با این یادداشت احتمالاً قرار نیست «پایتخت» را شب عید ببینیم، الهام غفوری تهیهکننده «پایتخت» به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: احمد مهرانفر درست گفته است. با توجه به حال و روزی که بچهها دارند و شرایط سختی که حاکم شد به ما امکان اینکه بتوانیم این کار را برای عید انجام دهیم الان خیلی سخت است و خودمان هم نمیدانیم باید چیکار کنیم. خشایار پنج شنبه صبح فوت شده، پنج شنبه و جمعه تلویزیون تعطیل است و شنبه که موعد کلید این کار است باید “خشایار الوند” را تشییع کنیم. آنقدر حالمان بد است که نمیتوانیم برویم جلوی دوربین و متن بامزه خشایار را بخوانیم و بخندیم.
وی افزود: اگر کار طنز نبود چند روز بعد شروع میکردیم و کار متوقف نمیشد اما کار طنز است و باید بتوانیم مردم را بخندانیم؛ این کار نیاز به روحیه نشاط و شادابی دارد که الان «پایتختیها» همه عزادارند. خود من هم حالم خوب نیست چه برسد به بچههای صحنه! یک مقداری حق بدهیم که شرایط بسیار به هم ریخته است. حتی آنهایی که کار نمیکردند با خشایار هم داغدار شدند وای به حال ما که ده سال است با ایشان کار میکردیم. پایتخت هم کاری نیست امروز شروع کنید و چهار ماه دیگر کاری بسازید همان گروهی است که ده سال است با هم کار میکنیم برای همه سخت است خشایار و باور کردنش این چند روز بگذرد دوباره با هم میرویم سرکار! باور کنید نتوانستم باور کنم و هنوز فکر میکنم با من شوخی شده است.
غفوری در پاسخ به این سوال که خشایار الوند هم اعلام کرد که فیلمنامه را تکمیل کرده است، بنابراین فکر میکنیم مشکل فیلمنامه نداشته باشید، تصریح کرد: ۵۰ درصد فیلمنامه آماده است و خودش از ما خواسته بود پنجشنبه و جمعه قصه را کاملاً با دیالوگنویسی تحویل دهد. البته کلیت قصه تکمیل بود و بایستی دیالوگنویسی این قصه آماده میشد. اما اجل مهلت نداد تا این ۴۸ ساعت، فیلمنامه کامل این تک قسمت «پایتخت» را خشایار الوند بنویسد. نمیدانم چه شد و همواره با خودم میگویم چرا؟ فرصت بدهید بچهها خودشان را پیدا کنند- امروز در دفتر بچهها را دیدم حال همه بد بود و امروز همه دفتر بودیم اتاق را گل زدیم و شمع گذاشتیم و برای او عزاداری کنیم و هیچکس دل و دماغش را نداشت- واقعاً در این فرصت کم، کار خوبی هم از آب درنمیآید و آن پایتختی که مردم انتظار دارند ساخته نمیشود؛ ما پیشنهادمان تولید در برهه دیگری است.
وی خاطرنشان کرد: البته بچهها دوست دارند آخرین یادگاری خشایار الوند را بسازند ولی از یک طرف نمیتوانند به شوخیهای خشایار بخندند و آن شرایط قبل را داشته باشند. هر مرگی چهل روز فرصت میخواهد یا حداقل یک هفته باید خودشان را بازسازی کنند ولی روزها میگذرد و به عید نوروز نزدیک میشویم. ما فکر میکنیم ساخت اپیزود شب عید «پایتخت» یک مقدار نشدنی شده و باید به یک برهه دیگری برای تولید بیندیشیم. آنقدر بعض دارم و حالم بد است از صبح بیدار شدم و همین طور اشکهایم میریزد و نمیتوانم این شرایط را تحمل کنم. همواره با خودم میگویم دو سه روز تمام میشود و دوباره خشایار میآید و باورش برایم سخت است که خشایار دیگر نمیآید. به واقع خشایار یک نویسنده حرفهای بود که با دیگر نویسندهها فرق داشت. چون تولید، برنامهریزی و ساخت سریال و فیلم سینمایی را به خوبی تشخیص میداد. ای کاش ۴۸ ساعت دیگر فرصت داشت تا یادگاری آخرش را تکمیل کند واقعاً هر نویسندهای نمیتواند برای متن نوشته شده خشایار الوند، دیالوگ بنویسد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰