روایتی از سانسور و توقیف و حذف در دوره محمود احمدینژاد
کتاب «واکاوی شخصیت سیاسی محمود احمدینژاد» تالیف معصومه دهقانی به بررسی شخصیت سیاسی محمود احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری وی پرداخته است.
به گزارش پایگاه خبری ججین به نقل از (ایبنا)، رویکرد احمدینژاد در صحنه سیاست و فرهنگ با مسائلی همراه بود که این مسائل به دلیل تبعاتی که برای جامعه به همراه داشت، قابلیت پرداخت چندباره را ضروری میکند. بنابراین با توجه به تعدد مسائلی که به ویژه در حوزه فرهنگ رخ داد، احمدینژاد و ریاستجمهوریش همچنان از موضوعات داغی است که مدنظر بسیاری از پژوهشگران و محققان پیر و جوان است. کتاب «واکاوی شخصیت سیاسی محمود احمدینژاد» تالیف معصومه دهقانی نیز از جمله آثاری است که تلاش کرده با بررسی کنشهای احمدینژاد در عرصههای متفاوت سیاست، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد نوعی شخصیتشناسی از این سیاستمدار ارائه دهد. باید به این نکته اشاره کرد که دوران ریاستجمهوری وی با مسائلی همراه بوده که نیاز است با پژوهش و تحقیق مورد بررسی عمیق قرار گیرد.
شخصیت پست مدرن احمدینژاد زیر ذرهبین
آنچه که از این کتاب انتخاب شده، برخی اقدامات و مواضع احمدینژاد در حوزه فرهنگ و به ویژه عرصه مطبوعات و کتاب است، عرصهای که به دلیل نوع نگاه احمدینژاد یکی از حوزههایی بود که با آسیبهای بسیاری مواجه شد و کوچکترین نقد، طنز و کاریکاتور منجر به بستن روزنامه، انتشارات و … شد. نوع سخنان، اعمال و رفتار رئیسجمهور دولت نهم و دهم از جمله سوژههای داغ مطبوعات و برخی کتابها در همان زمان بود. به نوعی که با حضور وی در مسند قدرت، روزنامهها، وبلاگها و سایتهای همیشه خوراک داغ خبری داشتند و رئیسجمهور با نکاتی که در هر سخنرانی بیان میکرد، سوژه یک مطبوعات آنزمان بود.
در مرور کتاب «واکاوی شخصیت سیاسی محمود احمدینژاد» تنها به انعکاس چند برخورد با روزنامهها و کافه کتاب و غیره اکتفا شده است.
نتیجهگیری مولف در رابطه با شخصیت سیاسی محمود احمدینژاد در چند سطر چنین بیان شده است: «این پژوهش به بررسی شخصیت سیاسی محمود احمدینژاد بهعنوان یکی از شخصیتهای سیاسی ایران پرداخته است. وی عملکردهای فراوان داشته که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سیاست ایران تأثیرگذار بوده است. رویکرد پژوهش براساس روانشناسی سیاسی است، این رویکرد با هدف تحلیل رفتار سیاسی افراد در چارچوب نظریههای مختلف میپردازد، بدین منظور برای بررسی شخصیت سیاسی محمود احمدینژاد از مکتب پستمدرن استفاده کردیم. در این پژوهش این فرضیه به معرض آزمون قرار گفته که شخصیت احمدینژاد از آغاز تاکنون از الگوهای نسبتا ثابتی پیروی کرده است که با شاخصههای پست مدرنیسم در حد قابل قبولی انطباق دارد. نتیجهگیری نهائی این پژوهش این است که شخصیت سیاسی احمدینژاد پست مدرن است.»
هاله نور منجر به توقیف روزنامه شرق شد
برخورد با روزنامهها و توقیف مطبوعات یکی از کارهایی بود که مکرر در دولت نهم و دهم انجام شد و در این میان روزنامههای اصلاحطلب بیشترین سهم توقیف را داشتند. روزنامه شرق یکی از روزنامههای پررنگ آن دوره بود که هر از گاهی در تیررس توقیف قرار میگرفت. یک مورد از این مواردی که شرق توقیق شد، کاریکاتوری بود که سخنان رئیس جمهور دستمایه آن بود و منجر به توقیق آن شد: «روزنامه شرق توسط مهدی رحمانیان همراه با محمد عطریانفر و محمد قوچانی با پشتوانه مالی محمدامیر طاهری در دوم شهریور سال ۱۳۸۲ شروع به فعالیت کرد این روزنامه عملا از موفقیت و اقبال روزنامه همشهری در ارتباط با خوانندگان استفاده کرد، به نحوی که در بین اهالی رسانه به عنوان «همشهری ۲» شناخته میشد.
در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۸۵ خبر توقیف این روزنامه انتشار یافت که علت آن چاپ یک کاریکاتور در صفحه پایانی شماره ۸۵۳ آن عنوان شد. در این کاریکاتور تصویری از یک الاغ در برابر یک اسب در صفحه شطرنج کشیده شده بود. به گفته مقامات دور سرِ الاغ هاله نور کشیده شده و مقصود از آن محمود احمدینژاد بوده است. این روزنامه پس از هشت ماه توقیف از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات، انتشار مجدد خود را از روز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت از سرگرفت. اما کمتر از یک سال از فعالیت آن نگذشته بود که در ۱۵ مرداد ۱۳۸۶ بار دیگر به دستور هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شد.»
در این میان برخی قوانین و مسائل در حوزه مطبوعات مطرح شد که برای نخستین بار در این دوره پیاده شد. از جمله: «پس از توقیف روزنامه شرق، اعضای هیات تحریریه آن که سابقه همکاری با روزنامههای خرداد، فتح، همشهری، اعتماد، سرمایه، بهار و شرق را داشتند، به روزنامه روزگار رفته و انتشار این روزنامه را که مدتی بود منتشر نمیشد با سردبیر سیدعلی میرفتاح از ۲۶ مهر ۸۵ آغاز به کار کرد. مجلس پنجم که اکثریت آن در اختیار محافظهکاران بود، بندی را به قانون مطبوعات اضافه کرده بود که براساس آن انتشار روزنامهای که شبیه روزنامه توقیف شده باشد ممنوع است. علیرغم آنکه هیات تحریریه شرق، فونت جدید و طرح تازهای برای روزنامه روزگار در نظر گرفته بود اما هیات نظارت بر مطبوعات اعلام کرد که روح شرق در روزگار جاری است. وزارت ارشاد معتقد بود که زمینه انتشار روزنامه اجتماعی و اقتصادی است و نباید مطالب سیاسی داشته باشد، این روزنامه در حالی که تنها موفق به انتشار ۳ شماره شده بود در اول آبان سال ۱۳۸۵ توسط هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شد.»
نارضایتی روزنامهنگاران از پلمپ کافه تیتر
برخورد سلبی با اهالی رسانه در هر موقعیتی منجر به واکنش اهالی فرهنگ و مطبوعات و انعکاس وسیع آن میشد. یکی از این واکنشها در رابطه با پلمپ کافه تیتر بود: «نیمه اسفند سال ۸۴ دو روزنامهنگار بیتا صالحی و بهنام قلیپور کافه کوچکی در خیابان صبای جنوبی به راه انداختند و اسمش را نیز کافه تیتر گذاشتند که پاتوق هنرمندان و روزنامهنگاران بود. در دوم دیماه سال ۸۵ نیروی انتظامی «کافه تیتر» که کمتر از ده ماه فعالیت داشت توسط اداره اماکن نیروی انتظامی پلمپ شد. خبر پلمپ کافه تیتر بازتاب بسیاری در وبلاگهای روزنامهنگاران ایرانی داشته و با گذشت چند ساعت دهها وبلاگنویس و روزنامهنگار نارضایتی خود را ابراز داشتهاند.»
در دوران احمدینژاد، کتابفروشی دست به ابتکارات خاصی زدند که با برخورد سریع مواجه شد و منجر به بسته شدن کتابفروشیها شد. رویکردی که دیگر جنبه سیاسی نداشت و افزودن کافه به کتابفروشیها بود که باعث استقبال اهالی قلم به آن شد که دیگر ادامه نیافت: «اداره اماکن تهران سوم آبان ۱۳۸۶ چهار کتابفروشی تهران یعنی ثالث و ویستار، بدرقه جاویدان، شهر کتاب ونک را پلمپ کرد. علت تعطیلی این کتابفروشیها را وجود کافه کتاب در کتابفروشی اعلام کرده بود.
کافه کتاب ثالث یکی از نخستین کافه کتابهای تهران بود که همزمان با افتتاح فروشگاه این انتشارات در خیابان کریمخان بعد از خیابان ایرانشهر آغاز به کار کرد که محل حضور هنرمندان و نویسندگان صاحبنامی بوده است. هنرمندان و نویسندگان ایرانی از جمله محمود دولتآبادی، محمد محمدعلی، محمدعلی سپانلو نیز به مناسبتهای مختلف در این کافه حضور مییافتند. این چهار کتاب کتابفروشی در حالی به جرم تداخل صنفی کتابفروشی و کافیشاپ پلمپ شدند که مجمع امور صنفی طرح راهاندازی کافیشاپ را در داخل کتابفروشیها را تصویب کرده بود.»
اعتراض روزنامه همشهری به حذف بخشی از تاریخ
اعتراض به توقیف روزنامهها و مطبوعات امری عادی در دولت نهم و دهم به شمار میآمد که منجر به بسته شدن فضای روشنفکری در جامعه میشد. گاهی مجله یا هفتهنامهای در میان اهل قلم جایی پیدا میکرد اما با عدم انعطاف گردانندگان حوزه فرهنگ روبهرو میشد. یکی از این برخوردها واکنش به بسته شدن فصلنامه مدرسه بود: «فصلنامه مدرسه که با صاحبامتیازی حسین خسروشاهی، سردبیری جلال توکلیان و رضا خجسته رحیمی به عنوان دبیر تحریریه و با حمایت معنوی و مادی دکتر سروش در موسسه معرفت و پژوهش منتشر میشد. این فصلنامه سبک و سیاق تئوریک و روشنفکری داشت و به مباحث تخصصی علوم انسانی میپرداخت. لذا توانست رابطه خوبی با روشنفکری داشت و به مباحث تخصصی علوم انسانی میپرداخت لذا توانست رابطه خوبی با روشنفکران ایرانی و روشنفکران خارج از ایران برقرار بکند.
فصلنامه مدرسه شش شماره آن منتشر شد در ۱۵ آبان ۸۶ به علت مصاحبهای با محمد مجتهد شبستری، از متالهان و روشنفکران دینی ایران که آرای دینپژوهی خود را در باب قرآن و متون مقدس و وحی مطرح کرده بود و تفسیر خاصی که وی و متون مقدس و قرآن داشت، وزارت ارشاد آن را الحادی دانسته بود. در پی این مصاحبه هیات نظارت بر مطبوعات این فصلنامه را توقیف کرد، تعدادی از روشنفکران ایرانی در بیانیهای به توقیف این فصلنامه اعتراض کردند.»
گویی به طنز میماند اینکه بگوییم در میان این همه توقیف و پلمپ، رئیس دولت مهرورز در جشنواره مطبوعات از جایزه منتقدین منصف سخن بگوید: «در جریان برگزاری چهاردهمین دوره نمایشگاه مطبوعات به پیشنهاد احمدینژاد جایزهای نیز برای منتقدین منصف دولت در نظر گرفته شد. وی در جریان این جلسه با انتقاد از روش دولتهای گذشته در برخورد با انتقادات گفت: «یادمان نرفته است که در دورههای قبل کوچکترین انتقاد از دولت در روزنامههای مختلف با عنوان «توطئه و کودتا» تیتر میشد و گروهی بودند که اجازه نمیدادند کوچکترین انتقادی از مجموعه دولت صورت گیرد؛ اما دولت نهم همیشه از انتقادات استقبال کرده و بناست دولت در آینده نزدیک در مراسمی منتقدان خود را مورد تشویق قرار دهد.»
کارهای عجیب دولت نهم و دهم در عرصه فرهنگ تمامی نداشت و حذف بخشی از تاریخ ایران زمین یکی از این اقدامات خارقالعاده بود. اقدامی که اعتراض اهل تاریخ را برانگیخت: «مهرماه سال ۱۳۸۸ دولت اعلام کرد که سلسلههای پادشاهی از کتب تاریخ ایران حذف میشود. در همین راستا روزنامه همشهری ضمن انتقاد از این عمل، در صفحه ۵ شماره ۹ آبان ۸۸ خود، کاریکاتوری را منتشر ساخت که در توضیح آن نوشته شده بود: اینجوری که توی کتاب شما اومده تا همین شصت سال پیش دایناسورها اینجا زندگی میکردن. مورخانی چون صادق آیینهوند، علی بیگدلی و خسرو معتضد نسبت به این عمل دولت اعتراض نموده و آن را نظر ناپخته افراد ناآگاه و کمسواد دانستند. گروهی از نمایندگان کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز این عمل را موجب از بین رفتن هویت ملی کشور و ملت اعلام کردند.»
دردرسرآفرینی کاریکاتور دولتیها برای هفتهنامه شهروند
برخی روزنامهها و هفتهنامهها با مطالب انتقادی، مصاحبههای جذاب و سوژههای خاص موجب زمینه جلبنظر بسیاری از مردم را فراهم کرده بودند. مجلات و نشریاتی که تا مدتها پس از توقیف جای آنها در دکه مطبوعات توی ذوق میزد: «هفتهنامه شهروند امروز بعد از توقیف در ۱۱ تیرماه سال ۱۳۸۷ بار دیگر فعالیت خود را از سر گرفت اما کمتر از سه ماه از آغاز انتشار مجدد بار دیگر توقیف شود. این نشریه بهعلت چاپ طرح روی جلدی از محمود احمدینژاد و برخی از اعضای و دولت وی در حالی که آنها را با لباسهای دوران صفوی بر تن داشتند، توقیف شد.
روزنامه ایران صریحا خواستار برخورد قضایی با این نشریه شد. این روزنامه در خبری کوتاه نوشت: «نشریه شهروند امروز متعلق به جریانهای تندروی اصلاحطلب که اعضای هیأت تحریریه آن را فتنه سال ۸۸ نیز نقش داشتند، در طرح روی جلد شماره اخیر خود، کاریکاتوری موهن از رئیسجمهور و اطرافیان وی چاپ کرده است. اکنون افکار عمومی و بخش عمدهای از ملت ایران که به منتخب قانونیشان توهین شده، منتظر واکنش از دستگاه قضایی به این موضوع هستند.» لذا این هفتهنامه در تیرماه سال ۹۰ توقیف شد.»
کتاب «واکاوی شخصیت سیاسی محمود احمدینژاد» تالیف معصومه دهقانی در ۱۹۴ صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به بهای ۱۵ هزار تومان از سوی ناشرمولف به چاپ رسیده است.
https://telegram.me/jajinnews
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰