راهنمای یادگیری سریع همه‌ چیز

با رعایت نکات ساده می‌توانیم سرعت یادگیری خود را افزایش دهیم.

کد خبر : 32543
تاریخ انتشار : پنجشنبه 13 اردیبهشت 1397 - 5:00

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین“، «در دنیای کنونی یادگیری مهارت‌ها آسان‌تر از گذشته شده اما اختصاص زمان به یادگیری، چالش عصر حاضر است. با رعایت نکات ساده می‌توانیم سرعت یادگیری خود را افزایش دهیم.

«اگر چند سال پیش اسپانیایی یاد می‌گرفتم…»

«اگر در اوایل ۲۰ سالگی همه‌ چیز را در مورد سرمایه‌گذاری یاد می‌گرفتم…»

اگر فقط.

بسیاری از ما نسبت به زمانی که در اختیار داریم، می‌خواهیم چیزهای زیادی یاد بگیریم. از آنجا که اطلاعات به‌ صورت آنلاین در دسترس است، تعداد مهارت‌هایی که می‌خواهیم یاد بگیریم، افزایش یافته است؛ این یعنی تنها متغیری که می‌توانیم کنترل کنیم، زمانی است که صرف یادگیری می‌شود.

بحث کوتاه‌کردن منحنی یادگیری برای سال‌ها مورد مطالعه قرار گرفته. این راهنما به پوشش اصول اساسی یادگیری سریع‌ می‌پردازد. با اجرای درست این اصول، می‌توانید روند یادگیری را سریع‌تر کرده و در هر موضوعی از جمله زبان، مهارت‌های کسب‌ و کار، آلات موسیقی و… مهارت پیدا کنید. آنتونی رابینز در جایی می‌گوید: «اگر در این زمانه می‌خواهید یک زندگی خارق‌العاده داشته باشید، باید در یک مهارت خبره شوید و آن هم توانایی یادگیری سریع است.»

چرخ را دوباره اختراع نکنید

چرا باید چرخ را اختراع کنید که قبلا اختراع شده است؟ ما همیشه وقتی می‌خواهیم در یک کار جدید مهارت پیدا کنیم، به‌ تنهایی این کار را انجام می‌دهیم و زمان و تلاش خود را دست‌ کم می‌گیریم؛ در حالی‌ که با کمک‌ گرفتن از افراد باتجربه در‌ این‌ زمینه می‌توانیم در زمان و انرژی خود صرفه‌جویی کنیم. به زمانی که برای اولین‌ بار صحبت به یک زبان جدید یا یک مهارت جدید را آموختید، نگاهی داشته باشید. شاید در ابتدا منحنی یادگیری شما شیب زیادی داشت اما پس از چند سال یا چند ماه آزمون و خطا می‌توانید به‌ عنوان یک راه میان‌بر برای دوستان خود باشید تا خطاهای شما را تکرار نکنند. برای به‌ دست‌ آوردن مهارت سریع‌تر، اولین مرحله مشورت با افراد برجسته در‌ این‌ زمینه و مدل‌سازی مسیری است که برایمان ساخته‌اند. همان‌طور که رابینز می‌گوید: «بسیاری از رهبران برجسته ثابت کرده‌اند سریع‌ترین راه برای مهارت‌ پیدا کردن در هر کار، استراتژی یا هدفی در زندگی، مدل‌سازی افرادی است که بخشی از مسیر را طی کرده‌اند.»

اگر بتوانید شخصی را پیدا کنید که نتایج دلخواه شما را به‌ دست آورده باشد و کارهای او را تکرار کنید، می‌توانید به نتایج مشابهی برسید.

رابینز می‌گوید: «فرقی ندارد چند سال دارید، جنسیت شما یا سوابق شما چیست، مدل‌سازی باعث می‌شود بتوانید سریع‌تر رؤیاهایتان را دنبال کنید و در یک بازه‌ زمانی کوتاه‌تر به اهداف بیشتری دست پیدا کنید. امروزه و در این عصر، هر راه‌حلی را می‌توانید به‌ راحتی از طریق کتاب‌، سایت، فیلم‌های آموزشی، مشاوره و… پیدا کنید.

مهارت را تجزیه کنید

مرحله‌ بعدی، شکافتن منحنی یادگیری و تجزیه‌ مهارت مورد نظر به مؤلفه‌های اساسی و اصلی است. بخش‌ها را بشکنید و مهم‌ترین نکات را برای تمرین پیدا کنید. (با توجه به اصل پارتو دستیابی به ۸۰ درصد نتیجه با ۲۰ درصد تلاش امکان‌پذیر است.)

این اصل را می‌توان تقریبا برای هر کاری در زندگی اعمال کرد. برای مثال کسب‌وکار (۸۰ درصد فروش از ۲۰ درصد مشتریان به‌ دست می‌آید)، بازدهی کارمند (۸۰ درصد نتایج از ۲۰ درصد کارمندان می‌آید)، خوشبختی (۸۰ درصد خوشبختی از ۲۰ درصد روابط نتیجه می‌شود)، تجربه‌های سفر (۸۰ درصد سفرها بر‌ اساس ۲۰ درصد تجربیات سفر).

استفاده از این روش نشان می‌دهد فقط تعداد اندکی از کارها در هر جنبه از زندگی ما تأثیر می‌گذارد. هدف ما جداسازی ۲۰ درصد از موضوعات یادگیری است که ۸۰ درصد نتیجه را فراهم می‌کند. افراد حرفه‌ای برای یادگیری سریع‌ از این روش استفاده می‌کنند و نمونه‌های منسجمی را در مورد اجرای بهینه‌ این کار ارائه می‌کنند. جاش کافمن در یکی از سخنرانی‌های TED می‌گوید لازم نیست برای کسب مهارت در کاری، ۱۰ هزار ساعت را صرف آن کار کنید. نکته‌ کلیدی یادگیری ۲۰ ساعت اول و یادگیری بیشترین مهارت‌های زیرمجموعه در این چارچوب زمانی برای دستیابی به حداکثر نتیجه است. مطالعات متعدد در زمینه‌ انگیزه و کسب مهارت‌های شناختی، نشان می‌دهند ساعات اولیه‌ تمرین مهارت جدید، بیشترین بهبود در عملکرد را به‌دنبال خواهد داشت (قانون پارکینسون).

از چندکاری دست‌ بردارید

چندوظیفگی یا چندکاری یک لذت کاذب بوده که در عصر اپلیکیشن‌های موبایل افزایش یافته است. از چک‌ کردن ا‌یمیل‌های خود هر ۱۰ دقیقه یک‌ بار یا دیدن صفحات اینستاگرام، تا خوشامدگویی به همکاران. در واقع، چندوظیفگی یکی از بزرگ‌ترین موانع یادگیری سریع است.

کامپیوتر خود را در نظر بگیرید. وقتی بیش از ۲۰ تب مختلف را روی مرورگر خود باز کردید، عملکرد کامپیوتر شما کند می‌شود و پردازش هر عمل به زمان طولانی‌تری نیاز خواهد داشت. مطالعات نشان می‌دهند وقتی شخصی از مسیر منحرف می‌شود، ۲۵ دقیقه زمان لازم دارد تا دوباره آن کار را به دست بگیرید. مطالعه‌ دانشگاه کالیفرنیا ایرواین نشان می‌دهد یک کارمند فقط قادر است ۱۱ دقیقه بر وظیفه‌ خود تمرکز کند و بعد دچار حواس‌پرتی می‌شود. همین مسئله برای تمرکز طولانی‌مدت ما صدق می‌کند. بسیاری از ما به‌ خاطر پروژه‌ها، ایده‌ها و سرگرمی‌های جدید و بی‌شماری که سر راهمان قرار می‌گیرند، نمی‌توانیم ۶ تا ۱۲ ماه را به یادگیری یک مهارت اختصاص دهیم و وقتی تمرکز خود را به یک موضوع جدید می‌دهیم، یافتن همان علاقه و تمرکز بر مهارت قبلی دشوار می‌شود. وقتی مهارت‌های زیرمجموعه که بیشترین نتیجه را به شما می‌دهند، تجزیه کردید، فقط بر بهبود آن مهارت‌ها تمرکز کنید و تا زمانی که بر آنها مهارت پیدا نکردید از هر کار دیگری دوری کنید.

تکرار، تکرار و تکرار

مشکل‌ترین بخشی که اغلب با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنیم و بسیاری از ما نمی‌خواهیم بپذیریم، این است که قانون مهارت‌ یافتن سریع در هر کاری، تمرین است. یادگیری، مستلزم تکرار و مقاومت در اجرای یک مهارت است تا وقتی که بتوانید بدون فکر کردن به آن به‌ صورت ناخودآگاه آن را انجام دهید. افراد موفق دنیا به این «راز» برای یادگیری سریع‌تر پی‌ برده‌اند و به‌ این‌ ترتیب در کار خود بهترین می‌شوند اما به‌ ندرت در مورد آن صحبت می‌کنند زیرا زیاد هم جذاب به نظر نمی‌رسد. عملکرد حرفه‌ای، نتیجه‌ تمرین حرفه‌ای و نه استعداد ذاتی است. به گفته‌ آندرس اریکسون، محقق علمی دانشگاه ایالتی فلوریدا «مردم معتقدند به‌ دلیل تفاوت عملکرد حرفه‌ای از عملکرد عادی، خصوصیات فردی یک حرفه‌ای با افراد عادی متفاوت است. این دیدگاه، محققان را از بررسی سیستماتیک افراد حرفه‌ای و در نظر گرفتن عملکرد آنها از نظر قوانین و اصول روان‌شناسی عمومی دلسرد کرده است.»

به‌ دنبال بازخورد لحظه‌ای باشید

در سال ۱۹۶۰، در حالی‌ که گروه بیتلز به‌ عنوان یک گروه ناشناس راک فعالیت می‌کرد، برای اجرا در کلوپ‌های محلی به هامبورگ آلمان رفت. سیستم صوتی افتضاح بود و مخاطب‌ها زیاد راضی نبودند. پس چه چیزی باعث شد بیتلز از این تجربه نجات پیدا کند؟ ساعت‌های متوالی تمرین و بازخورد لحظه‌ای که آنها را وادار می‌کرد، بهتر شوند. به گفته‌ مالکوم گلادول در کتابش با عنوان outliers (بیرونی‌ها)، این یک اختلاف کلیدی بود که بیتلز را بالا کشید. این گروه فقط در یک گاراژ تمرین نمی‌کرد. آنها در مقابل مخاطب به‌ صورت زنده تمرین می‌کردند و همین منجر به بازخورد سازنده و انتقادی نسبت به آنها می‌شد.

هر چقدر مهارت آنها افزایش می‌یافت، مخاطب‌ها بیشتر نیاز به اجرا را احساس می‌کردند (زمان بیشتری برای اجرا به آنها می‌دادند). تا این که در سال ۱۹۶۲ روزی هشت ساعت، هفت روز در هفته اجرا داشتند. در سال ۱۹۶۴ سالی که صحنه‌‌های بین‌المللی را منفجر کردند، بیش از هزار و ۲۰۰ کنسرت برگزار کرده بودند. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، اغلب گروه‌ها در کل دوره‌ شغلی خود هزار و ۲۰۰ اجرا نداشتند.

راه طولانی را طی کنید

متأسفانه بسیاری از ما در طول آن چه ست گادین «شیب» می‌نامد، تسلیم می‌شویم. به گفته‌ گادین، اگر چه دانستن زمان ترک یک کار مهم است، بسیاری از برندگان بالقوه به موفقیت نمی‌رسند زیرا قبل از رسیدن به شیب، کار را ترک می‌کنند. به گفته‌ گادین، پنج دلیل شکست در موفقیت عبارت است از:

۱- وقت شما به پایان می‌رسد (و کار را ترک می‌کنید)

۲- پول شما تمام می‌شود (و کار را ترک می‌کنید)

۳- می‌ترسید (و کار را ترک می‌کنید)

۴- در مورد آن جدی نیستید (و کار را ترک می‌کنید)

۵- علاقه‌ خود را از دست می‌دهید (و کار را ترک می‌کنید)

روان‌شناسان به مطالعه‌ چرخه‌ ‌گذار هم پرداخته‌اند. این چرخه، روندی است که در صورت تغییر یا یک رویداد برجسته مانند یک تراژدی یا فرصت یادگیری جدید وارد آن می‌شویم. وقتی یک کار جدید را تجربه می‌کنیم، یک حس خوشحالی را تجربه می‌کنیم. به‌ همین‌ دلیل است که به دیدن اعلان‌های شبکه‌های اجتماعی اعتیاد پیدا می‌کنیم زیرا هر مرتبه دوپامین در بدن ما آزاد می‌شود.

وقتی مرحله‌ ماه عسل یا سرخوشی طی می‌شود، «شیب» را تجربه می‌کنیم و وارد سربالایی یا سراشیبی می‌شویم. در این مرحله اغلب ما کار را ترک می‌کنیم. دلیل اهمیت این مسئله آن است که اگر شما بتوانید پیش‌بینی کنید که هنگام یادگیری یک موضوع جدید، با یک شیب روبه‌رو می‌شوید، راحت‌تر می‌توانید با آن مقابله کنید. مهم‌تر از هر چیز شیب به این دلیل وجود دارد که افراد مقاوم می‌توانند آن را رد کنند و به سمت بالای موج حرکت کنند که پایان تونل است.

در نهایت این نقاط را برای شکافتن منحنی یادگیری مرور می‌کنیم:

به مدل‌سازی یک فرد حرفه‌ای بپردازید که به مقصد رسیده و دوباره چرخ را اختراع نکنید.

مهارت‌هایی را که ۸۰ درصد نتایج را به بار می‌آورند تجزیه کنید.

از چندوظیفگی دوری کنید.

تکرار کنید، تکرار و تکرار!

به‌دنبال بازخورد آنی باشید.

راه طولانی را طی کنید و قبل از شیب یا در طول آن، کار را ترک نکنید.

 


 

 

 

برچسب ها : ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هفت + یک =