتند. در نیمه نخست این دیدار پرتغال در ابتدا بهتر بود و بیش از ایران صاحب توپ و میدان بود اما در ادامه بازی تقریباً به تعادل کشیده شد و ایران حملات نسبتاً جدی دروازه پرتغال را تهدید کرد. اما در دقایق پایانی نیمه نخست روی یک حرکت در عرض از سمت راست، این کوارشما بود که با ضربه بیرون پا و کات‌دار دروازه بیرانوند را باز کرد. در نیمه اول مارکار آقاجانیان در کنار کی‌روش توصیه‌های فنی را به بازیکنان تیم ملی توصیه می‌کرد که داور چهارم به او تذکر داد که دو نفر از نیمکت ایران کنار زمین حضور دارند و آقاجانیان باید روی نیمکت بنشیند. وقتی که آقاجانیان از این اقدام گلایه کرد، داور مسابقه با او صحبت کرد و به مربی تیم ملی دلداری داد.

در ادامه این گزارش آمده است: اما حاشیه پر رنگ نیمه اول درگیری بین بازیکنان ایران بود. پس از ناهماهنگی ایجاد شده بین علیرضا بیرانوند و سعید عزت‌اللهی در دفع سانتر پرتغال، این دو بازیکن با هم درگیری لفظی داشتند که در انتها دروازه‌بان ایران با دست به سینه عزت‌اللهی کوبید. دقیقه ۵۰ حرکت کریستیانو رونالدو درون محوطه جریمه با برخورد او با عزت اللهی همراه بود و داور با کمک تکنولوژی VAR اعلام پنالتی کرد. داور با ناجوانمردی در اعتراض احسان حاج‌صفی به او کارت زرد داد. ۲ دقیقه بعد بیرانوند با رشادت ضربه پنالتی رونالدو را مهار کرد. تیم ملی بعد از مهار این ضربه توسط بیرانوند جان تازه‌ای گرفت و با روحیه بالا حملاتی روی دروازه پرتغال ترتیب داد. دقیقه۷۵ داور صحنه مشکوک در محوطه جریمه پرتغال روی طارمی را پنالتی ندانست و به کی‌روش هم تذکر داد که در خواست استفاده از تکنولوژی VAR را بی‌دلیل نکند.

** محیط بانان و مبارزه با شکارچیان غیرمجاز
برپایه آمارهای موجود ۱۱۰ هزار چارپای شکاری در زیستگاه های طبیعی کشور وجود دارند که از میان بردن آنها و اجرای عملیات عمرانی از دلیل های عمده تهدید گونه های مختلف جانوری محسوب می شود. محیط‌بانان برای حفاظت از عرصه‌های طبیعی کشور با مشکلات زیادی مواجه هستند؛ معیشت آنها نیز از دیگر مواردی است که از اهمیت بالایی برخوردار است که باید در دستور کار مسوولان قرار بگیرد تا راحت‌تر بتوانند دوری از خانواده هایشان را تحمل کنند.

روزنامه «قانون» با انتخاب گزارشی با عنوان «مدافعان بی‌دفاع» نوشت: پاسداران و محافظان محیط‌زیست مدت‌هاست چشم انتظار حمایت‌های قانونی هستند. حمایت‌هایی که بتواند آن‌ها را در حفاظت از محیط‌زیست یاری کرده و این کار خطیر را برای آن‌ها سهل‌تر کند. محیط‌بانان سال‌هاست از نبود حمایت‌های حقوقی و قضایی رنج می‌برند؛ به طوری که در مواجهه با شکارچیان غیرمجاز که با وقاحت سعی در نابودی گونه‌های جانوری دارند با توجه به عدم حمایت قانون از آن‌ها نمی‌توانند تصمیم درستی اتخاذ کنند.چه بسیار محیط‌بانانی که برای ممانعت از شکار توسط شکارچیان غیرمجاز از اسلحه خود استفاده کرده‌اند اما نبود قوانینی متقن در این زمینه آن‌ها را در آستانه اعدام قرار داده‌است. محیط‌‌بانان افرادی هستند که تحت استخدام سازمان حفاظت محیط‌زیست به امور حفاظت و کنترل عرصه‌های طبیعی و حیات وحش کشور مشغول هستند و از نظر قوانین استخدامی، کارمند دولتی محسوب می‌شوند اما باتوجه به شرایط کاری، وضعیتی شبیه نیروهای انتظامی یا شبه نظامی دارند.

در ادامه این گزارش آمده است: یحیی کمالی‌پور، نایب ‌رییس کمیسیون حقوقی قضایی مجلس در پاسخ به این سوال، با بیان اینکه کار رسیدگی به لایحه حمایت از محیط بانان در کمیسیون قضایی به اتمام رسیده و این لایحه به صحن ارسال شده است به «قانون» می‌گوید: این لایحه در نوبت رسیدگی در صحن قرار گرفته اما زمان بررسی آن با هیات رییسه است. یکی از موارد مطروحه در این لایحه بحث مزایایی است که ضابطان دادگستری در استفاده از سلاح دارند. همان‌طور که می‌دانید ضابطان دادگستری برابر مقررات هنگام استفاده از سلاح مشمول مزایایی هستند که در حال حاضر این مزایا در مورد محیط ‌بانان اعمال نمی‌شود و این موضوع یکی از مهم‌ترین مشکلاتی است که محیط ‌بانان کشور با آن مواجه هستند. در حال حاضر بارزترین حمایت از محیط‌بانان حمایت حقوقی و قضایی است؛ آن هم در مواردی که فرد بدون تعمد و فقط در راستای وظایف خویش مرتکب جرمی ‌شود که لازم است این افراد مشمول حمایت قضایی و تخفیفات قانونی لازم قرار گیرند و هم اینکه در صورتی که از سلاح خود استفاده می‌کنند، بتوانند از مزایای قانون استفاده از سلاح بهره‌مند شوند که در این صورت اگر مرتکب جرمی هم شوند، طبق قانون اقدام‌شان شبه عمد و غیرعمد محسوب خواهد شد و در صورتی که دیه بپردازند، مشمول بیمه خواهند شد.

روزنامه «صبح نو» با درج گزارشی با عنوان «رقص تفنگ‌های آمریکایی بر سر محیط‌ زیست ایران» می نویسد: سال‌هاست در مناطق مختلف از جمله منطقه شکار ممنوع «سید مرتضی» شاهد شکار گونه‌هایی هستیم که حفاظت شده‌اند. هرازگاهی صدای شلیک گلوله‌هایی در کوه‌ها و مناطق کوهستانی منطقه ترشیز به قلب محیط‌زیست شنیده می‌شود که نتیجه آن از بین بردن یکی از نادرترین گونه‌های جانوری از جمله قوچ و میش اوریال است. این شکارچیان با شکار گونه‌های جانوری در منطقه شکار ممنوع حیات برخی از گونه‌های جانوری را در معرض تهدید قرار داده‌اند، این در حالی است که تعداد نیروها برای محافظت از این منطقه کفایت نمی‌کند. بالغ بر ۱۳۰۰گونه جانوری قوچ و میش اوریال در منطقه کاشمر و دیگر حیوانات وجود دارد که باعث شده هرساله شکارچیان غیرمجاز بسیاری از سراسر کشور به این منطقه بیایند.

در ادامه این گزارش می خوانیم: عباس پاپی‌زاده، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی دراینباره به روزنامه «صبح نو» می‌گوید: صحبت از حفاظت گونه‌ های کمیاب و در معرض انقراض و منطقه حفاظت ‌شده زیر نظر سازمان محیط‌ زیست است، اصولاً این سازمان شکل گرفته تا از مناطق حفاظت شده چهارگانه چه از گونه ‌های گیاهی و چه حیوانی با روش ‌ها و ابزارهایی که دارد حفاظت کند. در مناطق حفاظت ‌شده فعلاً براساس برآوردها تقریباً ظرفیت انجام شکار حتی به‌صورت قانونی وجود ندارد، زمانی می‌توان گفت که تعداد گونه ‌ای به حد استاندارد رسیده که ما بتوانیم با چشم غیرمسلح در منطقه ‌ای که قرار می‌گیریم گونه‌ای را به وفور ببینیم، الان خود سازمان محیط‌ زیست هم آمار دقیقی از گونه‌ها ندارد که به‌عنوان مثال بگوید ما در گونه‌ای از میزان استاندارد عبور کرده‌ایم.

روزنامه «تعادل» در گزارشی با عنوان «پشت‌پرده مجوزهای شکار» نوشت: با مرور بسیاری از خبرها متوجه می‌شویم که متأسفانه مفاهیم تخصصی به صورت کاملا اشتباه در میان برخی اصحاب رسانه استفاده و حتی نقل‌قول می‌شوند. مجوزهای شکار اخیر در ایران برخلاف باور بسیاری از مردم، غیرقانونی نیستند. واقعیت این است که شکار تروفه را در نقاط متعددی از دنیا، به‌عنوان یک استراتژی برای حفاظت از حیات‌وحش‌ و درعین‌حال به منظور بهبود معیشت‌های پایدار انتخاب و تعریف کرده‌اند. ما با وجود همه اینها باز هم موضوع شکار همیشه چالش‌برانگیز است، چراکه زمینه ایجاد قطب‌های مختلف را دارد و در ضمن نباید از یاد برد که نگرانی‌های کم‌وبیش بجایی هم در این زمینه وجود دارد که از آن جمله می‌توان به زیربنای اخلاقی و مهم‌تر از آن تأثیرات ناشی از فعل شکار اشاره کرد. اما پیش از همه اینها ابتدا باید مفاهیم اولیه تشریح شوند تا بتوان ریشه سوء تفاهم‌ ها و کژ فهمی ‌ها را پیدا کرد و در نهایت هم به قضاوت درست نشست و چاره ‌جویی کرد.

در ادامه این گزارش آمده است: شکار تروفه یا شکار به نشانه افتخار، موضوع مباحثات زیادی در طیف‌های بسیار گسترده است که گاه حتی به نفی کامل هم ختم می‌شود، اما این نوع از شکار دقیقا چیست؟ شکار تروفه به معنای شکار حیواناتی با ویژگی‌های مطلوب خاص (مانند داشتن شاخ‌های بزرگ) است و درعین‌حال با بخش وسیعی از شکار که در آن هدف استفاده از گوشت جانور هم وجود دارد، هم‌پوشانی پیدا می‌کند. بدیهی است که در این ضمن، موارد متعددی از نادیده‌ گرفته ‌شدن قوانین هم می‌تواند رخ دهد، اما هر شکار تروفه لزوما به معنی نفی قانون یا سوق ‌دادن یک‌ گونه یا حتی یک جمعیت به سمت انقراض نیست.

** توسعه اقتصاد بومی با جذب گردشگر
توسعه گردشگری بومی می‌تواند مزیت‌های بسیاری برای کشور به همراه داشته باشد. امکان جذب هرچه بیشتر گردشگران خارجی به رونق اقتصادی کمک می کند و مزیت‌های اجتماعی و فرهنگی بسیاری نیز به همراه دارد. به‌ طور کلی برای توسعه گردشگری باید از ظرفیت روستاهای کشور بهره برد و در این زمینه گردشگری بومی را فعال کرد.

روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «گشتی در اقامتگاه‌ های بومگردی قزوین» می نویسد: جوانان الموتی راهی را پیش گرفته‌اند که به نظرشان هم می‌تواند به جذب گردشگر کمک کند و هم باعث گردش چرخ اقتصاد روستاها؛ «اقامتگاه‌های بومگردی الموت» جایی که می‌توان در آنها زندگی روستایی را کنار تاریخ افسانه‌ای قلعه و داستان‌های «اسماعیلیان» تجربه کرد. منطقه الموت در قزوین چند سالی است که به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شده؛ منطقه شرقی به مرکزیت شهر «رازمیان» و منطقه غربی به مرکزیت شهر «معلم کلایه». این منطقه از جنوب هم به مازندران و گیلان می‌رسد. نیم ساعتی که از قزوین به سمت الموت می‌رویم، ناگهان افت دما را احساس می‌کنیم. آخر بهار و مه‌ای که آسمان و زمین را یکرنگ کرده. گردنه‌های مه گرفته و سرد را با احتیاطی زیاد پشت سر می‌گذاریم چون هیچ قسمتی از جاده نه آسفالتی مطمئن دارد و نه هیچ کجا خبری از گاردریل است. حتی اگر مه هم نباشد، جاده مناسب رانندگی نیست.

در ادامه این گزارش می خوانیم: حسین متولد روستای شهرک است و در کنار زندگی روستایی کسب و کار بومگردی هم به راه انداخته که به قول خودش «کار دل» است. البته تحصیل در رشته مرتبط و علاقه خودش به زندگی در روستا هم به او کمک کرده. حسین می‌گوید: «پدر و مادرم هم قبل از انقلاب تجربه‌ای ۱۳ ساله در این زمینه داشتند و در خانه قدیمی‌مان همین کار را می‌کردند. بومگردی مخاطب خودش را دارد. کسانی که مخاطب این داستان هستند، به محیط زیست کشور احترام می‌گذارند. اینجا صرفاً محل خوابیدن نیست. این طور مجموعه‌ها باعث می‌شود مسافران خسته از زندگی شهری، به یاد نیاکان خود بیفتند. اینکه تا حالا به چه شیوه‌ای زندگی ‌کرده‌اند، چطور امرار معاش می‌کنند و محصولاتی که سر سفره آنهاست، چطور تولید می‌شود؟ مهم‌ترین مسأله بحث راه و دسترسی و ضعف خطوط تلفن و اینترنت است. وقتی ما نمی‌توانیم یک ایمیل باز کنیم، چطور می‌توانیم بازاریابی کنیم؟ بخصوص برای خارجی‌ها که از طریق اینترنت با ما ارتباط می‌گیرند.

روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «اثر منفی گردشگری حیات وحش بر حیوانات» نوشت: طبق بررسی‌های انجام شده، گردشگری حیات‌وحش می‌تواند باعث تغییر رفتار غیرطبیعی در زیستگاه گونه ‌ها و تغییر الگوهای تغذیه‌ای آنها شود. نتایج مطالعات انجام شده در دانشگاه آکسفورد حاکی از آن است که حیواناتی که در ارتباط با گردشگران و توریست‌ های غواص هستند، در معرض خطر بوده و این موضوع می‌تواند بر سلامتی جاندارانی مانند کوسه‌ سفید تاثیر بگذارد.

در ادامه می خوانیم: افزایش فعالیت‌ کوسه‌های سفید هنگامی که در تعامل با گردشگران و غواصان هستند، تاثیر منفی بسیاری بر این حیوانات می‌گذارد. هنوز مشخص نیست چگونه این تغییر در رفتار ممکن است بر سلامتی این کوسه‌ها و سایر جانداران تاثیر بگذارد. نتایج تحقیقات جدید حاکی از آن است که کوسه‌های بزرگ سفید در زمانی که با گردشگران تعامل دارند، نسبت به مواقع دیگر، فعالیت بیشتری دارند و انرژی بیشتری مصرف می‌کنند. در دهه‌ های اخیر، گردشگری حیات‌وحش به یکی از بخش‌های در حال رشد صنعت گردشگری تبدیل شده است.

روزنامه «اطلاعات» در مطلبی با عنوان «رونق صنعت گردش‌گری و افزایش خطر تخریب محیط زیست» نوشت: افزایش گردشگران و بازدیدکنندگان محلات تفریحی و باستانی ولایت بامیان، سبب شده که حجم زباله‌ها در این مناطق افزایش یابد؛ مسأله‌یی که از همین اکنون بدل به تهدید جدی برای تخریب محیط زیست این مناطق شده است. آلودگی محیط زیست و افزایش پلاستیک نیز نسبت به سال ‌های قبل زیادتر شده است. به هر اندازه‌یی که در ساحه، ترافیک زیاد شود آلودگی به‌وجود می‌آید. برای جلوگیری از آلودگی ساحات دیدنی و تاریخی ریاست محیط زیست بامیان با همکاری نهادهای همکار تدابیر و راهکارهایی چون مدیریت زباله‌ها در ساحات، آگاهی‌دهی، نصب بنر و پوسترهای معلوماتی برای مردم محل و بازدیدکنندگان، ساختن تشناب‌ها و نصب زباله‌دانی‌ها را روی دست گرفته و بر علاوه آن گاهی برای جمع ‌آوری زباله ‌ها در ساحات دوردست با همکاری مردم و جوانان، حشر عمومی و جمع ‌آوری اشیایی پلاستیکی در ساحات راه‌اندازی نموده و زباله ‌ها را جمع‌ آوری می‌کند.

در ادامه این گزارش می خوانیم: اما تخریب محیط‌ زیست و اتفاقاتی که متعاقب آن رخ می‌دهد می‌تواند به‌ صورت غیرمستقیم بر گردشگری موثر باشد. چرای دام‌ها در این کشور تنها در مراتعی انجام می‌شود که طبیعت بتواند خودش را بازسازی کند. این درحالی است که در کشور ما، دام‌ها ریشه درختان را نیز از جا درمی‌آورند و دیگر قابل احیا نیست. نکته مهم‌تر این است که هیچ نهادی بر این چرای بی‌رویه نظارت نمی‌کند. توجیه این نهادها نیز این است که اینها مردم محروم و روستایی هستند و نمی‌توانیم مانع آنها شویم. این یعنی منابع ما درحال تاراج هستند و هیچ نهادی نیز مانع آن نمی‌شود.

 

 

 



 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

9 − 3 =