سناریوی عجیب قاتل، برای توجیه قتل همسرش

به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، سردار علی ولیپور گودرزی رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار کرد: ششم فروردین‌ماه امسال، مرد جوانی هراسان با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰، تماس گرفت و به اوپراتور گفت: همسرم که این اواخر حالش نامساعد بود ناگهان روی زمین افتاد. او نفس نمی‌کشد، لطفا کمک کنید.

سردار گودرزی، گفت: با اعلام این خبر، مأموران کلانتری راهی خانه موردنظر واقع در جنت‌آباد شدند و جسد زن جوانی را مشاهده کردند که به دلایل نامشخصی فوت کرده بود، اما روی دستان همسر متوفی آثار چنگ وجود داشت.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ متذکر شد: طولی نکشید که ماجرای این مرگ مشکوک در بی‌سیم کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ پیچید و خیلی زود تیم بررسی صحنه جرم به خانه موردنظر اعزام شدند.

وی افزود: در نخستین گام همسر متوفی هدف تحقیق قرار گرفت و ماجرا را در اظهارات ضد و نقیضی اینطور توضیح داد، همسرم که بیماری زمینه‌ای داشت برای خانه‌تکانی روی چهارپایه رفت، اما ناگهان سرش گیج رفت و روی زمین افتاد؛ هنگامی بالای سرش آمدم متوجه شدم که نفس نمی‌کشد.

این مقام ارشد انتظامی گفت: این اظهارات ضد و نقیض در صورتی مطرح شد که همسایه‌ها مدام از خانه این زوج صدای مشاجره شنیده بودند و تایید می‌کردند که آنها با یکدیگر اختلاف داشتند و از سوی دیگر خانه بسیار تمیز بود و نیازی به تمیز کردن نداشت.
وی افزود: کارآگاهان پس از معاینه اولیه جسد متوجه شدند که زن جوان براثر شکستگی گردن فوت کرده است و سقوط از روی نردبان نمی‌تواند چنین صدمه سنگینی وارد کند.

رئیس پلیس آگاهی پایتخت گفت: بدین ترتیب کارآگاهان مرد جوان را به عنوان تنها مظنون پرونده دستگیر کردند و مأموریت یافتند تا با اقدامات اطلاعاتی، تحقیقات خود را در رابطه خود را ادامه دهند.

وی افزود: جسد مقتول برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

سردار گودرزی خاطرنشان کرد: تحقیقات همچنان ادامه داشت و متهم تا آن زمان لب به سخن نگشوده بود تا این که نظریه پزشکی قانونی مبنی بر قتل عمد به خاطر خفگی به دست پلیس رسید و همین امر موجب شد متهم به ارتکاب جنایتی هولناک اعتراف کند.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار داشت: متهم در اعترافات خود گفت که همسرم کارمند بانک بود و ما به شمال کشور مسافرت رفته بودیم. پس از بازگشت به تهران، همسرم اصرار کرد تا خانه را تمیز کنیم، اما مخالفت کردم که مشاجره‌ای میان ما شکل گرفت وکه در جریان این درگیری گلوی همسرم را به دست گرفتم و فشار دادم. دقایقی بعد متوجه شدم او دیگر نفس نمی‌کشد سپس تصمیم گرفتم تا برای گمراهی تیم جنایی، صحنه‌سازی کنم که موفق نشدم و پلیس ماجرا را کشف کرد.

رئیس پلیس آگاهی پایتخت گفت: با این اعتراف، پرونده تکمیل و متهم برای تحقیقات بیشتر راهی دادسرا شد.