ترجمه سفرنامه جهانگرد ایرانی از نروژ تا آفریقای جنوبی چاپ شد

کتاب «از کاپ تا کیپ» (سفر به آخر دنیا) نوشته رضا پاکروان با ترجمه شهلا طهماسبی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

کد خبر : 83465
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 مرداد 1397 - 6:34

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین”، کتاب «از کاپ تا کیپ» (سفر به آخر دنیا) نوشته رضا پاکروان به تازگی با ترجمه شهلا طهماسبی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این کتاب در سال ۲۰۱۷ به چاپ رسیده است.

رضا پاکروان متولد ایران است و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را هم در کشور به پایان رسانده است. او را به عنوان جهانگرد، ماجراجو و فیلم‌ساز می‌شناسند. وسیله نقلیه‌اش هم برای سفر، دوچرخه است. پاکروان موفق شده به خاطر عبور از بیابان با دوچرخه، جایزه گینس را به دست آورد. او دور آناپورنا؛ طول کره زمین از نروژ تا آفریقای جنوبی؛ جنگل‌های آمازون و جبال اطلس در آفریقای شمالی را طی کرده است. او پاتاگونیا را به طور پیاده پیموده و مدتی را در دهکده‌ای دورافتاده در ماداگاسکار زندگی کرده است.

پاکروان به ۵۴ کشور سفر کرده و از آن‌ها فیلم تهیه کرده است. در سال ۲۰۱۲ نشریه منزفیتس نام او را در فهرست ۲۰ جهانگرد برتر جهان منتشر کرد. فیلم‌های مستند او از شبکه‌های مختلف تلویزیونی پخش شده‌اند.

این جهانگرد ایرانی زندگی راحت و آسوده‌اش در لندن را رها کرده و با دوستش استیو از نورکاپ در شمالی‌ترین نقطه اروپا به سمت کیپ‌تاون در فاصله ۱۷ هزار و ۷۰۰ کیلومتری در سوی دیگر کره زمین رکاب می‌زند. این سفر بی‌پشتیبان برای طی مسافت مذکور و دستیابی به رکورد جهانی صد روزه، به یک مسابقه با زمان تبدیل می‌شود که روایتش در کتاب «از کاپ تا کیپ» درج شده است.

کتاب «از کاپ تا کیپ» ۳ بخش و ۲۴ فصل دارد. بخش‌های سه‌گانه کتاب «بخش اول: شروع»، «بخش دوم: مرحله اول» و «بخش سوم: مرحله دوم» نام دارند. فصول ۲۴ گانه‌ای هم که در این بخش‌ها درج شده‌اند، به ترتیب از این قرارند:

پل لندن دارد می‌ریزد، ظهور، سقوط، این خودش است، شب‌رو، احتمال دردسر در پیش رو، ذن و هنر پنچرگیری، داغستان، یک‌چهارم دور دنیا، وطن، زمین هنوز می‌چرخد، بالا در هوا، ژنرال، «تو تازه‌واردی»، در [صحرای] نوبی،‌ بابون‌ها و دزدها، از خط خارج‌شده، بدترین جاده عالم، به‌سوی راه آسفالته، تب نوبه، شماره ده، همین راه را بگیر و برو، حیات وحش، این پایان راه است دوست نازنین.

 

 

پایگاه خبر ججین

 

 

 

پس از این فصل‌ها هم «سخن آخر: آغاز دوباره» درج شده است. این کتاب تعدادی تصویر و عکس هم از سفر مورد اشاره در بر می‌گیرد.

سفر پاکروان و دوست همراهش،‌ یک زورآزمایی با زمین و جاده‌های ناهموار، آب‌وهوای خشن، مالاریا، مسمومیت غذایی، گرمازدگی و … است. کمااین‌که پاکروان در کنیا مبتلا به مالاریا شده و قوت بدنی خود را از دست می‌دهد…

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

مفهوم این کلمات موقعی آشکار شد که از ساختمان بیرون رفتیم. فروشنده‌های دوره‌گرد ما را دوره کردند تا بِهِمان ریال ایرانی بفروشند. من به فارسی به آن‌ها گفتم که احتیاجی نداریم، آن‌ها متوجه شدند که من ایرانی هستم  و یکی دو دقیقه‌ای ساکت شدند،‌ اما بعد پیله کردند که دلارها یا یوروها یا پوندها یا هر ارز دیگری را داریم بهشان بفروشیم، گفتند هر ارزی که باشد قبول می‌کنند، قیمت خوبی هم بابت‌شان می‌دهند، بهتر از هر جای دیگر، و اگر تاکسی لازم داشته باشیم که ببردمان تالش یا بندر انزلی یا حتی تهران، در اختیارمان است، در آنجا بهترین و مجلل‌ترین و ارزان‌ترین هتل‌ها را می‌شناسند و یکراست می‌برندمان جلو درِ آن پیاده‌مان می‌کنند، راحت و آسوده، شاید هم لازم باشد کمکمان کنند وسایلمان را ببریم تا دم اتوبوس، چون تا آنجا راه زیادی است، دست‌تنها نمی‌شود از عهده‌اش برآمد. آن‌ها را کنار زدیم اما این کار آن‌ها را جری‌تر کرد، صورت‌های‌شان را نزدیک آوردند و با ابرام و اصرار در گوش‌مان فریاد کشیدند، دست‌های‌شان جلو آمد و دسته دوچرخه را گرفتند و خواستند خورجین‌ها را از دوچرخه‌ها باز کنند، نه برای دزدی، می‌خواستند آن‌ها را تا دم اتوبوس یا تاکسی ببرند تا ما مجبور شویم بهشان پول بدهیم.

ظاهرا راه گریزی نبود. باید بهشان پولی می‌دادیم تا دست از سرمان برمی‌داشتند، داشتم کیف پولم را از جیبم بیرون می‌آوردم که فریاد بلندی همه ماها را سر جایمان متوقف کرد.

«این‌ها را ول کنید! این‌ دوتا مهمان من‌اند! ولشان کنید!»

در سمت چپ من موهای صاف سیاهی بالا و پایین می‌پرید. از زیر آن‌ها دو دست ظاهر شد که مثل دم میمون دراز شد و دور من و استیو پیچید و بعد ما را به‌داخل راه باریکی که آن دست‌ها در وسط جمعیت باز کرده بود، کشیده شدیم. دست‌ها از بالای سر جمعیت بالاخره ما را آزاد کرد، ما سرمان را جلو بردیم تا صاحب آن موها و دست‌ها را ببینیم. به‌ ما می‌خندید _ دندان‌های سفید، لثه‌های صورتی و ته‌ریش سیاهی داشت.

قاعدتا او کامیار بود.

این کتاب با ۴۱۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۴۲ هزار تومان منتشر شده است.

 

 

 

 

 



 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

شانزده + نه =