دریای اشک دانشگاهیان بر آتش دل سوخته سردار سلیمانی

به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از خبرگزاری فارس ، چندی قبل تصویری از آتش زدن پرچم کشورمان منتشر شد که در پی آن سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه گفت: «کاش آن نادان به جای پرچم ایران من را ۱۰ بار آتش می‌زد.»

آتش زدن پرچم و پس از آن واکنش سردار سپاه اسلام و قهرمان ملی ایران، واکنش‌های دانشگاهیان میهن‌دوست کشورمان را به همراه داشت و چه بسا سؤالاتی در ذهن آنان متبادر شد.

سوالاتی نظیر اینکه مگر می‌شود ایرانی بود و پرچم آن را به مشتی دلار آمریکایی و دینار سعودی فروخت؟ مگر می‌شود ایرانی بود و دل در گرو سلیمانی نداشت؟ مگر می‌شود ایرانی بود و جغرافیای اسلام را از هر که دشمن آن است، نجات نداد؟

هاشم داداش‌پور دانشیار شهرسازی، دانشگاه تربیت مدرس یکی از همان افراد میهن‌دوست است که می‌گوید: وقتی مواضع سردار سپاه اسلام و قهرمان ملی ایران را درباره «نماد هویت ملی ایرانیان» شنیدم برای خیل مردم سرزمینم نیز روشن شد کسی که تا دیروز در مقابل داعش قرار گرفت و تا خروج آن از منطقه اسلامی سر از پا نشناخت؛ امروز چگونه به خاطر این پرچم هویت ساز، دلش آتش می‌گیرد و خود را فدایی آن می‌بیند و در مقابل کسانی که در عاشورای آن سال، وارد صحنه شده و به اسلام توهین کردند، امروز به پرچم ایران لگد می‌زنند.

اگر تا دیروز شعار می دادند که «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران» و امروز فریاد «نه اسلام نه قرآن هر دو فدای ایران» معلوم شد که نه به اسلام وفادارند و نه به ایران. مگر اینکه باور کنیم که می‌توان ایرانی بود اما در عین حال نماد هویتی ایرانیان را هم آتش زد!!

عباسعلی رهبر دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی نیز که دلش از این خیانت به وطن به درد آمده است، می‌گوید: هویت ما شخصیت و سازه معنایی ما را تشکیل می‌دهد و نمادهای مفهوم هویت ملی به مثابه یک هرم تبیین می‌شود. قاعده هرم نمادهای عینی همچون سرزمین و پرچم ،سطح بالاتر زبان ،سطح سوم ارزش‌های ایرانی اسلامی و آخرین سطح سازه انقلابی ماست. سردار عامل به معرفت؛ حاج قاسم بصیر و مومن به وعده الهی می‌داند که اگر قاعده هرم از جا در رود از نوک هرم چیزی باقی نخواهد ماند.

مسأله به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ این حرکت شنیع آنقدر دل‌ها را شکسته و قلب‌ها را آزرده که میهن‌پرستان واقعی نتوانستند سکوت کنند و واکنش‌هایی را نشان دادند.

حسین محمدی عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی زنجان نیز در نوشته‌ای خطاب به سردار سلیمانی عنوان کرد: سلام سردار، سلام برادر عزیزم که نماد مقاومت و صلابت این سرزمینی، ای کاش زنده نبودم و بغض غمبارت را که گفتی «کاش بجای پرچم ایران ۱۰ بارمی سوختی» را نمی‌شنیدم و نمی‌دیدم.
ای کاش هزاران بار سوزانده شوم تا شاهد سوزانده شدن پرچمی که به دست تو و یارانت بر قله‌های کشور عزیزم برافراشته شده نبوده و نباشم.

وهب جعفریان عضو هیئت علمی دانشگاه زنجان نیز در برابر این خیانت به پرچم مقدس کشورمان سکوتش را شکسته و به سردار سلیمانی می‌گوید: دیروز شنیدم که گفتی دلت بخاطر آتش گرفتن پرچم کشور سوخته و آرزو کردی که کاش بجای پرچم تو را ۱۰ بار آتش می‌زدند! کاش من می‌مردم و این حرف را از تو نمی‌شنیدم. ای روشنی چشم مسلمانان مظلوم! تو که آتش ظلم و فتنه هزاران خبیث را خاموش کردی چگونه این نادان دلت را سوزاند! کاش من می‌سوختم و مرا هزاران بار آتش می‌زدند اما هیچوقت دل تو را ذره‌ای نمی‌سوزاندند.
رویم نمی‌شود که نگاهت کنم! وقتی شنیدم که پس از آنکه نادانی پرچم کشور را آتش زد گفتی «خیلی دلم سوخت»، سردار قلب من! با این حرفت تمام وجود من آتش گرفت و وقتی که گفتی «‌ای کاش به جای پرچم، من را ۱۰ بار آتش می‌زدند» آنقدر آتش وجودم زبانه کشید که خاکستر شدم. تو که از سال‌ها پیش در حال سوختن و نور دادن به دل مظلومین جهان و روشنی‌بخش ما ایرانی‌ها هستی، این ماییم که باید بسوزیم…

بیژن شمس عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور اصفهان
و مدرس جنگ نرم نیز نتوانسته در مقابل بغض سردار سلیمانی ساکت بماند و خطاب به سردار اعلام کرده است: سلام سردار خوبم؛ به تو افتخار می‌کنم که همچون پرچم کشور سربلند و سرافرازی باز هم سرداری کردی سردار؛ باز هم سرافرازی کردی سرافراز؛ سردار بعضی‌ها از درماندگی معاهده پاره می‌کنند بعضی‌ها از نا آگاهی پرچم؛ گویی هر دو تاب پیروزی‌هایت را ندارند تو بغضت از سر وطن دوستی است آنها بغضشان از سر ناکامی است، سردار همچون سرورمان علی (ع) در جنگ چون شیر غرانی و در خانه غصه بی‌بصیرتی می‌خوری
فرمانده غیورم ما ایستاده‌ایم.

عبدالرضا سیف استاد تمام دانشکده ادبیات دانشگاه تهران نیز نوشته است: سلام ای نشان بودن از دیروز تا فردا، سلام ای یادگار دلاوری‌ها وایثارها، سلام ای سرخی خون شهیدان از سیاوش‌ها تا حججی‌ها، سلام‌ ای سربلند دوران‌ها، سلام ای نماد نمازها و نیازها، سلام ای نشان آه و اشک و ناله و فریاد مادرها، سلام ای اقتدار صبر و دلداری پدرها، سلام ای پرچم سه رنگ دوران‌ها، سلام ای یادگار آرش‌ها و همت‌ها و گمنام‌ها، سلام ای اندوه در دل مانده بی نام‌ها، سلام ای همیشه سبز و سفید و سرخ بانشان الله، سلام ای عشق سرداران و پهلوان‌ها، سلام ای همیشه برفراز دوران‌ها، سلام بر تو ای پرچم مقدس ایران اسلامی ما، سلام ای نماد استقلال وآزادی وجمهوری اسلامی، سلام تا قیامت بر تو سلام ای حاصل زخم‌ها و دردها و خون‌ها.

امین زارع عضو هیات علمی دانشگاه رازی کرمانشاه نیز خطاب به سردار سلیمانی نوشته است: سردار رشید ایران اسلامی حاج قاسم سلیمانی؛ دل نوشته حضرتعالی گواهی دوباره بر میهن دوستی شما بود و تفاوت شما با برخی از مدعیان دروغین ایران دوستی در آن است که شما عشق به میهن و امنیت آن را نه به مانند آنان در لاف و سخن، که بارها در عمل در میادین مختلف دفاع مقدس و پاسداری از امنیت و تمامیت ارضی ایران اسلامی با اثبات رسانده‌اید.
سردار عزیز! قطعا پرچم از مهم‌ترین نمادهای هویت ملی یک کشور است و هر کس که قلبش برای ایران می‌تپد به پرچم سه رنگ زیبایش افتخار خواهد کرد و شکسته شدن حرمت و حریمش را بر نخواهد تافت. اما در کنار پرچم، خود حضرتعالی هم از نمادهای هویت ملی ایران امروز هستید و بر ما گران است شکستن حرمت پرچم و شکسته شدن دل شما.
حال به خوبی به رمز این نکته پی می‌برم که چرا حضرتعالی در میادین جنگ با تکفیری ها و داعشی ها لباس نظامی بر تن نمی‌کردید و در داخل کشور همواره ملبس به لباس رزم هستید، گویی شما نیک می‌دانستید که خطر داعشی‌های وطنی از داعشی‌های اجنبی بیشتر است. آن چه که شما در خشت خام دیدید و ما در آیینه ندیدیم. قطعا در وادی صیانت از حرمت کشور با شما همنوا و همراه هستیم. خداوند حضرتعالی و ایران اسلامی را در پناه خود حفظ فرماید.
محمود احمدی دانشیار دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی نیز در این زمینه می‌گوید: به راستی اگر فردوسی شاعر فیلسوف و آزاده ایرانی امروز در بین ما می بود بجای مصرع معروف «چون ایران نباشد تن من مباد» چه می‌سرود؟

فرودسی پاکزاد اگر رایحه مسیحایی امام (ره) را استشمام کرده بود و یا کلام موسوی رهبر عالیقدر جهان اسلام مقام معظم رهبری را شنیده بود و یا در سنگر همت و باکری هم رزم شده بود یا در آزمایشگاه ها تلاش‌های شبانه روزی همت و صبر بی بدیل  کاظمی ها و طهرانی مقدم‌ها را نظاره کرده بود و یا بصیرت حججی‌ها را درک کرده بود برای این ملت و سرزمین ایران چه می‌سرود؟

بی شک کلام عاجز و ابیات، تحمل اوزان را نخواهند داشت، همچنان که سپهر امروز در فهم عمیق و واقعی آن سرگشته‌اند، باید آواز سر داد که تطور زمان بلوغ ایرانیان را از ماقبل فرودسی تا زمان حال آنچنان قدرت و شکوهی به ایرانی بخشیده است که قدرتمندان و استمعار گران در اجرای سیاست‌های پلید خود مهم ترین مانع و سد راه ایران و ایرانی می‌داند و همه همت خود را در نابودی و شکست این عظمت بکار گرفته‌اند امروزه تجلی این شکوه در بیرق و علم ما موج می‌زند، پرچم پر افتخار ایران، نماد تمدن روینده ، بالنده  و صلح جو و شجاع مزین به کلمه هی العلیاء (الله) در قالب و تاکید لا به غیر حق ستون محکم و استوار اندیشه، عمل و نقشه راه در همه شرایط است.

امروزه این پرچم نماد غیرت است، نماد همت و پایداری است، نماد گفتمان تمدن ایرانی اسلامی است. ایدال ها را باید در آن جستجو کرد، محور تقرب است، امید جهان اسلام است شاداب است از خون هزاران هزار شهید در طول تاریخ ایران و اسلام، شاداب است از نشاط جوانان ایرانی و عزم و اراده پولادین ملت ایران. شاداب است از امید و فردای بهتر و صبح پیروزی و تجلی ظهور و نور مهدوی (عج). تاریخ گواه باشد که این پرچم را از گزند هر آفتی و نیت پلید مصون و محفوظ نگه خواهیم داشت و هر روز بر شادابی اش خواهیم افزود.

و این‌ها فقط قطره‌ای از دریای اشک دانشگاهیان در واکنش به حرکت شنیع سوزاندن پرچم ایران و شکستن دل سردار رشید اسلام سردار سلیمانی بوده است.

و چه عجیب تاریخ تکرار می‌شود که عده‌ای از همین جماعت به عنوان ستون پنجم دشمن، در برابر سربازان وطن در جبهه‌ای به وسعت این خاک، قرار می‌گیرند و امروز در کنار نماد مزدوری معاصر «دولت سعودی» قرار گرفته و باز بر صورت فرزندان این سرزمین خاک می‌پاشند و البته بعضی به غفلت در خدمت این خیانت آشکار قرار می‌گیرند.

این نشان می‌دهد که جبهه تغییر پیدا کرده اما صف آرایی‌ها همان است که در گذشته بود.

انتهای پیام/