درخواست تقسیط دیه برای قتل رقیب عشقی

جوانی که رقیب عشقی اش را به قتل رسانده و در یک قدمی قصاص قرار گرفته بود، پس از جلب رضایت اولیای دم با وعده پرداخت دیه توانست از اعدام نجات پیدا کند.

کد خبر : 122631
تاریخ انتشار : شنبه 3 آبان 1399 - 12:02

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان، رسیدگی به این پرونده از ۳ سال قبل با گزارش قتل جوانی که در خانه‌اش تنها بود آغاز شد. در ادامه تحقیقات پلیس متوجه شد که مقتول سعید ۳۵ ساله قبل از جنایت با دختری به‌نام مریم ارتباط داشته است. به این ترتیب مریم احضار شد و در بازجویی به مأموران گفت: چند ماهی بود که من و سعید باهم دوست شده بودیم و قصد داشتیم تا باهم ازدواج کنیم، اما رضا خواستگار قبلی‌ام متوجه این دوستی شده بود و برای قطع ارتباط ما چند باری سعید را تهدید به مرگ کرده بود به همین خاطر فکر می‌کنم او مرتکب این جنایت شده است. پس از این اظهارات پلیس رضا را بازداشت کرد او در همان ابتدای بازجویی به قتل اعتراف کرد و گفت: من سعید را کشتم، اما با قصد قبلی نبود. من و مریم از سال‌ها پیش باهم دوست بودیم و می‌خواستیم باهم ازدواج کنیم، اما به یکباره رفتار مریم عوض شد و وقتی تحقیق کردم متوجه شدم که پای فردی به‌نام سعید در میان است. چندباری از او خواستم تا از زندگی ما بیرون برود، اما او دست بردار نبود.

سعید زن و بچه داشت و من وقتی این موضوع را به مریم گفتم باور نکرد. به همین خاطر با او قرار گذاشتم تا مشکل‌مان را حل کنم. وقتی به خانه‌اش رفتم و دیدم که او قصد جدایی از مریم را ندارد تهدیدش کردم که موضوع را به همسرش می‌گویم که او عصبانی شد و با چاقو به من حمله کرد و من هم در دفاع از خودم او را زدم که فوت کرد. بعد هم از خانه‌شان خارج شدم. پس از اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات کیفرخواست علیه او صادر و پرونده‌اش به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای این جلسه اولیای دم خواستار صدور حکم قصاص شدند. سپس مریم به‌عنوان مطلع مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: من و رضا از بچگی باهم آشنا بودیم و در نوجوانی به هم علاقه‌مند شدیم، اما بعد از چند سال که بزرگتر شدیم رفتار رضا تغییر کرد و با کار‌هایی که می‌کرد اعتماد به نفسم را به کلی گرفته بود.

مدام تحقیرم می‌کرد و حرف‌هایی می‌زد تا فکر کنم هیچ مردی از من خوشش نمی‌آید و تنها کسی که من را تحمل می‌کند اوست. تا اینکه با سعید آشنا شدم او رفتارهایش کاملاً برعکس رضا بود به من اعتماد به نفس داد و محبت کرد به همین خاطر به او دل‌بستم و قصد داشتم که با او ازدواج کنم، اما وقتی رضا این موضوع را فهمید سعید را کشت. در ادامه رسیدگی به این پرونده متهم در جایگاه قرارگرفت و با قبول اتهام قتل گفت: من مریم را دوست داشتم و دلم نمی‌خواست او را از دست بدهم. به همین خاطر سعید را کشتم. پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافع او هیأت قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. رأی صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت، اما در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد. تا اینکه زمان اجرای حکم فرا رسید. اولیای دم قبل از اجرای حکم اعلام گذشت کردند و خواستار دیه شدند. متهم نیز قبول کرد. اما نتوانست دیه را بپردازد.

رضا بعد از مدتی با ارسال درخواست از شعبه ۱۰ درخواست تقسیط دیه کرد و پرونده او یکبار دیگر در برابر قضات قرار گرفت و گفت: من قبول کردم دیه را بدهم، اما نتوانستم همه آن را تهیه کنم. در حال حاضر هم می‌توانم همه پس اندازم را به اولیای دم پرداخت کنم و بعد از آزادی از زندان کار کنم و به‌صورت قسطی دیه را بپردازم. البته از قضات درخواست تخفیف در مجازاتم را هم دارم. بعد از اظهارات متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.


 

برچسب ها : ، ، ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.