تبلیغات سینمایی یا ابتذال مجازی؟
تناقض در این است که اغلب اوقات گلایههایی از این دست را کسانی چون نگارنده ابراز میکنند که خود نیز در محیط مجازی به ناچار حضور دارند.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، نه خیلی قدیم، نه چند دهه پیش، بلکه همین چند سال پیش، عکس را به هدف ثبت خاطره آن لحظه میگرفتیم. اتفاقی در جریان بود و محفلی برقرار و برخی از حضارش میگفتند عکسی هم بگیریم تا به یادگار بماند. امروز فعل دیگری به کلمه عکس، چسبیده که نشان میدهد هدف، عوض شده. میگوییم «این عکس را میگذاری یا آن عکس را؟» یا گله میکنیم: «این عکس را برای چه گرفتهای؟ این را که نمیتوانی بگذاری»! یعنی دیگر عکس را نه به قصد لذت حفظ خاطره نزد خود و همراهان و همنشینان، بلکه به نیت این میگیریم که در محیط مجازی و برای سایرین «بگذاریم» تا احیانا علاقهای نه چندان واقعی ابراز کنند و در دل شان به همنشینی ما در آن محفل، بد و بیراهی بگویند!
تناقض اصلی اما در آنچه تا این جا گفتهام نیست. تناقض در این است که اغلب اوقات گلایههایی از این دست را کسانی چون نگارنده ابراز میکنند که خود نیز در محیط مجازی به ناچار حضور دارند. سال گذشته گوشهای از در میزگردی برای مجله ۲۴ بعد از برپایی سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به اتفاق دوستانم نیما حسنی نسب و سعید قطبیزاده، از این گفتیم که چگونه باید میان غیبت مطلق در این محیط (که با شرایط امروز به معنای حذف خود خواهد بود) و حضور مداوم و بیش از حد (که موضوع و محل انتقاد همین یادداشت است) به شکلی متعادل و معقول دست یافت و از ابتذال آن بر حذر بود و در حد اعلام حضور و پرهیز از اتهام پیش نیامدن با تکنولوژی روز، از آن استفادههای حداقلی کرد. اطلاعرسانی و اعلام آرا، میتواند جلوه اصلی همین استفادهها باشد. اما شیوهای که سینمای ایران و فضای رسانهای آن دارد در شبکههای اجتماعی به کار میگیرد، به جای استفاده در ابعاد اطلاعرسانی، مدام دارد به سخافت نوع خبرنویسی و عکس-نوشتهها در این محیط، دامن میزند.
هر فیلمی که حتی نام کارگردانش را تا به حال نشنیدهایم، با خبری که تیترش «رونمایی از پوستر فیلم فلان» است، ناگهان دهها پُست را در دهها صفحه و کانال تلگرامی و اینستاگرامی به خود اختصاص میدهد؛ غافل از آنکه تعبیر «رونمایی» اساسا در مواردی معنا پیدا میکند که با فیلم مهم یا دست کم به خصوصی مواجه باشیم و نسبت به هر کدام از اتفاقات مسیر تولید و اکران آن – از انتخاب بازیگران تا فیلمبرداری تا مواد تبلیغاتی- کنجکاو باشیم. حتی تئاترها هم به همین ورطه افتادهاند که بکوشند با «خبرسازی» زورکی، حتی در این ابعاد که بهمان هنرمند بناست امشب مهمان بیسار نمایش باشد، خود را به تیتری در این محیط بدل کنند. جالب اینجاست که بسیاری دوستان مسوول روابط عمومی تالارهای اجرای نمایش و خود تئاترها، عملا کاری جز همین ندارند که آدمها را به واسطه اعلام خبر حضورشان دعوت کنند و بعد از پایان اجرا هم گوشی موبایل و سهپایهای جلویشان قرار دهند و آنها را در مقابل عمل انجام شده بگذارند و به هر شکل ممکن، چند کلامی از آنها استخراج کنند که قاعدتا در تعارفات میان دعوت شدن و در حضور گروه و عوامل تئاتر، چیزی جز تعریف و تمجید نخواهد بود. کسی نمیگوید حتما باید به دامنه نقد برسد، اما باید دست کم تحلیلی مختصر ارایه دهد و در غیر این صورت، اعتبار و شأن نزولی نخواهد داشت؛ مگر جلب مشتری که آن هم بدبختانه از این طریق، تامین نمیشود.
بیشک خود نگارنده هم گاهی در همین موقعیتها واقع شده و چیزهایی گفته؛ اما مقصودم متهم کردن این و آن منتقد یا کارگردان نیست. منظور، کلیت بساطی است که برپا شده و دیگر تشخیص اصل و بدل، تشخیص فیلم مهم از فیلمی که بیهوده شلوغ میکند یا بهتر است بگوییم دست و پا میزند تا یک چندین و چند view و like در پستهای مربوطه برسد، بسیار سخت به چشم میآید. دو هفته پیش علیه ابتذال عظیمی موسوم به اکرانهای مردمی نوشتم و یادآوری کردم که تنها چیز بیاهمیت در این میان، خود فیلم و پروسه تماشای آن است. حالا هم میخواهم عرض کنم این بازیهای شبیه به کمپین و راهاندازی مسابقه و رونمایی از فیلم پشت صحنه و غیره، کمترین تاثیرش را در آمار مخاطب فیلم میگذارد.
اگر نمیتوانیم از این ابتذال بکاهیم، دستکم آن را گسترش هم ندهیم. همین شنبهای که گذشت، یازدهم شهریور، دومین سالروز فقدان آموزگار گرانقدرم ایرج کریمی بود. در مستند «کایهدو فیلم» ساخته میلاد ثابت کار که همین روزها روی پرده اکران هنر و تجربه است، آقای کریمی میگویند که مجلهای به قدمت نیوزویک هم متاسفانه دیگر نسخه چاپی ندارد و دارد به طور اینترنتی منتشر میشود. همزمان با گفتن این حرف، لبخندی به لب دارد که از آن آگاهیهای تلخ خاص خودش در آن است و همزمان، شیرینی ِ حاصل از انعطاف و کنار آمدن با فضای تکنولوژیک جدید را نشان میدهد. با همین ترکیب که مبنایش چارهناپذیری است، به محیط مجازی تن میدهیم. اما نوع استفاده از آن و در نیفتادن به ورطه ابتذال در مصرف، بیشک در اختیار خودمان است.
telegram.me/jajinnews
برچسب ها :سینما ، فیلم ، ابتذال ، ججین
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰