اندر حکایت اقدام تامل برانگیز اروپایی ها برای تحریم ایران
هر چند روز یکبار آمریکایی ها با ادبیات خاصی که دونالد ترامپ در توئیتر در پیش گرفته به ایران حمله می کند و اروپا نیز با ادبیات متعادل تری ایران را متهم به تلاش برای بی ثباتی در منطقه غرب آسیا می کند.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از خبرگزاری فارس، سیاست تفکیک اروپا و آمریکا سیاست صحیحی است، اما باید دید اساسا اروپا از آمریکا قابل تفکیک است، یا صحنه سیاسی و بین المللی به گونه ای طراحی شده است که شبیه به یک سناریوی از پیش تعیین شده و تعریف شده برای ایران باشد. بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ اروپایی ها قویا تلاش کردند اینگونه وانمود کنند که آن ها پیرو سیاست های دونالد ترامپ و آمریکا برای خروج از برجام نیستند. نتیجه آن شد که هر چند روز یکبار آمریکایی ها با ادبیات خاصی که دونالد ترامپ در توئیتر در پیش گرفته بود به ایران حمله می کرد و اروپا نیز با ادبیات متعادل تری ایران را متهم به تلاش برای بی ثباتی در منطقه غرب آسیا می کرد.
به عقب باز گردیم
در همان حین مذاکرات بین ایران و کشورهای ۵+۱ بحث های بسیاری در این خصوص مطرح شد که ایران فعالیت های (به تاویل غربی ها) ثبات زدای منطقه ای و بین المللی داشته است و بایستی آن ها را متوقف کند. همچنین بحث هایی در خصوص برنامه موشکی ایران شده بود. اواخر تیر ماه سال ۱۳۹۵ بود که دبیر کل سازمان ملل و آنگلا مرکل در یک اقدام هماهنگ، به ایران حمله کردند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، طی اظهاراتی فعالیتهای ایران را در مظان اتهام قرار داد و با جملات دوپهلو مجدداً توجه رسانهها را به ایران معطوف کرد و مدعی شد ایران مقررات شورای امنیت سازمان ملل درخصوص توقف برنامهی موشکی نظامی خود را نقض کرده است. پیش از آن نیز آنگلا مرکل صراحتا از تلاش برای انجام مذاکرات در خصوص مسائل دیگر سخن گفته بود. بنابراین اروپایی ها در مطالبه انجام مذاکرات در مطسائل دیگر حتی در حین مذاکرات هسته ای و بعد از آن نیز مصر بوده اند و این سیاستی که اروپایی ها اینک پیش کشیده اند، رویکرد جدیدی نیست. بان کیمون، دبیرکل وقت سازمان ملل، در یک گزارش محرمانه که ۲۰ تیر ۱۳۹۵ به رؤیت خبرگزاری «رویترز» درآمد، مدعی شد که آزمایش موشک بالستیک ایران «با روح سازندهی توافق هستهای ایران و قدرتهای جهان همخوانی ندارد.»
از همان زمان هم اروپایی ها و آمریکایی ها در حال سیر کردن مسیری مشخص در خصوص ایران بوده اند. آمریکایی ها در آن برهه برای اینکه به عنوان مخالف خوان نسبت به ایران معرفی نشوند، تلاش کردند سخنی در باره این مطالبه اروپایی ها مطرح نکنند. تهدید اروپایی ها در آن زمان به قدری شدید شد که علی اکبر صالحی در گفت و گو با خبرگزاری صدا و سیما بیان داشت «احساس میکنم در حال زمینه چینی و پخت و پز علیه ما هستند و ما باید گوش به زنگ باشیم.»
از سوی دیگر با انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا، آمریکایی ها در بیان مطالبه خود نسبت به ایران صریح تر شدند. استفاده از قید تعمدی «صریح تر» دقیقا به این معنی است که حتی در زمان باراک اوباما نیز این فشارها بعد از برجام نسبت به ایران وجود داشت، دونالد ترامپ تنها موتور این فشارها را سرعت بخشیده و صراحت لهجه به آن افزود. در همان زمان نیز باراک اوباما از نقض روح برجام توسط ایران سخن می گفت. در همان زمان نیز تلاش اوباما بر این بود که با مرتبط کردن تحریم ها و برچیدن تحریم ها به فعالیت های غیرهسته ای ایران، اینگونه وانمود کند که اگر ایران به دنبال از بین رفتن تحریم ها است، باید در زمینه های دیگر با آمریکایی ها مذاکره کند.
برخورد اروپایی ها با برجام و ایران را با چند عنصر می توان بررسی کرد:
نخست: هیچگاه دولت های اروپایی و غربی از مشکل تراشی و مشکل نمایی از ایران دست نکشیده اند.
دوم: بلافاصله بعد از برجام غربی ها به دنبال ایجاد یک تهدید سیاسی و امنیتی دیگر در خصوص ایران بوده اند و حتی در حین توافق هسته ای نیز این سیاست را از روی میز خود کنار نگذاشته اند.
سوم: علت سیاست های تهدید ساز غربی علیه ایران را بایستی در نیات و اهداف آن ها در خصوص ایران عنوان کرد. غرب ایران را به عنوان یک قدرت قوی منطقه ای نمیخ واهد. بلکه قویا به دنبال ایرانی با ظرفیت های منطقه ای محدود و با توانی همگراتر با کشورهای اروپایی است. تلاش برای نمایش پوتسری هماهنگ از جامعه ایران نسبت به جامعه غربی که مداما در رسانه های غربی بازنمایی می شود، دقیقا به این دلیل است که ایران را نه کشوری مستقل بلکه کشوری در حال حرکت به سمت جامعه و ارزشهای غربی معرفی کند.
چهارم: غربی ها از نقاط ضعف سیاسی و اقتصادی ایران و تمایل شدید به داشتن ارتباط با بازار جهانی و لزوم سرمایه گذاری خارجی به عنوان یک عنصر پیش ران در ذهنیت برخی نخبگان ایرانی با خبر هستند، بنابراین این موضوع را تبدیل به پاشنه آشیل ایران کرده اند و تلاش می کنند به واسطه آن ایران را در تنگنا قرار دهند.
از تلاش غرب نباید غافل شد
تجربه ثابت کرده است که تحریم ها در طول تاریخ تبدیل به ابزاری برای بازی کردن با سیاست ها و استراتژی های ملی کشورهای غربی شده است. اتفاقاتی که اینک برای روسیه افتاده است، بیانگر این است که کشورهای اروپایی و آمریکا نسبت به اعمال تحریم ها هیچ قید و بند انسانی نیز ندارند و تنها به نگرش های سیاسی خود نگاه می کنند. در خصوص ایران نیز ماجرا به همین سبک است. خصوصا نباید از تلاش غربی ها و اروپایی ها غافل شد. اینکه اروپایی ها در ماجرای برجام علی الظاهر روبروی آمریکایی ها ایستادند، مطلقا بدین معنی نیست که در برابر ایران سیاستی همگرایانه دارند. در خصوص فعالیت های هسته ای و غیر هسته ای ایران رویکرد دو طرف یک رویکرد واحدی است. هر دو بر لزوم مهار ایران تاکید دارند، اما یکی صریح تر و یکی در لفافه. بخشی از اصرار غرب به تحریم ایران به درون مرز های ایران بر می گردد. اظهار ضعف در برابر طرف اروپایی همان قسمت مغفول ماجرا است.
حالا که صدای بلند آمریکایی ها در برابر ایران، تبدیل به جیغ شده است. اروپایی ها نیز تلاش می کنند صدایی بلندی نسبت به ایران داشته باشند. به همین دلیل است که فرانسه و انگلیس به منظور ترغیب «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا برای ماندن در توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵ به اتحادیه اروپا پیشنهاد دادهاند تحریمهایی جدید علیه ایران اعمال کند. تحریمهای پیشنهادی سه کشور اروپایی، افراد دخیل در برنامه موشکی ایران و فعالیتهای تهران در سوریه را هدف خواهند گرفت. از آنجا که اعمال این تحریمها نیازمند حمایت تمامی ۲۸ عضو کشورهای اتحادیه اروپا است، این سند که به رویت رویترز رسیده روز جمعه به پایتخت کشورهای اروپایی ارسال شده است. در این سند آمده است: «بنابراین، ما در روزهای آتی فهرستی شامل افراد و موسسات (ایرانی) که بایستی با توجه به نقشهای علناً مشخصشدهشان تحریم شوند، توزیع خواهیم کرد.»
برچسب ها :اروپا ، تحریم ایران ، ججین
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰