دعوا بر سر سهم پول جوجهکباب حادثه خونین را رقم زده بود
مرد سالخورده که در جریان دعوای خونین دو نوهاش در سیزده بدر سال قبل شاهد ماجرا بوده در جلسه محاکمه حادثه را شرح داد.
کد خبر : 39858
تاریخ انتشار : دوشنبه 1 آبان 1396 - 12:40
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، چهاردهم فروردین ماه سال ۹۵، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک پسر ۲۴سالهای به نام سیامک در یکی از بیمارستانهای لواسان باخبر و راهی محل شدند. بررسیها نشان داد پسر جوان در جریان درگیری خانوادگی زخمی و پس از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت جراحت فوت شده است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد که عامل قتل، پسر عمه ۲۵ساله سیامک است که بازداشت شد.
هر چند که نوید در اولین تحقیقات جرمش را انکار کرد، اما در بازجوییهای بعدی حادثه را شرح داد. او گفت:«مراسم سیزده بدر را به صورت خانوادگی در باغ پدربزرگم در لواسان دعوت بودیم. شب سیزده بدر، با سیامک برنامهریزی کردیم و قرار شد او چند کیلو جوجهکباب بخرد و به باغ بیاورد. روز سیزده بدر همه دور هم جمع بودیم. بعد از خوردن ناهار همه رفتند، اما سیامک و پدر و مادرش در باغ ماندند.» متهم در ادامه گفت: «حوالی غروب پدربزرگم اصرار کرد سهمش را از جوجهای که خریده بودیم پرداخت کند. از آنجائیکه مادرم معلول بود و با پدربزرگم زندگی میکردیم او سهم مادرم را هم حساب کرد و پول را به زن داییام داد. مادر سیامک از این رفتار ناراحت شد و موضوع را به سیامک گفت. من و سیامک ساعتی قبل مقداری مشروب خورده بودیم به همین دلیل او با تحریک حرفهای مادرش کنترلش را از دست داد و یکباره به سمت پدربزرگم آمد و پرخاشگری کرد. من هم به هواخواهی پدربزرگم به او اعتراض کردم. سیامک به طرف حیاط رفت و نمیدانم مادرش چه گفت که عصبانیتر برگشت و شروع به فحاشی کرد.» متهم در خصوص قتل گفت: «چارهای نداشتم جز اینکه در یک اتاق جمع شویم و در اتاق را قفل کنیم، اما سیامک دستبردار نبود و اصرار داشت وارد اتاق شود به همین دلیل شیشه بالای در را شکست و میخواست از آنجا وارد شود که او را هل دادم و با شیشه شکسته به او ضربه زدم.»
با اقرارهای متهم و بازسازی صحنه قتل، پرونده کامل و به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و مستشار غفاری فرستاده شد. ابتدای جلسه که صبح دیروز برگزار شد، پدر و مادر مقتول گفتند: «با پول کارگری پسر بزرگ کردیم و حاضر نیستیم از خونش بگذریم. به همین دلیل درخواست قصاص داریم.» پس از اعلام این درخواست متهم در جایگاه قرار گرفت و با انکار قتل گفت: «باور کنید من و سیامک مثل برادر بودیم و روزی یکبار همدیگر را میدیدیم. تا آن روز با هم درگیر نشده بودیم حالا چطور میتوانم قاتلش باشم! آن روز من و سیامک شرب خمر کرده بودیم به همین دلیل متوجه نشدم روز حادثه چطور شیشه به بدن سیامک فرو رفت! اظهاراتم تحت فشارهای بازجویی بوده است و باور کنید اگر دوباره بخواهند مرا به پلیس آگاهی ببرند خودکشی میکنم.» متهم در ادامه گفت: «بعد از آنکه سیامک ناراحت شد سعی کردم او را آرام کنم که به حیاط رفت و نمیدانم چه حرفی شنید مثل گلوله آتش دوباره به سمت ما آمد و شروع به فحاشی کرد. او خیلی حرفهای زشتی به مادرم زد، اما خودم را کنترل کردم و درگیر نشدم. به ذهنم رسید چهار نفری در اتاقی حبس شویم تا مقتول آسیبی نزند، اما او شیشه بالای در را شکست و میخواست وارد اتاق شود که او را هل دادم و روی زمین افتاد. شاید بقایای شیشههای شکسته در بدنش فرو رفته باشد.»
بعد از توضیحات متهم، ریاست دادگاه از او سؤال کرد و گفت: «شما گفتید به خاطر شربخمر چیز زیادی از روز حادثه به خاطر ندارید، اما حالا جزئیات حادثه را تعریف میکنید! حرفهایی که مقتول به مادرتان گفت را بگویید.» متهم در حالیکه سرش پایین بود، گفت: «آن حرفها در شأن دادگاه نیست.» به همین خاطر به دستور ریاست دادگاه متهم چند مورد از آن فحاشیها را در برگهای نوشت و تحویل هیئت قضایی داد و در ادامه ریاست دادگاه آن برگه را ضمیمه پرونده کرد.
در آخر متهم در آخرین دفاعش گفت: «آن روز هر کسی جای من بود از بزرگترش دفاع میکرد و اجازه نمیداد به آنها آسیبی برسد. من فقط وظیفهام را در قبال خانوادهام انجام دادم.» سپس متهم در حالیکه اشک میریخت رو به اولیایدم گفت: « با درخواستی که دادید شاید اعدام شوم، اما قیامتی هست و نباید به یکدیگر تهمت بزنیم و باید حقیقت را بگوییم.»
سپس پدر بزرگ متهم به عنوان شاهد در جایگاه قرار گرفت و گفت: «همه فرزندانم برایم عزیز هستند، اما یکی از دخترانم که به خاطر تزریق اشتباه پزشکان معلول شده و در جوانی شوهرش فوت کرده بود، نیاز به رسیدگی بیشتر داشت. او همین یک فرزند پسر را دارد و با ما زندگی میکند به همین دلیل روز حادثه سهم او را حساب کردم. ولی پسرم مشکلش این حرفها نیست او در حالیکه هنوز زندهام بارها درخواست ارثیه کرده بود و سر این موضوع با هم مشکل داشتیم. روز حادثه هم همسر او بود که با تحریک دو جوان باعث درگیری شد. همه اظهارات نوید را تأیید میکنم و او به سیامک ضربه نزد.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
telegram.me/jajinnews
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰