به گزارش پایگاه خبری “ججین“، خوشبختانه «ایده‌های احمقانه» سال‌ها است، با اقبال وسیع مدیران روبه‌رو شده تا جایی که مثلا بیل گیتس در مایکروسافت برای دستیابی به این «ایده‌های احمقانه»، سازوکار فوق‌العاده منظمی چیده است. هر کارمند موظف است که ساعاتی از روز را به این ایده‌های احمقانه اختصاص دهد و در گزارشی مکتوب آن را ثبت و ضبط و انتقال دهد.

با وجود این، هنر مدیران عالی در آن است که بین این «ایده‌های احمقانه» بتوانند تمایز قائل شوند؛ زیرا با پذیرش این ایده‌ها باید سرمایه‌گذاری‌های وسیعی در شرکت به راه افتد که گاه زمان رسیدن به نتیجه نامعلوم است.

از دیگر سو، شرکت‌هایی که نتوانند این «ایده‌های احمقانه» را تولید کنند یا به راه اندازند، پس از چندی حتما از گردونه کسب‌و‌کار خارج می‌شوند، چون به رکود و رخوت می‌گرایند و در نتیجه قطعا مشتریان خود را از دست خواهند داد.

تعدادی از کسب‌و‌کارهای بزرگ دنیا که امروزه شهرتی بین‌المللی برای خود به دست آورده‌اند و به بزرگان صنعت خود تبدیل شده‌اند، حاصل پرورش ایده‌ای بوده‌اند که نه تنها ساده بلکه، در مواقعی احمقانه نیز بوده است.

به قول جورج اورول، نویسنده معروف رمان قلعه حیوانات، بعضی از ایده‌ها آنقدر احمقانه هستند که تنها آدم‌های خردمند آنها را باور می‌کنند.

برخی از این ایده‌ها نیز آنقدر عجیب هستند که به نظر می‌رسد، صاحب آنها دست به ریسک بسیار بزرگی زده و با بنا نهادن پایه‌های کسب‌و‌کار خود در واقع خطر بزرگی را به جان خریده است.

البته ایده با خطر و ریسک پیوندی ناگسستنی دارد و آن طور که اسکاروایلد، نمایشنامه‌نویس معروف انگلیسی می‌گوید: «ایده‌ای که خطرناک نباشد، اصلا ارزش ندارد که آن را ایده بدانیم.» تعداد ایده‌های احمقانه که نتایج شگفت‌انگیزی در پی داشته‌اند در دنیای کسب‌و‌کار کم نیست، اما تعدادی از آنها که شاید خود کارآفرینان آنها نیز چنین موفقیت عظیمی را پیش‌بینی نمی‌کردند، عبارتند از:

۱- آمازون

* صنعت: فروش آنلاین

* ایده ابتدایی: ما کتاب‌ها را به صورت اینترنتی می‌فروشیم، با وجود اینکه می‌دانیم مردم می‌ترسند از کارت‌های اعتباری خود برای خرید اینترنتی استفاده کنند. به مشتریان تخفیف می‌دهیم، اما در عوض هزینه‌ پست کتاب، این تخفیف را جبران می‌کند.

مردم به این توجه نمی‌کنند که چند روز یا هفته طول می‌کشد که کتاب به دست آنها برسد، آنها فقط به ویژگی راحت بودن خرید اینترنتی توجه خواهند کرد.

۲- ویرجین آتلانتیک

* صنعت: خطوط هوایی

* ایده ابتدایی: راه‌اندازی یک خط هوایی کار جالبی است، پس انجامش می‌دهیم. کار سختی در پیش خواهیم داشت؟ شاید، ولی ما به جای تبلیغات مسخره، کارمان را با یک ویدئوی بامزه شروع می‌کنیم.

۳- پیپرلس پست

(Paperless Post)

* صنعت: تجارت الکترونیک

* ایده ابتدایی: ما هم مثل Evite هستیم با این تفاوت که آنها رایگان هستند، ولی ما از شما پول می‌گیریم. اگر از ما خرید کنید همه دوستانتان می‌فهمند که شما چقدر احمق هستید.

۴- گوگل

* صنعت: اینترنت

* ایده ابتدایی: ما بیستمین موتور جست‌و‌جوگر دنیا خواهیم بود و این در حالی است که ۱۹ موتور جست‌و‌جوگر دیگر یا نابود شده‌اند یا در آستانه ورشکستگی قرار دارند. تنها کاری که می‌کنیم این است که تمام تبلیغات مزاحم را حذف می‌کنیم تا جست‌و‌جو آسان و رایگان باشد.

۵- تسلا

* صنعت: اتومبیل‌سازی

* ایده ابتدایی: چرا به جای اینکه باتری بسازیم و آنها را به سازندگان اتومبیل در دیترویت بفروشیم، خودمان اتومبیل‌های برقی تولید نکنیم؟

۶- فایرفاکس

* صنعت: مرورگر وب

* ایده ابتدایی: روی ۹۰ درصد کامپیوترهای دنیا یک مرورگر رایگان نصب شده است. پس مردم پولی به ما نمی‌دهند، اما ما شروع به ساختن یک مرورگر بهتر می‌کنیم.

۷- مینت

* صنعت: مالی (تولیدکننده کارت‌های اعتباری)

* ایده ابتدایی: مشخصات بانکی، رمز کارت اعتباری و هر اطلاعات مالی دیگری را که شما دارید به ما بدهید و ما با عوض کردن فونت آن و تولید یک کارت سبز وزین به شما حس ثروتمند بودن می‌دهیم.

۸- اینستاگرام

* صنعت: عکاسی اینترنتی

* ایده ابتدایی: ما عکس‌های شما را فیلتر می‌کنیم. عکس بگیرید و در اختیار ما بگذارید ما با استفاده از سیستم فیلتر خود آن را برای شما به هر شکلی که بخواهید تغییر می‌دهیم، و سپس در اختیارتان قرار می‌دهیم.

۹- آی.ا.اس (iOS)

* صنعت: سیستم‌عامل

* ایده ابتدایی: سیستم عامل ما نه تنها روی ویندوز عمل نمی‌کند، بلکه روی لینوکس نیز جواب نمی‌دهد. فقط اپل می‌تواند برای سیستم عامل ما محصول بسازد.

۱۰- اسپیس اکس (Space X)

* صنعت: حمل‌و‌نقل فضایی

* ایده ابتدایی: اگر ناسا می‌تواند این کار را انجام دهد ما هم می‌توانیم، آپولو که نمی‌خواهیم، هوا کنیم.