سیری بر جلد کتابها در ایران
جلد کتاب نسبت به دیگر حوزههای هنر تجسمی، کمتر مورد نقد و ارزیابی در ایران قرار گرفته است. این درحالی است که یک پوستر، در تیراژ پایینتری و در زمان محدودتری منتشر و پخش میشود و کتاب به عنوان یک شیء فرهنگی، عمر بلندتری دارد. در نتیجه، با مدیریت مناسب طرح جلد، میتوان خوشحال بود که سلیقهی سطح بیشتری از مردم به سمت سادگی و هنر سوق پیدا کند.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، جلد کتاب، به دلیل جذابیتهایش، همیشه عنصر مهمی در عرضهی این کالای فرهنگی محسوب میشده است، چراکه عنصر پیدای جلد کتاب، لایهی پنهانی نوشتار آن را با یک نگاه میتواند هویدا کند. از این رو، در فروش یک کتاب هم، روی جلد، در کنار تیتر از مهمترین عناصر محسوب میشود. روی جلد، به عنوان یک اثر هنری میتواند شخصیتنمای نوشته و نویسنده نیز باشد.
هنر جلدسازی و جلدآرایی، فرآیند طولانیای را پیموده و ملتهای گوناگونی چون ایرانیها، بینالنهرینیها، سریانیها، مصریها، هندیها، چینیها و اروپاییها در طول تاریخ هرکدام در نوع مواد، مصالح، شکل و صحافی آن ایفای نقش کردهاند. جلد؛ پوششی است که صفحههای کتاب، قطعات خط، نقاشی و دیگر اوراق در میان آن شیرازهبندی و حفظ میشود. هنر جلدآرایی، یک هنر گروهی بوده و هست. گروهی متشکل از خطاط، نقاش، محرر، مذهب، طراح، صحاف و جلدساز که در آن دخیل هستند.
اثر مرتضی ممیز
ایرانیان به این مسئله پایبند نبودند که طرح جلد کتابها با محتوای کتاب یکسان باشد و این روال تا حدود هزار سال ادامه داشت. جلدهای نفیسی با قالب و طراحی استادانه و عالی فراهم میآمد و زراندود و ضربی و یا معرق میشد، و به قطع، بسیاری از نمونههای شگفتانگیز و منحصربهفرد، به دست هنرمندان صحاف و جلدساز ایرانی فراهم آمده بود.
بعد از انقلاب مشروطه، با ورود فنشناسی جدید چاپ، امکان چاپ تصاویر روی جلد کتاب فراهم شد و از دههی سی نمونههای سادهای برای روی جلد طراحی شدند. نمونههای اروپایی معاصر، کمکم الگوی طراحان ایرانی قرار گرفتند و تقلیدهای بیمایهای رواج پیدا کرد. اما نمونههای شاخصی چون بیوک احمری و محمد بهرامی، در همین زمان در عرصهی گرافیک ایران بهطور جدی ظهور کردند که نقطهی عطفی بر طراحیهای ساده و حروفچینیهای ابتدایی رایج جلد کتابها شدند.
اثر بهرام داوری
از اولین دفاتر راه اندازیشده در آن زمان، میتوان از آتلیهی محمد بهرامی نام برد که در سال ۱۳۲۴ افتتاح شد که علاوه بر محمد بهرامی، طراحانی چون پرویز کلانتری، علیاصغر معصومی، مرتصی ممیز، محمد تجویدی، بیوک احمری، علیاکبر صادقی، محمد احصایی و آیدین آغداشلو در آن به کار مشغول بودند.
تأسیس بنگاه ترجمه و نشر کتاب، از اولین قدمهایی است که علاوه بر ارائهی آثار نویسندگان بزرگ جهان، شکل و شمایل تازه و یکدستی را رایج میکند و شاید بتوان گفت اولین یونیفرمسازی در طراحی جلد کتاب است. این روی جلدها بیشتر از یک یا دو رنگ مسطح ساده تشکیل شدهاند که نوشتههای روی آن، همگی با خط نستعلیق نوشته شدهاند.
اثر پرویز کلانتری
در آغاز دوران حکومت پهلوی اول، نظام نوین آموزش و پرورش که به ناگزیر نیاز به یکسانسازی، طراحی، تولید و توسعهی کتابهای درسی را بنیان میگذارد، با خود به رونق و رشد صنعت چاپ نیز کمک میکند. پس ناشران حرفهای مثل اقبال، علمی، تهران، کلاله خاور، مرکزی، ابنسینا، معرفت، گنجدانش، مطفری و … ظهور میکنند و صنعت نشر کتاب متولد میشود.
تصویرگری پس از دههی چهل، تنوع چشمگیری پیدا کرد و با استفاده از امکانات فنی تازه، کاربرد عکاسی و «های کنتراست» آرام آرام جایگزین نقاشی و طراحی بر روی جلد کتابها شد.
دهههای چهل و پنجاه، از آن حیث تعیینکنندهاند که با تأسیس دانشکدههای هنری و تأسیس رشتههای گرافیک در هر کدام، گرافیک ایران را وارد دور تازهای کرد.
با تأسیس مؤسسهی انتشارات «فرانکلین» در سال ۱۳۳۳، برای ساماندهی کتابهای درسی وقت؛ با ایجاد و رعایت استانداردهای بینالمللی، تولید کتاب در قطع کوچک جیبی با تیراژ بالا و قیمت ارزان نظام صنعت نشر کتاب دچار تحولاتی نو میشود. با این تحولات که ابتدا در نظام ویراستاری، ترجمههای نو با زبان روز، حروفچینی، صفحهآرایی مناسب و سپس استفاده از کاغذ متن و مقوای مناسب و طراحی زیبا بر روی جلدها پدید آمد، کتابهای بسیاری روانهی بازار شد که تأثیرات آن همچنان در نسلهای بعدی کتابسازان و کتابخوانان و فرهنگ عمومی آشکار است. در این مؤسسه طراحانی چون محمدزمان زمانی، گیلیارد عرفان، عزتالله پایان، آراپیک باغداساریان، فرشید مثقالی، پرویز کلانتری، نورالدین زرینکلک و بهزاد گلپایگانی کار میکردند.
اثر ابراهیم حقیقی
اگرچه روی جلدهای اولیهی این انتشارات در ابتدا ساده و یک یا دو رنگ بودند اما بعدتر با راهاندازی «شرکت چاپ افست» توسط همایون صنعتیزاده، طراحی روی جلد این مؤسسه و به تبع آن طراحی روی جلد ناشران دیگر نیز رنگورو و رونقی تازه میگیرند. حضور انتشارات معروف امیرکبیر به مدیریت عبدالرحیم جعفری، همکاری با مؤسسه فرانکلین و سرمایهگذاری برای ناشران دیگر سببِ رشد تازهای در تولید کتاب و راهاندازی کتابفروشیهای بسیار شد.
انتشار کتاب هفته در «مؤسسهی کیهان» به سردبیری «احمد شاملو» و مدیریت هنری و طراحی «مرتضی ممیز» در سال ۱۳۴۰، از نقاط عطف مؤثر در طراحی روی جلد به حساب میآید. ترکیببندی نوین، تصویرسازیهای تازه و خلاقانه، استفاده از چاپ سیلکاسکرین و کلیشهسازی برای چاپ برجسته، ابداعات خلاقانه ممیز را همراه آموختههایش از آتلیهی بهرامی، هر هفته در شکلی تازه روانهی بازار کرده، و گنجینهای از شعر، قصه، ترجمه و تصویرسازی در تاریخ فرهنگ ایران باقی میگذارد. در سال ۱۳۴۴ انتشارات امیرکبیر با یاری گرفتن از مرتضی ممیز، بیوک احمری و محمدزمان زمانی در زیر مجموعههای خود به نام کتاب پرستو و کتابهای طلایی، علاوه بر همکاری با کتابهای جیبی، شکل و فرمت تازهای را فراهم میکند.
اثر مرتضی ممیز
تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۴۵ به سرپرستی فیروز شیروانلو افقهای تازهای را در تصویرسازی و درنتیجه در طراحی روی جلد کتاب کودک میگشاید که نسلهای بعدی مدیون آنها هستند و هنوز میراثخواران آن حرکت خلاق نوجویانه و پرقدرت هستیم. فرشید مثقالی، مرتضی ممیز، علیاکبر صادقی، عباس کیارستمی، آیدین آغداشلو، نورالدین زرینکلک، بهمن دادخواه، نیکزاد نجومی، مصطفی اوجی، بهرام خائف، آراپیک باغداساریان، سودابه آگاه، محمدرضا عدنانی، ابراهیم حقیقی، حمید نوروزی، نفیسه ریاحی، در این سالها در کانون پرورش فکری گودکان و نوجوانان دست به کار طراحی جلد کتابهای نوین و خلاقانه زدند.
اثر فرشید مثقالی
با پا گرفتن آتلیه گرافیک سروش و انتشار مجلهی تماشا به مدیریت هنری قباد شیوا برای سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران در کنار فوزی حسن تهرانی، علیاصغر محتاج، علی خسروی، مهنوش مشیری، علیرضا اسپهبد، هیلدا وارطانیان، قاسم حاجیزاده، شهرام گلپریان، فاطمه ملک افضلی، فریده شهبازی، جلال فرید سکاچایی، جمال بخشپور، فریده غزنوی، تابش میرمیرانی، ژاله چاکوتاهی، احمد سخاورز و … به طراحی گرافیک مجلهای با استانداردهای نوین مشغول شدند.
پس از انقلاب، شتاب در چاپ کتابهای ممنوعه و اقتصاد بههمرریختهی صنعت نشر حاصل از انقلاب و بعدتر در جنگ تحمیلی هشتساله صنعت نشر را متحمل صدمات بسیاری میکند که طراحی روی جلد کتاب هم از آن آسیبها مصون نمیماند.
اثر مرتضی ممیز
سالهای دههی شصت، سالهای دگرگونی فضای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران است. روزگار فوران کتابهای ایدئولوژیک و زمان و هر آنچه تا قبل از آن نمیتوانست روی جلدی داشته باشد. از پس انبوهی رویدادهای ملی دهههای چهل و پنجاه و فراوانی سفارشهای پوسترهای فرهنگی و هنری، طراحان بزرگ وطن در دههی شصت به کار طراحی جلد و یونیفرم روی میآورند. کتابهایی که هنوز طعم تکنولوژی دیجیتال را نچشیده و با ابزار قیجی و کاغذ و تیغ، لاجرم جلدهایی ساده و رنگهایی تخت را بر خود میپوشیدند. یونیفرمهای به یادماندنی این سالیان، غالباً سطوحی هندسیاند. اینجا تنها تکرار سطح است که کار تقسیم فضا، برای نوشته و تصویر، و شخصیتبخشی و هماهنگی هر مجموعه کتاب را به عهده دارد.
دههی هفتاد، دههی ورود رسمی ابزار دیجیتال است به طراحی گرافیک ایران. تکنولوژی اما، هیججا یکجا، و ناگهانی وارد میدان نمیشود. سالهای آغازین دههی هفتاد، یعنی سالهای نسخههای اولیهی نرمافزارهای گرافیک و قدرتنمایی نصفهنیمهی ابزار نو. روزگار حروفچینی با کامپیوتر و پرینت آن و چسباندنش روی آرتورک کاغذی. سالهای نرمافزارهای وکتور اولیه، بیامکان وارد کردن تصویر. کامپیوتر در آغاز، تنها قابلیت حروفچینی و اجرای افکتهایی را داشت، که تا قبل از آن هم با دستگاههای لیتوگرافی ممکن بود. سالیانی باید میگذشت تا با پیشرفت سریع نرمافزارها، انقلاب دیجیتال در طراحی گرافیک فراگیر شود.
اثر سیاوش تصاعدیان
سالهای میانی دههی هفتاد، اما سالهای گشایش فضای اجتماعی و فرهنگی هم هست. رشد چشمگیر و بیسابقهی نشریات و انتشارات در این دوران، همزمان است با ورود طراحان جوان نسل چهار. همین همزمانی است که جهش تاریخی نشر ایران را رقم میزند.
نیمهی دوم دههی هشتاد و آغاز دههی نود، همزمان است با مدیریت فرهنگی ناکارآمد و رکود نشر در ایران. پیداست که هنرهای دیداری و دیزاین در هر دورهای، متأثر است از فضای کلی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی. آثار ماندگار و تأثیرگذار در تاریخ هر کشوری، به جز هنرمندان خلاق، فضایی پذیرا نیز نیازمند است. اگرچه این دهه پر است از ورود طراحان تازهنفس سوار بر ابزار تکنولوزیک، خالی است اما نفوذ و تأثیر اجتماعی آثار گرافیک. تیراژ کم و محدودیت و ورشکستگی ناشران، کتاب و طرح جلدش را عقیم میکند. جلد کتابهای این سالها، پر است از تجربههای تکنیکی نسلی نو، برای کتابهایی نه چندان درخور. موقعیت کلان فرهنگ و هنر و چاپ و نشر و طرح جلد در این دوران، موقعیتی است نه چندان پویا و نه چندان ماندگار.
اثر قباد شیوا
در این میان، جلد کتابها چند صورت به خود میگیرد. بسیاری از نویسندگان یا مترجمان از طرح جلد خود ناراضی هستند. چه بسیار کتابهای مهم و تأثیرگذاری که در در پروسهی نشر، طرح جلدش به دست نااهلان افتاد و البته تکوتوک هم کتابهای کممایهای توسط طراحان خوب زده شد.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰