بازی / گورگوآ

گورگوآ – Gorogoa

سازنده: جیسون رابرتس – Jason Roberts

ناشر: آناپورنا اینتراکتیو – AnnapurnaInteractive

سکو: ویندوز، آی‌او‌اس، نینتندو سویچ

سال: ۲۰۱۷

کد خبر : 51504
تاریخ انتشار : پنجشنبه 30 آذر 1396 - 10:35

نقد بازی گورگوآ

 

به گزارش پایگاه خبری ججین ، بازی ناب، آن بازی است که قابل ساده و آسان به نظر آید و در عین حال عجیب باشد، قابل درک و فهم باشد و در عین حال گیج کننده بوده و ذهن را به خود درگیر کندگورگوآ یک بازی اشاره و کلیکی عالی است که شبیه هیچ یک از بازی‌هایی نیست که قبلاً تجربه کرده اماین بازی در فاصله‌ای میان یک بازی معمایی و یک رمان گرافیکی جذاب قرار می گیردداستانی که روایت می‌کند حول تجربیاتی جادویی و افسانه‌ای می‌چرخد و جریانی از ابهام در آن پدید می آیدفضا و تمامی مکان ها با زمان در هم می‌پیچد و اجازه می‌دهد که بازی کننده در باره مفاهیم بازی، به نتیجه گیری های شخصی‌  خود برسدبرخی منتقدان را دیدم که می‌گفتند بازی برایشان کسل کننده بوده و بقیه هم می‌گفتند که از بازی متحیر شده اند.

گورگوآ در کادری با چهار مربع قرار گرفته است که بازیکن می‌تواند روی آن‌ها کلیک کرده ویا یا کاشیها را بکشد و جابه جا کند، چیزی شبیه به بازی مجازی ورق یا چیدن پنل های یک کتاب کمیککلیک کردن روی یک پنل می‌تواند صحنه یا بزرگنمایی آن را تغییر دهد، به اشیاء و چیزهای بین پنل ها، نزدیک و یا از آن‌ها دور شودسپس می‌توان پنل ها را به شکل اشکال ویژه ای چید و با هم ترکیب کرد تا معماهایی حل شوند که داستان را پیش می برند.این اعمال با مضامینی وسیع تر همراه می‌شود، مضامینکشف از طریق مطالعه و تجربه، ارتباط های پنهان میان چیزهایی که در شرایطی عادی جدا و بی‌ربط به نظر می رسند. در معمایی ساده ممکن است نیاز باشد روی جزئیات پنلی زوم کنید، همچون روی پرنده‌ای که روی شاخه درختی نشسته است و در پنلی دیگر، یک نقاشی که در آن تصویر سیبی روی شاخه درختی کشیده شده است. چیدن پنل ها در کنار هم صحنه را به هم می آمیزد، در این صورت سیب روی شاخه، روی درخت بیرون خانه قرار دارد.

در شروع بازی موجودی با ظاهری افسانه‌ای از داخل شهر عبور می کنداز پشت پنجره ای پسرکی کتابی در دست دارد، کتاب را می‌بندد و با چشمانش این موجود را دنبال می کندکتاب را باز می‌کند و تصویری از این موجود را در آن پیدا می کند، پایین آن هم تصویر دو مرد را می بیند، یکی جوان و دیگری کمی مسن تر که با همدیگر زانو زده‌اند و ظرف آبی رنگ بزرگی را بالای سرشان نگه داشته اندبالای سرشان در هوا پنج نماد با رنگ‌های مختلف معلق است.متأثر از چیزی که پیدا کرده، پسرک ظرفی آبی را از قفسه برمی‌دارد و در راهرو می ایستددر پنل کناری دروازه‌ای رو به خیابان می‌بینیدکشیدن این پنل روی پنلی که پسرک جلوی قفسه ایستاده است، صحنه جدیدی ایجاد می کند:پسرک بیرون می‌رود و به سمت خیابان قدم بر می‌دارد، و نهایتاً سیبی به داخل کاسه اش می افتداز طریق فکری که به صورت ابر نشان داده می شود، می‌بینیم که او این سیب را به یکی از نمادهایی ربط می‌دهد که در کتاب بالای کاسه معلق بودند.

وقتی که پسرک به گشت و گذار به دنبال یافتن چهار میوه جادویی دیگر می پردازد، بازی شخصیت‌های دیگری را هم معرفی می‌کند که ممکن است ویژگی‌های مشابهی داشته باشنددر میان آن ها، مردی با ظاهری دانشمندانه است که در خانه اش، روی متن هایی کار می کند مرتبط با همان موجودی که کنجکاوی پسرک را برانگیخت، و مرد جوان دیگری که درگیری مطالعات مشابهی است در حالی که اطرافش جنگی اوج گرفته استمضامین زیارت، مراسم های مذهبی، فضایی باز برای فهم و دریافت مسائل فراطبیعه، رشته‌ها و جریان داستان‌های این شخصیت ها را به هم وصل می کند.

وقتی که با سازنده‌ی بازی گورگوآ، جیسن رابرتس صحبت می کردم که شش سال را صرف کار روی بازی کرده است، او گفت: «این بازی از نظر من چیزی است درباره جستجو و کاوش به دنبال معانی و مفاهیم پنهان و راز هایی در جهان و رسیدن به سرنخی که به سوی خارج از دنیای مادی برود، اما این ها از طریق مشاهدات روزانه و مستقیم از دنیا به دست نمی آیند، بلکه با به هم پیوستن و ربط دادن چیزها و مفاهیمی در مسیرهایی غیرممکن می تواند ایجاد شودپس امیدوارم که بازی در وسیع‌ترین حسش، مفاهیمی روحانی داشته باشد.البته نه برای پاسخ دادن به سؤالات روحانی، بلکه برای مطرح کردن این پرسش ها».

اساساً جذابیت بازی به خاطر ساختار آن استدیدن اینکه یک صحنه به ظاهر جدا و متفاوت چگونه با دیگر صحنه‌ها مرتبط می شود و در صحنه بعدی ادغام می شود، همچون مشاهده کردن نمایش حرفه‌ای یک شعبده بازی است.رابرتس به من گفت که یکی از کسانی که در پیش بردن بازی الهام بخش او بودند، هنرمند نامدار کتاب‌های کمیک،کریس ویر استرابرتس درباره ارتباط بین عناصر فرمالیستی کارهای ویر و بازی خودش گفت: «طرح روی کاغذ، آن‌قدر بزرگ و وسیع است که به نوعی، از ساختاری زنجیره ای پنل های کتاب‌های کمیک سنتی فراتر رفت و به ترکیبی وسیع تر و چند وجهی تبدیل شدمن هم همین را می‌خواستم البته با بخش‌هایی متحرک

اگر قرار باشد مجموعه‌ای بازی را به عنوان آثاری هنری نام ببرم، یکی از آن‌ها گوگوآ خواهد بود. میزان اوج و سطح ارزشی بازی به میزان نگاه زیبایی شناسانه بازیکن بستگی دارد. در‌واقع حس بازیکن نسبت به بازی دو حالت به خود می گیرد، یا کسی آن را زیبا می بیند یا آن را مفرح می داند.

کریستوفر بیرد

منبع: Washington Post

 

 

 

 


 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

3 × سه =