راه هایی به سوی شادی
– شادی و نشاط از اصلی ترین نیازهای انسان است که در محیطی سالم و پویا به دست می آید. در شرایطی که برخی گزارش و آمارها درباره رسوخ خشم و غم و ناهنجاری های روانی در جامعه نگرانی هایی را برانگیخته، توجه و تاکید مسوولان اجرایی و شهری بر گسترش نشاط موضوعی امیدوار کننده است.
به گزارش پایگاه خبری “ججین“، «شادی»، این احساس خوشایند که بشر ذاتا به دنبال آن است، این روزها در هوای دوداندود زندگی های شهری و ماشینی، رنگ خاکستری به خود گرفته است. با وجود این، راه های دستیابی به شادی ساده اما نیازمند یادگیری برخی مهارت های فردی و اجتماعی است. شناخت احساسات و عواطف، یادگیری مهارت های کنترل خشم و مدیریت استرس، توجه به سلامت روانی و جسمی از اصلی ترین شروط ایجاد شادی و نشاط در فرد و سپس جریان آن در جامعه است.
در سال های اخیر توجه و تاکید مسئولان بر گسترش جریان نشاط و شادی در جامعه افزایش یافته است. به تازگی «محسن هاشمی» رییس شورای شهر تهران، ری و تجریش از نیاز جامعه به شادی سخن گفت و اظهار داشت: جامعه ما نیاز به شادی دارد چرا که متاسفانه ایران در این زمینه رتبه نامناسبی را در بین سایر کشورهای دنیا دارد. دستگاه های فعال در حوزه فرهنگی بخصوص مدیریت شهری باید فکری برای ارتقای سطح شادی در جامعه انجام دهند.
در این زمینه، «پروانه محمدخانی» روانشناس و مدرس دانشگاه در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا به بیان لازمه های دستیابی به جامعه ای شاد و سالم پرداخت.
** احساس شادی یا غم چیست؟
به گفته محمدخانی هیجان های مرتبط با بشر از شرایط محیطی زندگی آنان نشات می گیرد. این هیجان ها از شرایط زندگی افراد حکایت دارد و به شکل سیگنال و حالت هایی از بدن افراد به راه می افتد. معناهای مختلفی برای هیجان های مختلف در علم روانشناختی در نظر گرفته شده است. شادی، حزن، اندوه، اضطراب یا استرس. به طور معمول از دست دادن یا گم کردن چیزی احساس غم و اندوه در فرد ایجاد خواهد کرد. تهدید یا احتمال پیش بینی خطر نیز بروز حالتی به نام اضطراب در افراد را در پی دارد. احساس خشم از در معرضِ تعرض قرار گرفتن سرچشمه می گیرد. بنابراین همه این حالت ها نشان از اموری دارد که هستی جسم و روح را برای ما مشخص می کند و معلوم می سازد در چه وضعیتی است.
در این میان، احساس شادی نیز از داشتن یا به دست آوردن وضعیتی مطلوب و آرام بخش حاصل می شود یعنی زمانی که سیگنال های مربوط به این هیجان در بدن رخ می دهد، زمانی است که فرد به امری مطلوب و خوشایند دست یافته است.
** نقش جامعه در احساس افراد
جامعه ای که بیشتر اسیر هیجان های منفی باشد به طور طبیعی میزان شادی کمتری به افراد خود منتقل خواهد کرد و افراد در آن بیشتر دچار احساساتی نظیر اندوه و غم خواهند بود. البته از نگاه روانشناسان هیجان های منفی خیلی بد تلقی نمی شوند چرا که شرایط را به ما نشان می دهند اما اگر تداوم یابد به طور حتم در سلامت روان و جسم افراد ایجاد اختلال خواهد کرد. در این جا باید به افزایش این نوع از هیجان ها در جامعه توجه کرد. اختلالات روحی و روانی ناشی از افزایش یکی از هیجان های منفی در جامعه است. حتی اگر در هیجانی مانند شادی نیز افراط شود اختلالی مانند مانیا یا شیدایی بروز می یابد که قابل توجه است.
به عبارت دیگر، جامعه ای که بیشتر هیجان های منفی در آن حاکم باشد، به طور حتم جامعه ای است که دچار اختلال های هیجانی و رفتاری خواهد شد. همین مساله برای جامعه ای مانند ایران رخ داده است. به همین دلیل ایرانی ها را عصبانی ترین افراد معرفی کرده اند. آمارهای نیز از افزایش رفتارهای پرخاشگرانه روایت می کند. اگر در جامعه ای اندوه افزایش یابد، افسردگی رشد می کند و مردم خموده و بی انگیزه خواهند شد. کاهش مشارکت های اجتماعی، احساس بی هویتی، احساس پوچی در زندگی و حالت هایی از این دست همگی ناشی از شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و فردی است. اگر افراد در زندگی شخصی خود احساس خطر کنند، رفتارهای برانگیخته هیجانی و اضطراب از خود بروز می دهند. اضطراب بالا نیز هیجان های منفی در سطح جامعه را افزایش می دهد.
اکنون علم روانشناسی مثبت به دنبال ایجاد شرایط و بسترهای سالم برای رشد و توسعه هیجان های مثبت است و برای این هدف افزایش و توسعه برنامه های شادی بخش نخستین گام به شمار می رود. اجرای برنامه های شادی بخش، این امکان را به افراد جامعه می دهد تا برای به دست آورد حس شادی در بالاترین احساس ممکن قرار گیرند و احساس رضایت خاطر از شرایط زندگی داشته باشند.
روانشناسان نیز برای از بین بردن حس افسردگی و ایجاد حس لذت و شادی در مراجعه کنندگان از وی کمک گرفته و با شناسایی توانمندی ها بر داشته های فرد تمرکز می کنند تا هیجانات مثبت را در زندگی وی توسعه دهند.
اکنون که مسئولان نیز به دنبال افزایش احساس شادی و رضایت در جامعه اند، باید برنامه هایی در راستای ایجاد احساسات خوشایند و لذت از زندگی تدوین کنند. اجرای چنین برنامه هایی به سلامت روان افراد کمک خواهند کرد. برنامه رسانه ها، موضوع و قالب فیلم های سینما و تلویزیون و به طور کلی فضای جامعه باید از قالب های حزن انگیز به سوی ایجاد احساس شادی و امنیت بیشتر سوق یابد. همینطور باید دستیابی به زندگی کامیاب به معنای وسیع کلمه نه به شکل منفی در قالب برنامه های سلامت در کشو لحاظ شود. ایجاد شادی در جامعه و افزایش این نوع احساس نیز از اصلی ترین برنامه های سازمان بهداشت سلامت جهانی به شمار می رود. این سازمان در گام نخست به دنبال توانمندسازی افراد است تا از حقوق خود آگاهی یابند. به طور کلی اکتساب در افراد احساس شادی به ارمغان می آورد؛ اکتسابی که قانونمند باشد .
** بهبود سلامت روان و اهمیت بخشی به خانواده؛ دو پیش شرط دستیابی به شادی
به گفته این مدرس دانشگاه، خانواده به عنوان کوچکترین نهاد، مهمترین وظیفه را در انتقال شادی به فرزندان و اعضای خود دارد. این مساله نیز مستلزم برخورداری اعضای خانواده از سلامت روان است. اگر سلامت روان افراد جامعه افزایش یابد، افراد به خودی خود می توانند خالق آفرینش باشند. کاهش سلامت روان برابر با افزایش عواطف منفی است. فقر، ناامنی، آلودگی های زیست محیطی، بیکاری و مشکلاتی از این دست، جامعه را از سلامت روان دور می سازد. حتی در این شرایط شادی های مردم نیز حالتی بیمارگونه به خود می گیرد. نظیر آنچه این روزها در میان برخی نوجوانان و جوانان در قالب شادی کردن شاهدیم.
افزایش سلامت روان و سلامت جسم در افراد در کنار آموزش هایی درباره مهارت های رفتاری و اخلاقی باعث می شود تا افراد کنترل بهتری بر رفتارهای خود داشته باشند. فردی که از منابع استرس زای خود آگاه است و مقابله های سالم در شرایط پراسترس را می شناسد، به طور حتم قدرت کنترل خشم دارد و می تواند شرایط منفی را تبدیل به شرایط مسالمت آمیز یا حتی شادی بخش کند. همین طور فردی که مهارت حل مساله را از کودکی آموخته است و می تواند نیازهای خود را شناخته و تعریف کند، شرایط منفی پیش آمده را به راحتی می تواند کنترل کند.
به جز خانواده نهادهای دیگری مانند رسانه ها، فضای مجازی، جامعه ورزشی، جامعه هنرمندان و سیاستگذاران سلامت در کشور باید چارچوبی را برای سالم سازی روح و جسم افراد تعریف کرده و اجرا کنند. در حالی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته برنامه ها از سطح ایجاد سلامت جسمی در افراد فراتر رفته و به مرحله سلامت روان رسیده است، ایران هنوز درگیر مساله ای چون سلامت جسمی است. البته توجه به مساله سلامت روان و تلاش برای بهبود آن در سال های اخیر افزایش یافته است و این امر مطلوبی تلقی می شود اما با توجه به تهدیدهای روانی بسیار در جامعه کافی نیست.
ایجاد حس ارزشمندی در جامعه نیز از دیگر راهکارهای افزایش شادی است. ناامیدی، درماندگی و اینکه فرد احساس کند در جامعه محلی از اعراب ندارد، مانع افزایش شادی است. آموزش مهارت های رفتاری مانند کنترل خشم، خودشناسی، مهار هیجانات، مدیریت استرس، اراده و تصمیم گیری، هویت بخشی و ایجاد اعتماد عمومی به طور حتم سلامت روانی فرد را افزایش خواهد داد. فردِ دارای سلامت روان، خود مهارت ایجاد شادی را خواهد داشت.
آمارهای نگران کننده ای از افزایش اختلالات روحی روانی در کشور در یکی دو سال اخیر منتشر شده است. مسئولان وزارت بهداشت و امور شهری بارها در خصوص وضعیت سلامت روان ایرانیان هشدار داده اند. همچنین، افزایش شادی و نشاط در جامعه یکی از اصلی ترین شعارهای دولت تدبیر و امید بود که بخشی از تلاش های خود را به آن معطوف ساخت. اگرچه هنوز با استانداردهای موجود در زمینه سلامت روان در جامعه فاصله بسیاری داریم اما توجه و تاکید مسئولان و سیاستگذاران کشور بر سلامت روان و شادی و نشاط در جامعه به عنوان یک ضرورت، نور امیدی در دل روشن می سازد که در سال های آینده این مهم در برنامه ریزی و سیاست دولت ها مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰