سیره عبادی امام صادق(ع)
شناخت سیره و سبک زندگی معصومان(ع) به ما کمک میکند تا سرمشق عملی و عینی برای رفتارها و گفتارها و افکار خودمان داشته باشیم و این گونه بتوانیم هم عذری مقبول به پیشگاه خدا بیاوریم و هم باور به امکان تحقق امور و دستیابی به صراط مستقیم و رستگاری در خود ایجاد کنیم در مطلب حاضر به بررسی سیره عبادی امام صادق(ع) پرداخته است.
به گزارش پایگاه خبری “ججین“، شاید برای معصومان(ع) چیزی مهمتر از عبادت نباشد که هدف خلقت و مهمترین عامل و ابزار رسیدن انسان به کمالات معرفتی و وجودی است.(نگاه کنید: ذاریات، آیه ۵۶؛ بقره، آیات ۲۱ و ۱۷۹ و ۱۸۳؛ حجر، آیه ۹۹)
این گونه است که عبادت خداوندگار و پروردگار مهمترین بخش از زندگی معصومان را تشکیل میدهد و حتی هر امر دیگری تحت تاثیر این هدف و فلسفه زندگی است؛ زیرا هر کاری که انجام میدهند به نیت و قصد عبادت پروردگار است. آنان چه در خـلوت حـق در قالب نماز و نیایش و چه در جمع خلق در قالب احسان و انفاق و تعلیم و تزکیه، پیوسته بندگی خداوند را مقصود قرار میدهند.
مالک، پیشواى فرقه مالکیه از اهل سنت درباره سبک زندگی امام صادق(ع) و توجه به بندگی در همه حالات زندگی ایشان مىگوید: قَدْ کُنْتُ أَخْتَلِفُ اِلَیْهِ زَمانا فَما کُنْتُ أَراهُ اِلاّ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: اِمّا مُصَـلّیا وَ إمّا صامِتا وَ إمّا یَقْـرَءُ الْقُـرانَ وَ لایَتَکَلَّمُ فیما لایَعْـنیه فَکانَ مِنَ الْعُلَماءِ الْعِـبادِ الَّذینَ یَخْـشَونَ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ؛ من مدت زمانى به خدمت امام صادق(ع) رفت و آمد داشتم، او را هرگز در غیر این سه حالت ندیدم: یا نماز مىگزارد، یا سکوت مىکرد (در برخى روایات یا به نماز ایستاده بود) یا قرآن تلاوت مىکرد و در آنچه که سودى نداشت سخن نمىراند و او از دانشمندان و بندگان خدا بود؛ آنانکه از خدا در بیم و هراساند. (بحارالانوار، ج ۱۷ ، ص ۳۲ ح ۱۴)
حضرت امام صادق(ع) خود در تعلیل این گونه زندگی به مسئله محبت و عشـق به خــدااشاره میکند و میفرماید: مردم خداوند را به سه صورت مى پرستند: عده اى او را براى رسیدن به ثواب الهى بندگى مىکنند؛ این، عبادت حریصان است که ریشه در طمع دارد. برخى دیگر به خاطر ترس از آتش غضب الهى خدا را عبادت مىکنند؛ این، عبادت بردگان است. ولى من پروردگار را از روى شوق و محبت مىپرستم؛ این، عبادت کریمان است که مایه امان است به سبب سخن خداوند عز و جل که میفرماید: و آنان از فزع آن روز در امنیت هستند… پس هر که خداى را دوست دارد، خداوند نیز او را دوست خواهد داشت و محبان او نیز از هر گزندى در امان خواهند بود.(وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۴۵، ح ۲؛ مشکاهًْ الانوار، ص ۱۲۸)
همین عشق است که ایشان را برای نماز شب بیدار نگه میدارد تا با خدایش خلوت کرده و مناجات نماید. البته ایشان به مردم میآموزند که به هر شکلی شده نماز شب و مناجات آن را ترک نکنند تا بتوانند با محبوب خویش خلوتی داشته باشند؛ حتی اگر شده در شرایط سخت این عمل را به هر نحوی شده به جا آورند. حلبى یکى از یاران امام صادق(ع) میگوید: قالَ سَأَلْتُ أَبا عَبْدِ اللّهِ عِنْ صَلاهًِْ الْلَّیْلِ وَ الْوَتْرِ فى أَوَّلِ الْلَیْلِ فى السَّفَرِ اِذا تَخَوَّفْتُ الْبَرْدَ وَ کَانَتْ عِلَهًٌْ، فَقالَ: لا بَـأسَ أَنَا أَفْـعَـلُ ذلِکَ؛ از امام صادق(ع) راجع به نماز شب و نماز وتر پرسیدم آیا در هنگام سفر و ترس از سرما و یا وجود بیمارى در ابتداى شب مىتوان آن را خواند؟ امام (ع) فرمود: آرىاشکالى ندارد و من نیز این چنین مىکنم. (کافى، ج ۳، ص ۴۴۱ ح ۱۰؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۱۸۳ ح ۸)
حضور عاشقانه در برابر محبوب باید از همه جهات خودش را نشان دهد. از این رو ایشان در هنگام حضور در پیشگاه خداوند در نماز و روزه گرفتن از بـوى خـوش استفاده و بهترین جامهها را به تن میکرد و از زیور برای حضور بهره میجست. در روایت است: امام صادق(ع) چون روزه مىگرفت بوى خوش به کار مى برد و مىفرمود: بوى خوش هـدیه روزه دار است. (کافى ۴: ۱۱۳ ح ۳، من لایحضره الفقیه ۲: ۱۱۲ ح ۱۸۷۲)
امام کاظم (ع) نیز فرموده است: کانَ یُعْرَفُ مَوْضِعُ سُجُودِ أَبی عَبْدِاللّهِ (ع) بِطیـبِ ریحِـهِ؛ جایگاه سجده امام صادق (ع) از بوى خوش آنجا شناخته مى شد. (کافى ۶: ۵۱۱ ح ۱۱)
آراسـتــگى نیز از همین جهت بود تا جلوههای الهی را نشان دهد. معاویه بن عمار از اصحاب امام صادق(ع) مىگوید: رَأیْـتُ أَبـاعَبْـدِاللّهِ (ع) یَخْتَضِبُ بِالَحنّاءِ خِضابا قانِیا؛ امام صادق (ع) را دیدم که موى خویش را با حناى پررنگى حنا بسته است. (بحارالانوار ج ۴۷ ص ۴۶ ح ۶۵) ایشان با رنگ زدن به موها، بر آن بود تا برای بستگان مایه نشاط و امید باشد و آراستگی را بیاموزاند.
البته استفاده از بوی خوش برای دیگران بود نه لذت بردن؛ زیرا ایشان لذت عبادت و حضور را با چیزی معاوضه نمیکردند از همین رو، در ترک هر گونه لذتی در هنگام عبادت در روایت است: امام صادق(ع) چون روزه مىداشت گیاهان و گلهاى خوشبو را نمىبویید. از آن حضرت در این باره سؤال کردم فرمود: دوست ندارم که روزه خود را با لذت بیامیزم.(من لایحضره الفقیه ۲: ۱۱۴ ح ۱۸۸، وسائلالشیعه ج ۷: ۶۷ ح ۱۵)
این احترام به خدا و محبوب تا جایی بود که به احترام مـاه رمضـان و احکام الهی سعی میکرد دنبال لذتی نرود و لذت روزه را تحتالشعاع قرار دهد. امام صادق(ع) میفرمود: اِنّی اِذا سـافَرْتُ فى شَـهْرِ رَمَضـانَ ما آکُلُ اِلاّ الْقُوتَ وَ ما أَشْرَبُ کُلَّ الرَّىِّ؛ هرگاه در ماه رمضان به مسافرت مىروم[به احترام ماه رمضان اگر چه مسافرم و روزه بر من واجب نیست ولى] جز به اندازه رمق داشتن غذا نمىخورم و هرگز از آب در حدّ سیراب شدن نمى نوشم.(وسائلالشیعه ۷: ۱۴۷ ح ۵)
پس با آنکه مسافر در ماه رمضان نباید روزه بگیرد و خوردن آب و غذا براى اواشکالى ندارد، ولى براى آنکه از حالت روزهداران فاصله زیادى نداشته باشد و حرمت ماه رمضان هم محفوظ بماند، خوب است که اگر مى خورد و مى آشامد، به اندازه ضرورت باشد، نه آنکه غذا و آب کامل بخورد و بنوشد. این عمل، اثر تربیتى و خودسازى دارد و تسلّط بر نفس را افزایش مى دهد و آدمى را از سیطره شکم رها مىسازد.
چهار اصل توحیدی در جهانبینی الهی
زندگی از نظر معصومین، چیزی جز بندگی و عبادت و عبودیت نیست. ایشان با معرفت و یقینی که نسبت به خدا دارند، بر آن هستند تا همه چیز را در محور خداوند شکل دهند و بنیان زندگی را بر خدامحوری قرار دهند. از همین رو هنگامی که از بنیان زندگى از امام صادق(ع) سؤال میشود بر چهار چیزی تاکید میکند که در ارتباط با خداوند است. حضرت میفرماید: کار خود را بر چهار چیز بنیان نهادم: [اول] دانستم که عمل مرا کسى دیگر انجام نمىدهد، پس تلاش نمودم [دوم] دانستم که خدا بر من آگاه است، پس حیا کردم. [سوم] دانستم که روزى مرا دیگرى نمىخورد، پس آرام گرفتم [چهارم] دانستم که پایان کار من مرگ است، پس براى آن آماده شدم.(بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۲۲۸ ح ۱۰۰)
چنین بینش و نگرشی انسان را در مسیری قرار میدهد که در دنیا و آخرت عزتمندانه زندگی کند و برای آخرتی تلاش کند که هدف و فلسفه زندگی و بلکه بازگشتنگاه هر کسی است. اینکه امام (ع) بر عناصر بینشی و نگرشی تاکید میکند از آن روست که رفتار آدمی را همین بینش ها و نگرشهای کلان نسبت به دنیا و زندگی تعیین کرده و سامان میدهد. در حقیقت چگونگی و کیفیت عمل هر کسی، بر پایه بینش و باور او استوار است. پس کسى که به ارتباط عمل و پاداش معتقد باشد و خدا را شاهد بر کارهاى خویش بداند و به روزىِ مقدّر قانع باشد و مرگ را باور داشته باشد، از پستىها و پلیدىها و گناهان دورى مى کند و براى سعادت اخروى مىکوشد.
وقتی انسان بر اساس آموزههای قرآن، هستی شناختی و جهان بینی و بینشها و نگرشهای خود را سامان دهد، نسبت به توحید به چنان باوری میرسد که هر چیزی را با خاستگاه آن میبیند. این گونه ، وقتی با مصیبتی مواجه میشود، آن را یا برخاسته از مشیت و حکمت الهی میداند یا مصلحتی که اقتضا میکند شخص بدان گرفتار آید؛ زیرا میداند همه چیز بر اساس نظام عادلانهای است که از پیش طراحی و اجرا میشود و نمیتوان از مقدرات الهی بیرون رفت.(حدید، آیات ۲۲ و ۲۳)
بر اساس همین بینش و نگرش ، ستایش خداوند در مصیبتها همانند سپاس از خدا در هنگام نعمت خواهد بود و هیچ تفاوتی میان نعمت و مصیبت در کلان بینش و نگرشهای خویش نمییابد؛ چنانکه امام صادق(ع) عمل میکرد. در روایت است: امام صادق(ع)به هنگام مصیبت و مشکلات مى فرمود: سپاس خدایى را که مصیبت مرا در دینم قرار نداد و سپاس خدایى را که اگر مى خواست مصیبت مرا بیش از این قرار دهد [مى توانست] و ستایش خدایى را بر آنچه که او خواست و همان نیز انجام گرفت. (کافى، ج ۳، ص ۲۶۲ ح ۴۲؛ تحف العقول، ص ۳۸۱)
بیشتر مردم توجه خویش را مبذول مصیبت در مال و جسم و دنیا قرار میدهند و کمتر کسی است که به مصیبت خویش در دین توجه نماید؛ در حالی که از نظر امام صادق(ع) مصیبت در دین، بدتر و سختتر از مصیبت در جسم و مال و فرزندان و بستگان است، همچنانکه عافیت در دین هم، از همه عافیتها برتر است. این تفکر برخاسته از آموزههای قرآنی است که سلامت در دین را اصالت میبخشد.
از سوی دیگر، انسان باید به این نکته توجه کند که حتی اگر مصیبتی در غیر دین دارد، این مصیبت میتوانست بیشتر از آن باشد که اکنون گرفتار است. سعدی در گلستان نوشته است: هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم، به جامع کوفه در آمدم دلتنگ. یکی را دیدم که پای نداشت، سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بیکفشی صبر کردم.
مرغ بریان به چشم مردم سیر
کمتر از برگ تره بر خوان است
وان که را دستگاه و قوت نیست
شلغم پخته مرغ بریان است
پس اگر انسان به بلاها و گرفتاریهاى بیشتر و سخت ترى که ممکن بوده براى او پیش آید، ولى به لطف الهى بر سرش نیامده است توجه داشته باشد، همیشه ستایشگر خواهد بود. بنابراین، وقتی از نعمتی برخوردار میشویم و اگر گرفتار مصیبتی شدهایم حمد و سپاس خدا بگوییم و «الحمدلله» بر زبان جاری سازیم.
تـوسّـل در هنگام مصیبت میتواند ما را از گرفتاری برهاند، همان طوری که حضرت آدم(ع) با بهرهگیری از کلمات وجودی الهی یعنی توسل به اهل بیت(ع) توانست از مصیبت برهد.(بقره، آیه ۳۷ و روایات تفسیری)
داود رقى از اصحاب امام صادق(ع) مىگوید: من از امام صادق(ع) مى شنیدم که در هنگام اصـرار دعاهایش بیشتر مواقـع خداى را به حق پنج نفر مى خواند، یعنى رسول خـدا و امیرمؤمنان و فاطـمه زهراء و حسن و حسین، درود خدا بر آنها باد.(وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۳۹ ، ح ۱)
نحوه حاجت خواهی از خدا
انسانها همواره با انواع مصیبتها مواجه هستند و حاجات و نیازهای بسیاری دارند، ولی راهی را نمیشناسند که بدان به حاجت خویش برسند. خداوند در قرآن این راهها را نشان داده است که شامل اطعام و صدقه و انفاق و مانند آنها است. استفاده از وسایل و ابزارهای مناسب میتواند در رسیدن به هدف کمک کند. از این رو خداوند از بندگانش میخواهد برای رسیدن به هر چیزی از سبب و ابزار و وسیله مناسب آن بهره گیرند.(مائده، آیه ۳۵) از نظر قرآن وسایلی چون نماز و صبر ، اسباب مناسبی است که میتوان از آنها یاری جست.(بقره، آیات ۴۵ و ۱۵۳)
همچنین تضرع و انابه و استغفار از جمله راههایی است که میتواند موجب برآورده شدن حوائج و نیازهای بشر باشد.(اعراف، آیات ۵۵ و ۲۰۵)
در روایات برای اینکه حالات تضرع و انابه رخ دهد روشهایی بیان شده تا با آنها زمینه برای اجابت دعا و رسیدن به نیازها و حاجات فراهم آید. از جمله اینها بهرهگیری از لباس خشن در نـماز و دعـا است. در روایت است: امام صادق(ع) را دو لباس خشـن بود که در خانه با آنها نماز مىگزارد و چون مىخواست از خدا حاجتى بخواهد (دعا کند) آن دو لباس را مىپوشید. (دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۵۹ ح ۵۶۵)
این سیره درباره امام باقر (ع) هم نقل شده است. چنین لباسى حالت خضوع و فروتنى مىآورد و سبب خشوع در نماز و دعا مىشود.
همچنین سجده هنگام حاجت خواهى در روایات مورد تاکید است. در روایت است: اِنَّ الصّـادِقَ (ع) کانَ اِذا أَلَحَّتْ بِهِ الْحـاجهًُْ یَسْجُدُ مِنْ غَیْرِ صَـلاهًٍْ وَ لارُکُوعٍ یَقُـوُلُ: یـا أَرْحَمَ الرّاحمینَ سَبْعا ثُمَّ یَسأَلُ حاجَتَهُ؛ امام صادق(ع) چون حاجتى مهم داشت بدون نماز و رکوع به سجده مى رفت و هفت بار مىگفت یا ارحم الراحمین سپس حاجت خود را از خدا درخواست مى کرد. (بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۱۶۴ ح ۱۸)
سـجده بر تربت کربلا نیز میتواند در برآوردن حاجات، مهم و مفید باشد. مُعاویهُ بْنُ عَمارٍّ از اصحاب امام میگوید: امام صادق(ع) را کیسه اى ابریشمین و زرد بود که در آن خاک کربلاى حسین بود. چون هنگام نماز فرا مى رسید آن خاک را بر سجاده خود مى ریخت و بر آن سجده مى کرد. (وسائلالشیعه، ج ۳، ص ۶۰۸ ح ۳)
از روایات به دست میآید که سجده بر تربت سیّد الشهدا(ع) دارای فضیلت بسیاری است. این رویه برای حفظ و بزرگداشت عاشورا و فرهنگ آن نیز مد نظر است؛ زیرا سجده بر تربت و ذکر گفتن با تسبیحى که از تربت قبر آن حضرت تهیّه شده باشد، یادآور آن امام مظلوم و الهامبخش جانبازى و فداکارى در راه دین است. از تربت شهید، بوى خون و جهاد به مشام مى رسد و اینگونه یادآورى از واقعه عاشورا، تجدید میثاق با آن حماسه بزرگ و حماسه آفرینان خدایى است. در حقیقت با این روش، هم آن فرهنگ حفظ میشود و هم دیگران از امام(ع) سرمشق جهاد و شهادت میگیرند.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰