برای جبران این نقص، پلیس جنایی فرانسه، شخصی به نام اوژن فرانسوا ویدوک را که خود از مجرمین سابقهدار بود برای شناسایی تبهکارانی که دارای سوءپیشینه و محکومیت کیفری بودند، به خدمت گرفت. بدین ترتیب ویدوک وارد دستگاه پلیس شد و برای شناسایی زندانیان سابقهدار طرحی ابداع کرد. او زندانیان را وادار میکرد تا در حیاط زندان در مسیری دایرهوار حرکت کنند و خود در فاصلهای معین میایستاد تا چهره و ظاهر متهمین را در حافظه خود حفظ کند. حافظه ویدوک برای ضبط چهره بزهکاران بیهمتا بود اما برای سایر کارمندان پلیس جنایی بهخاطر سپردن چهره تعداد بیشمار بزهکاران ممکن نبود، بنابراین روش فوق دوام چندانی نداشت.
تکوین واقعی جرمیابی و شناسایی مجرمین به کمک فن عکسبرداری، توسط آلفونس بریتون در دهه ۱۸۸۰م صورت پذیرفت. بریتون یکی از کارمندان اداره پلیس فرانسه بود که با بهرهگیری از علم انسانشناسی و آمار روش ویژهای را برای تشخیص هویت مجرمین ابداع کرد. او برای شناسایی مجرمین کارتهای شناسایی اختصاصی تهیه و در برگه تشخیص هویت مجرمین ثبت کرد. بریتون برای کاهش احتمال خطا یازده نقطه از بدن مجرمین را اندازهگیری، این روش بریتون به تنپیمایی یا بریتوناژ مشهور شد.
بخش دیگر کارت تشخیص هویت مجرمین اختصاص به دو عکس پرتره پرسنلی، یکی از روبهرو و دیگری از نیمرخ داشت. عکس نیمرخ از آن جهت گرفته میشد تا احتمال وقوع حالات تصادفی از بین رفته و امکان شناسایی مجرم تسهیل شود. بریتون به فاصله و نورپردازی عکسها توجه ویژهای داشت، بهخصوص در تصاویر نیمرخ دقت میکرد که نور کافی بر گوش مجرم تابیده شود تا تمام جزئیات آن در عکس منعکس شود، زیرا گوشها بعد از انگشتان، دومین قسمت بدن انسان است که در تمام طول زندگی بدون تغییر و ثابت میماند. این برگههای هویت، همراه با دو عکس پرتره، به تصاویر گویا یا عکسهای توصیفی شهرت یافتند و عکس کارکردی تخصصی یافت به اینگونه که این تصاویر با ثبت علائم ظاهری و عینی مجرمین، همراه با توصیف زبانی موجز نیروی پلیس را قادر به بازشناسی مجرمین سابقهدار کرد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰