تحلیل تاریخی مصیبت غیبت؛ دربارهی جامعهای که شایسته حضور امام نیست
غیبت امام تاوان سخت تاریخ از بیتوجهی چنین جامعه ای است.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، محمدصادق دهنادی، کارشناس و پژوهشگر حوزه دین و رسانه طی یادداشتی نوشت:
روز هشتمربیعالاول مانند روز فقدان پیامبر اکرم (ص) برای بشریت مصیبتی مضاف داشت.
به جز داغ شهادت امامحسنعسکری علیهالسلام این روز آغاز عصر غیبت است.
شروع دورهای که جامعهاسلامی از محضر حجت خدا محروم شد و جهان از دسترسی مستقیم به فیوضات معرفتی و الهی امامت بینصیب ماند.
این رنج شبیه واقعه انقطاع وحی دست فهم آدمی را گامی بیشتر از دامن آسمان دور کرد و انسان را تا آن زمانی که خدا میداند در رنج فقدان اسباب اتصال زمین و عرش خداوندی قرار داد.
اما جدای از حکمت آزمون غیبت ولیالله الاعظم برای بشریت ، چه چیزهایی باعث در کالبد تاریخ رنج غیبت را برای تشیع رقم زد و چگونه جامعه از حضور امامان محروم شد؟ این سوالی است که جواب آن را باید در عصر ائمه جست و راز طولانی شدن غیبت را باید به آن مرتبط دانست.برخی از این دلایل به ویژه از زمان امام جواد(ع) که عملا امام از دسترسی آزاد به جامعه خارج گردیدند به شرح ذیل است:
۱- بیتوجهی جامعه به حقیقت امامت
حقیقت امامت پیروی از عدالت و اخوت انسانهاست و جامعهای که در آن انسانها دچار دنیاپرستی میشوند، نمیتواند جویندهی رسیدن به این حقیقت باشد.
این گرفتاری بزرگ جامعهی بعد از پیامبر بود که یک بار در عاشورا و بار دیگر در کنار زدن کامل امامت از قاموس مطالبات جامعه در آغاز عصر غیبت خودش را نشان داد.
جامعهی عصر عسکریین به جایی رسیده بود که نبود امامت در آن حس نمیشد.
گرچه طاغوت امام را در محاصره داشت اما در بیرون از حیطهی این سیطره ارادهای هم برای آزادی امامان وجود نداشت. از طنزهای گزندهی تاریخ آنست که بدانیم این زمان و دوره غیبت صغری ، برخی از علویان دارای قدرتهای محلی و منطقه ای هم هستند اما دنیا دوستی اجازه نمیدهد که حتی قدرت شیعه در اختیار توسعهی معارف اهل بیت و یا حداقل فشار برای آزادی امامان قرارگیرد.
کار به جایی میرسد که گاه امام هادی(ع) از پشت پرده با مراجعین سخن میگویند و آنها را ارشاد میکنند. جامعه دیگر حتی بدون غیبت نیز شایسته دیدار با امامان نیست.زیرا این جامعه به چشم عالم دینی و مرد مقدس به امامت نگاه میکند و نه رهبر بزرگ و معصوم سیاسی و این سرآغاز فاجعهی حدوث غیبت است.
۲- مرجعیت یافتن علوم بدلی
ترفند عباسیون برای به حاشیه راندن علوم امامت ، آغاز ترجمههایی از علوم کهن ممالکی مانند یونان و هند و چین بود.بنیعباس در پی این بود که مردم با درگیر شدن در علوم قدیمه و زبان غریب فلسفه و حکمت و مطالب و مباحث مطول و اکثرا بیفایده آن، علم دین را به کنج عزلت در حوزه عبادات عقب نشینی داده و مردم را به مراجع فکری وارداتی که اتفاقا رابطهی خوبی با مشروعیت دادن به حاکمیت جور هم داشت ؛ مشغول و معطوف سازند.
ورود این معارف جدید بدیلی برای از بین بردن خلاء کرسیهای علمی امامان شیعه بود. شرح یک مناظره علمی امام عسکری (ع) با اولین فیلسوف اسلامی (کندی) نشان میداد که در صورت آزادی امام ، مطالب جدید در مقابل معرفت الهی اهل بیت چیزی نیست، اما رقابت یک طرفه فرهنگی طاغوت برای تغییر مرجعیت فکری جامعه از دین به فلسفه غرب ، انزوای بیشتر مرجعیت ارزشمند امامت را رقم زد.
۳- بیتقوایی و قبیله گرایی اهل ایمان
در روایات به صراحت ذکر شده که بزرگترین عامل بی نصیبی جامعه شیعه از حضور امام، عدم مراعات جوانب شرعی و روح تقوا در جامعه شیعی است
ملاقات بزرگان و برخی از عوام با تقوای شیعه در عصر غیبت با امام نشان واضحی از ارتباط مستقیم رعایت تقوا و صداقت انسان برای ارتباط مستقیم با امام است. گویی هیچ فاصلهای جز همین گناهان بین امام و ماموم نیست.
۴- فاش ساختن اسرار آل محمد
از دوران امام هفتم، نبود امانت داری در جامعه علویون به مشکلات بسیاری منجر گردید و در نهایت اسباب شهادت امام را فراهم کرد.با نزدیک شدت زمان تولد امام غایب این مسئله تا حد زیادی اهمیت داشت زیرا جان امامان در گرو این رازداری بود. این مسئله همچنان نیز به عنوان یک موضوع مهم یکی از مشکلات ارتباط امام و شیعیان در عصر غیبت است.
۵- توسعهی خرافات
از مهم ترین شاخصههای جامعهای که غیبت را رقم زد ورود حوزههای معرفتی و معنوی جامعه ، به مباحث ترکیبی و التقاطی بود.
این نگره که گاهی در غلات و برخی اوقات در صوفیان نمود بیشتری داشت، جامعه را از منش و روش معتدل ائمه دور میکرد تا در طواف هوای نفس در برابر سیره عبادی- سیاسی ائمه راه و روش معنوی جداگانهای را به مردم معرفی کند. تعابیر تند احادیث در این باره نشان میدهد این انحرافات چقدر در کج شدن راه جامعه دینی از مسیر امامت و در نهایت محاصره و انزوای امامت موثر بوده است.
۶- رشد زیدی گری
نافرمانی علویون از امام و به دنبال قدرت بودن ، از زمان امام صادق علیهالسلام رشد روز افزون پیدا کرد.
زیدی ها ، بی توجه به نصوص امامت معتقد
بودند که بدون تقیه و برنامه ریزی هر سیدی که شمشیر بردارد ؛ لایق امامت است . بنابراین بهانه برای سرکوب و قتل عام شیعه و از طرفی فشار شدید بر امامان دوره عباسی ها همیشه فراهم بود.
قیامهای طالبیین در دوره امامان آخر عصر غیبت به دلایل زیادی ناموفق بود و باعث ضعف شیعیان و مشکلات عمده برای رهبری تشیع توسط امامان واقعی تلقی می شد.
۷- سکوت جامعه در مقابل طواغیت
بیشک نبود تلقی جامع از مسئله امامت و ضعف و تردید در جبهه مبارزان از سویی و تشتت مجاهدان در برابر جبهه باطل، راه را برای همه گونه تعدی طاغوت باز نگه می دارد.
دوران امام هادی و عسکری علیهما سلام نشان میدهد که گرچه عباسیون پس از مامون و متوکل هیچ گاه قدرت پیشین خود را بازنیافتند اما بیتفاوتی جامعه نسبت به ظلم ، باعث میشد که همین خلیفگان بیمقدار و بیمنزلت بتوانند تا بالاترین حد، فشار و اختناق خود را بر خاندان پیامبر بیفزایند و در نهایت پس از شهادت امام ۲۸ ساله شیعه، منزل او را محاصره و امام پس از او را تا سرداب غیبت تعقیب نمایند.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰