سبک های شعر کهن فارسی

سبک شعر، یعنی مجموع کلمات و لغات و طرز ترکیب آنها، از لحاظ قواعد زبان و مفاد معنی هر کلمه در آن عصر، و طرز تخیل و ادای آن تخیلات از لحاظ حالات روحی شاعر، که وابسته به تأثیر محیط و طرز معیشت و علوم و زندگی مادی و معنوی هر دوره باشد، آنچه از این کلیات حاصل می شود آب و رنگی خاص به شعر می دهد که آن را «سبک شعر» می نامیم، و قدما گاهی به جای سبک «طرز» و گاه «طریقه» و گاه «شیوه» استعمال می کردند.

کد خبر : 22123
تاریخ انتشار : یکشنبه 1 مرداد 1396 - 10:16

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، سبک‌های شعر کهن فارسی عنوانی است که به تقسیم‌بندی شعر کهن فارسی توسط ملک الشعرا بهار اشاره دارد. سبک در ادبیات عبارت است از روش و شیوه‌ای خاص که گوینده یا نویسنده، ادراک و احساس خود را با آن بیان می‌کند. سیروس شمیسا که خود نیز به سبک‌شناسی شعر و نثر ایران پرداخته است و کتاب‌هایی نیر در این زمینه به چاپ رسانده‌است بر این باور است این بهار بوده است که برای نخستین بار فن سبک‌شناسی را در ایران پایه گذاشته و کتاب «سبک‌شناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی» یا همان سبک‌شناسی معروف نثر را نگاشته است. ظاهرا بهار نخستین کسی است که واژۀ سبک را در شعر آورده‌است و شاعران پیش از او در این مورد از واژه‌هایی چون «طراز» و «طریق» و «شیوه» و امثال این‌ها استفاده می‌کردند.

 

طبقه بندی شعر کهن فارسی بر پایۀ سبک

نام‌گذاری این تقسیم‌بندی فاقد پایۀ علمی معتبر است و در آن تنها به جنبۀ مکانی آن توجه شده‌است و بر اساس بسیار بودن سرایندگان سبکی خاص در منطقه‌ای خاص می‌باشد.

 

۱-سبک خراسانی(ترکستانی یا سامانی)

۲-سبک عراقی

۳-سبک هندی

۴-سبک بازگشت ادبی

 


* سبک خراسانی:

سبک و شیوهٔ شاعران خراسان و ماوراءالنهر است. در این سبک، سه دوره را می‌توان مد نظر قرار داد:

  • دورهٔ تکوین
  • دورهٔ سامانی
  • دورهٔ غزنوی و اوایل دورهٔ سلجوقی

از ویژگی‌های سبک خراسانی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. آثار این سبک بر قیدها و سنّت‌های لفظی و صوری تکیه دارد.
  2. این آثار از تسلسل‌های منطقی معانی و شکوه الفاظ برخوردار است و به‌صورتی متین، واقعیت را به شکل دستگاهی منظم و قابل قبول نمایش می‌دهد.
  3. این سبک کمی قبل از سدهٔ چهارم تا سدهٔ ششم هجری قمری رواج داشت و پس از آن هم ادامه یافت.
  4. تشبیهات این دوره اغلب حسی است و فاقد پیچیدگی.

اشعار این سبک از حیث نوع، بیشتر قصیده و از لحاظ لفظ، ساده، روان و عاری از ترکیبات دشوار بوده و واژه‌های عربی در آن اندک است. از لحاظ معنی نیز صداقت و صراحت لهجه، تعبیرات و تشبیهات ملموس، از اختصاصات مهم این سبک است.

مضمون بیشتر اشعار این سبک، وصف طبیعت و مدیحه و شرح فتوحات پادشاهان و گاه پندو اندرز بوده است.

نمونه:

مرا بسود و فروریخت هرچه دندان بود نبود دندان، لا، بل چراغ تابان بود
سپید سیم رده بود و درو مرجان بود ستارهٔ سحری بود و قطرهٔ باران بود
دلم خزانهٔ پر گنج بود، گنج سخن نشان نامهٔ ما مهر و شعر عنوان بود
همیشه شاد و ندانستمی که غم چه بود دلم نشاط و طرب را فراخ میدان بود

از صاحبان سبک این دوره می‌توان به شاعران زیر اشاره کرد:

رودکی، شهید بلخی، ابوشکور بلخی، منجیک ترمذی، کسایی مروزی، دقیقی طوسی، فردوسی، عنصری بلخی، فرخی، غضایری رازی، عسجدی، منوچهری دامغانی، فخرالدین اسعد گرگانی،مسعود سعد سلمان، امیر معزی، ابوالفرج رونی، ناصر خسرو و سنایی غزنوی


*سبک عراقی:

به سَبکی از شعر پارسی گفته می‌شود که از اواخر قرن ششم تا قرن نهم هجری رواج و ادامه داشته‌است. نام این سبک از عراق عجم گرفته شده‌است، امّا رواج این سبک محدود به سرزمین عراق عجم نبود و در نواحی دیگر نیز رواج داشت. ابوالفرج رونی، سید حسن غزنوی و جمال‌الدین اصفهانی از بنیان‌گذاران و کمال‌الدین اصفهانی، سعدی، عراقی و حافظ از نمایندگان این سبک به‌شمار می‌روند.

خصوصیات سبک عراقی:

  • اساس سبک عراقی همان سبک خراسانی ست با این تفاوت که در آن واژه‌های عربی فراوان‌تر شده و نیز به‌دلیل جابه‌جایی مراکز قدرت و گسترش علوم در حوزه‌های آموزش علمی و فرهنگی شهرهای مختلف ایران، واژه‌های علمی و حِکمی و فلسفی و دینی و نجوم و پزشکی در آثار شاعران وارد شده و رنگ و زنگ یا جلوهٔ خود را به شعر شاعران سبک عراقی بخشیده‌است.
  • در این سبک، قصیده بیشتر جای خود را به غزل، و سادگی و روانی و استحکام جای خود را به لطافت و کثرت تشبیهات و تعبیرات و کنایات زیبا و تازه و در عین حال دقیق و باریک داد و واژه‌های عربی نیز فزونی گرفت. با ورود تصوف و عرفان در شعر، گویندگان عارفی چون سنایی، عطار، مولوی، حافظ و ده‌ها شاعر دیگر ظهور کردند. در ضمن مضامین اخلاقی و تربیتی و پند و اندرز جایمدایح مبالغه‌آمیز را گرفت.
  • معانی شعری در این شیوهٔ تازه گذشته از مدح که با بزرگ نمایی‌ها و فروتنی فراوان نسبت به ممدوح همراه‌است. هجو و هزل نیز هست که بیش از دورهٔ قبل رواج می‌یابد، و کسانی مانند انوریو سوزنی سمرقندی و خاقانی هجو‌های تند و هزل‌های بسیار می‌گویند.
  • عشق و عرفان و اخلاق از درونمایه‌های رایج در این سبک است. غزل که ابتدا انوری آن را به‌صورت یک نوع جدید ارائه می‌دهد، در شعر بیشتر شاعران این دوره آزمایش می‌شود. با این‌همه اوج آن در غزل‌های سعدی و حافظ جلوه‌گر می‌شود.
  • قالب‌های شعری، گذشته از قصیده که انوری و خاقانی و جمال‌الدین اصفهانی و ظهیر فاریابی آن را به اوج می‌رسانند، قالب مثنوی و غزل رواج فراوان می‌یابد. در پنج گنج نظامی گنجوی نوعی جدید از انواع ادبی را در قالب مثنوی ارائه می‌دهد.
  • شاعران فارس و اصفهان هر چند شیوهٔ جمال‌الدین اصفهانی را می‌پسندند، امّا قالب غزل را بر قالب‌های دیگر ترجیح می‌دهند. فارس مرکز غزل‌سرایی به سبک عراقی می‌شود. سعدی و حافظ خداوندان غزل هر یک شیوهٔ تازه‌ای می‌آفرینند. شیوهٔ عراقی البتّه در غزل با آنچه در قصیده و مثنوی هست، تفاوت دارد.
  • توجّه به زیبایی کلمه و سادگی و خوش‌آهنگی که در واقع سبک خاص سعدی است، در غزل تأثیر می‌گذارد و کسانی مانند سلمان و خواجو و همام تبریزی و اوحدی و امیرخسرو دهلوی و جامیچه در فارس و چه در جاهای دیگر آن شیوه را در نظر دارند. با این‌همه حافظ تحوّلی بزرگ در غرل فارسی ایجاد می‌کند و سبکی منتقل و آزاد که آن را سبک والا باید خواند می‌آفریند. در سبک عراقی، قالب مثنوی و غزل اهمیّت بیشتری پیدا می‌کند و تا دوره‌های بعد ادامه می‌یابد. شعر به لهجه‌های محلّی به‌سبب ناامنی‌ها و فقر و سیه‌روزی مردم فراموش شد و زبان به‌سوی پیچیدگی و ابهام پیش رفت. میزان زیادی کلمه‌ها و اصطلاح‌های عربی و قرآنی و مانند آن در شعرها و نوشته‌ها وارد شد
  • به عمر خویش مدح کس نگفتم دری از بهر دنیا من نسفتم

*سبک هندی:

سبک هندی نمونه‌ای از سرایش شعر در ادبیات فارسی است که از قرن نهم هجری به بعد به‌وجود آمد. به علت استقبال دربار ادب پرور هند از شاعران پارسی گوی، و همچنین به علت عدم توجه پادشاهان صفوی به اشعار متداول مدحی، گروهی از گویندگان به هندوستان رفتند و در آنجا به کار شعر و شاعری پرداختند. اینان به‌واسطهٔ دوری از مرکز زبان و تمایل به اظهار قدرت در بیان مفاهیم و نکات دقیق و حس نوجویی و تفنن دوستی و به سبب تأثیر زبان و فرهنگ هندی و دیگر عوامل محیط، سبکی به وجود آوردند که سبک هندی نامیده می‌شود. برخی ار ادبا این سبک را سبک اصفهانی نیز نامیده‌اند. این سبک تقریباً از قرن نهم تا سیزدهم هجری ادامه داشت و از ویژگی‌های آن، تعبیرات و تشبیهات و کنایات ظریف و دقیق و باریک و ترکیبات و معانی پیچیده و دشوار را می‌توان نام برد.

ویژگی‌های سبک هندی

* سبک بازگشت ادبی:

از اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم شروع می‌شود و تا اواسط قرن چهاردهم ادامه می‌یابد. صبای کاشانی – نشاط اصفهانی – آذر بیگدلی و آذر بیدگلی از مؤسسان دوره بازگشت ادبی هستند. اشعار شاعران این دوره، در بحری یکنواخت سروده شده و وزن روان و آرام آن، باب میل عامه مردم است. طبیب اصفهانی از محبوب‌ترین شاعران این دوره‌است. ابیاتی از شعر طبیب اصفهانی:

غمش در نهان‌خانهٔ دل نشیند به نازی که لیلی به محمل نشیند
به دنبال محمل چنان زار گریم که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند
خلد گر به پا خاری، آسان برآرم چه سازم به خاری که در دل نشیند؟
پی ناقه‌اش رفتم آهسته، ترسم غباری به دامان محمل نشیند
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ز بامی که برخاست مشکل نشیند
عجب نیست خندد اگر گل به سروی که در این چمن پای در گل نشیند
به‌نازم به بزم محبّت که آنجا گدایی به شاه مقابل نشیند
طبیب، از طلب در دو گیتی میاسا کسی چون میان دو منزل، نشیند؟

شیوهٔ شاعری این استادان را “سبک اصفهانی” یا «بازگشت به سبک قدیم» نامیده‌اند.

نمایندگان سبک:

در رأس سرایندگان سبک بازگشت ادبی هستند.

دیگر شاعران این سبک عبارتند از:

شعرایی که به شیوه حافظ شعر گفته اند: میرزاعبدالوهاب نشاط، فروغی، بسطامی، حاج میرزا حبیب الله مشهدی.

شعرایی که به شیوه ساده شعر گفته اند: شاطر عباس تهرانی، عارف قزوینی، ایرج تبریزی، سید اشرف گیلانی .

شعرای متجدد که سبک قدیم را هم حفظ کرده اند: دهخدای قزوینی، بهار خراسانی، فروزانفر، همائی اصفهانی، دکتر ناتل خانلری، دکتر رعدی، رهی معیری، و غیره.

شعرای  متجدد که به شیوه  راغبند: دکتر شهریار، امیری فیروز کوهی، گلچین، صابر تهرانی، امیرالکتاب ملک الکلامی، غیره.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.