سینمای ۱۰ درصدی و فروش‌های بی‌معنای میلیاردی

رئیس سازمان سینمایی با حضور در یک برنامه تلویزیونی، وضعیت فعلی سینمای کشور را با وضعیت دهه۶۰ مقایسه کرد…

کد خبر : 38324
تاریخ انتشار : شنبه 22 مهر 1396 - 11:41

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، رئیس سازمان سینمایی با حضور در یک برنامه تلویزیونی، وضعیت فعلی سینمای کشور را با وضعیت دهه۶۰ مقایسه کرد؛ سال‌هایی که محمد مهدی حیدریان به عنوان مدیری جوان با همراهی افرادی چون سید محمد بهشتی و عبدالله انوار هدایت سکان سینمای کشور را در دست گرفته بودند. تا چه حد این مقایسه درست است؟

حیدریان دلیل مقایسه وضعیت سینما را با آنچه در دهه ۶۰ رخ داد، در پیچیدگی رخداد‌ها عنوان می‌کند و می‌گوید: از مشترکات دهه ۶۰ با اکنون این است که هر اتفاقی در حوزه فرهنگ و هنر می‌افتد، به دلیل پیچیدگی، گستردگی و فراوانی عوامل دخیل در آن، به برنامه‌ریزی احتیاج دارد.
دهه ۶۰، سینمایی که بر نمی‌گردد!
در یکی از آخرین برنامه‌های «خندوانه»، رسول صدرعاملی که مهمان برنامه بود، از خاطرات سینمایی‌اش از دهه ۶۰ و استقبال خوب مردم از فیلم «گل‌های داوودی» گفت؛ فیلمی که موفقیت اقتصادی‌اش تأثیر بسزایی در زندگی این فیلمساز داشته است.
دهه ۶۰ را می‌توان دورانی استثنایی در سینمای ایران دانست؛ دوره‌ای که هنوز مردم سینما را به عنوان تفریحی سالم قبول داشتند و سینما رفتن جزو فرهنگ مردمی بود که سختی‌های جنگ تحمیلی را تحمل می‌کردند. بخش عمده‌ای از اخلاقی‌ترین و در عین حال خلاق‌ترین آثار سینمایی کشور در آن سال‌ها با حمایت از کارگردانان جوانی ساخته شد که در حال تجربه سینما بودند. بدون اینکه از طرف دولت طرح‌های دستوری مانند «هنر و تجربه» به آنها تحمیل شده‌باشد.
حیدریان صرفاً در نگاه به گذشته، بخش پیچیدگی‌ها و عوامل دخیل را پیش می‌کشد، اما بخش مهم آن یعنی چرخیدن چرخ سینما را مطرح نمی‌کند. در سال‌هایی که کشور به خاطر درگیری در جنگ و مشکلات اقتصادی ناشی از آن، تلاش می‌کرد با طرح‌های ریاضتی بودجه را برای مصارف حیاتی هزینه کند، سینما می‌توانست درآمد خوبی داشته باشد. مردم آن سینما را دوست داشتند و حاضر بودند ساعت‌ها هم در صف بایستند تا به سینما بروند.
در بحث پیچیدگی باید گفت که سینما به خاطر تأثیرات اجتماعی و سیاسی‌اش در هیچ دوره‌ای از تحولات و تصمیم‌گیری‌های بیرونی بی‌تأثیر نبوده است و حاکمیت و جامعه نسبت به سینما همیشه موضع حمایتی یا انتقادی داشته‌اند.
تخمین اینکه محمدمهدی حیدریان در آن سال‌ها چقدر در شکل‌گیری سینمای اجتماعی دهه ۶۰ و رونق سینمایی مردمی مؤثر بوده، موضوعی است که می‌توان آن را بررسی کرد، اما اکنون سکاندار اصلی سینمای ایران شخص حیدریان است و شرایطی که فعلاً سینما به آن دچار است متأثر از تصمیم‌های درست یا غلط این مدیر فرهنگی است.
سینمای میلیاردی با بلیت‌های گران
یکی از بازی‌های رسانه‌هایی که چند وقتی رونق زیادی پیدا کرده است ، اعلام میزان فروش فیلم‌های سینمایی از سوی روابط عمومی فیلم‌ها یا رسانه‌های نزدیک به فیلمسازانی خاص است. القاب غلو‌شده، بازی با ارقام و از همه مهم‌تر تأکید بر رسیدن به سانس‌های فوق‌العاده و فروش‌های میلیاردی برخی از فیلم‌ها از جمله این بازی‌های رسانه‌ای  است. برای افراد نا‌آشنا با فرایند فروش گیشه سینماها، شنیدن رقم‌های فروش میلیاردی جالب‌توجه است، اما صرفاً با یک حساب سرانگشتی میزان فروش یک فیلم در روزهای اکران آن و تعداد سالن‌های در اختیار آن فیلم، می‌شود به درک واقعی از استقبال مردم از یک فیلم رسید. حتی با اعلام اینکه سیستم فروش سینما مکانیزه شده، در مواردی مانند میزان فروش فیلم «ساعت پنج عصر» حرف و حدیث‌هایی درباره میزان شفافیت فروش فیلم و اعلام رکوردهای فروش مطرح شد که همین موضوع می‌تواند بازی رسانه‌ای با موضوع فروش‌های میلیاردی را به هم بزند. حیدریان می‌گوید: متأسفانه زیر ۱۰درصد افراد، مخاطب فیلم‌های فعلی روی پرده هستند،اما راه‌حل افزایش این میزان چیست؟ رئیس سازمان سینمایی که بر برنامه‌ریزی برای سینما تأکید می‌کند، راه‌حل را در اکران فیلم‌های خارجی در سینماهای ایران عنوان می‌کند! آیا مخاطب ایرانی مانند دهه ۶۰ دیدن فیلم ایرانی را بر خارجی ترجیح می‌دهد یا منتظر است فیلم‌های خارجی اکران شوند تا به سینما برود؟
فیلم خارجی، شوخی با مخاطب!
رئیس سازمان سینمایی یکی از راه‌های بالابردن مخاطبان سینما را در اکران فیلم‌های خارجی می‌داند. حیدریان می‌گوید: «فیلم خارجی از جمله عواملی است که اجازه روبه‌رویی و مواجهه بی‌واسطه بیننده را با فیلم و فضایی می‌دهد که به خاطر آن سینما مؤثر می‌شود. همچنین به سایر شیوه‌های پخش یا ارائه فیلم برتری پیدا می‌کند و ما اگر این امکان را در اختیار تهیه‌کننده نگذاریم، مخاطبان را از آشنایی با آخرین تکنولوژی‌های سینما محروم کرده‌ایم. ما برای هدف خاص بی‌آنکه مزاحمتی برای فیلمسازمان باشد، می‌توانیم آثار خارجی را به نمایش بگذاریم».
اکران فیلم خارجی در سینماها، موضوعی است که در دوره‌ای باعث رونق سینما می‌شد و اکنون سال‌هاست به واسطه تغییرات فرهنگی، اجتماعی و فناوری جایگاه سابق خود را از دست داده است. در طول یک روز شبکه‌های مختلف صداوسیما فیلم‌های خارجی را پخش می‌کنند، افراد دارای گیرنده‌های ماهواره‌ای فیلم‌های خارجی را از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای دنبال می‌کنند و بسیاری از افراد نیز با استفاده از دانلود فیلم از سایت‌های اینترنتی یا خرید دی وی دی از فروشنده‌های خیابانی، آخرین فیلم‌های خارجی را با بهترین کیفیت تصویر و بدون ممیزی دریافت می‌کنند. در این شرایط که سینمای جهان بدون واسطه با مخاطب ایرانی در ارتباط است، چطور می‌شود انتظار داشت فیلم خارجی بتواند برای وضعیت بد اقتصادی سینمای ایران نسخه شفا‌بخش باشد؟ قاعدتاً برای اکران فراگیر یک فیلم خارجی نیاز به تهیه رایت آن فیلم است. موضوع خرید رایت چندین‌بار مطرح شده و هر بار نیز موضوع «میجر» پیش می‌آید.
ظرفیت اصلی سینماهای کشور نیز در اختیار اکران فیلم‌های ایرانی است و اگر قرار باشد ظرفیت مناسبی برای اکران فیلم خارجی وجود داشته باشد باید از پیش مشخص شود که آیا از سهم سالن‌های فیلم‌های داخلی کسر خواهد شد یا خیر. در حالت اول، فیلم خارجی خود به معضلی برای سینمای ملی تبدیل می‌شود و در حالت دوم فیلم خارجی به سانس‌های بی‌مخاطب تبعید می‌شود و اکران یا عدم اکران آن تأثیر چندانی بر چرخه اقتصادی سینمای نخواهد داشت. مانور دادن روی اکران فیلم خارجی زمانی می‌تواند مؤثر باشد که مخاطب ایرانی همزمان با پخش جهانی یک فیلم بتواند در سینماهای ایران آن را ببیند؛ یعنی زمانی که حتی نسخه‌های «اسکرین» آن فیلم برای دانلود روی سایت‌های غیر مجاز دانلود قرار نگرفته است. در ثانی با توجه‌ به اختلاف‌های فرهنگی، پیدا کردن فیلمی که دارای شرایط اکران جهانی باشد و از کمترین حد ممیزی برخوردار باشد، تقریباً محال است. آیا بهتر نیست در چنین شرایطی دنبال نسخه‌های بهتری برای سینما بود؟!

 

 


 

telegram.me/jajinnews

 

 

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

10 + پنج =