اضافه شدن جایزه ملی کتاب کودک و نوجوان به جوایز خانه کتاب
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران با اشاره به کارشکنیهای مسئولان نمایشگاه کتاب فرانکفورت برای حضور ناشران ایرانی میگوید: دعوت دوباره از سلمان رشدی برای حضور در افتتاحیه امسال نشان داد که نگاه مسئولان این نمایشگاه کاملا سیاسی است.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” به نقل از خبرگزاری تسنیم، صنعت نشر در کشور ما مسیری پرچالش و پرفراز و نشیب را گذرانده است، مسیری که در ابتدای هر دولت برخی موانع و چالشهای آن برطرف شده و طبیعتا در پایان فعالیت آن دولت نیز موانع و چالشهای دیگر پیش روی این صنعت نحیف قرار دارد، موسسه خانه کتاب به عنوان مهمترین زیرمجموعه معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در حوزه تولیگری و سیاستگذاری حوزه کتاب پس از جراحی گسترده در موسسات زیرمجموعه این معاونت در سال ۹۹ با نام موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران با سلسله مسئولیتهای گستردهتر فعالیت خود را ادامه داد. با تغییر دولت، آیان ماه ۱۴۰۰ سکان این موسسه به دستان مدیر جوان مجموعه سپرده شد.
علیرمضانی مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران از ابتدای حضور در این موسسه با چند چالش جدی مواجه بود، اول اینکه بسیاری از فعالیتها تحت تاثیر شیوع کرونا قرار گرفته بود و در این میان نمایشگاه مجازی کتاب تهران محصول همین دوران بود، نمایشگاهی که رمضانی ادامه یافتن آن و برگزاری همزمان با نمایشگاه کتاب تهران را یکی از اقدامات انجام شده دوران مدیریت خود میداند.
رمضانی در این گفتوگو ضمن اشاره به مسیر طی شده از تصمیمات و سیاستگذاریهای جدید برای ورود به حوزه مهم و تاثیرگذار کودک و نوجوان، برگزاری جایزه ملی کتاب کودک، تغییر و اصلاح نگاه برای حضور صنعت نشر در محیطهای بینالمللی،سامانه خرید از کتابفروشیها، وضعیت توزیع و مصرف کاغذ ایرانی و… سخن گفت. بخش نخست این گفتوگو به شرح ذیل است:
دو سال از فعالیت دولت و فعالیت شما در مسند مدیرعاملی خانه کتاب و ادبیات ایران میگذرد، در این دو سال مهمترین دستاورد این موسسه از نظر شما چه بوده است؟
بله، کمتر از دو سال از استقرار بنده در خانه کتاب و ادبیات ایران که محصول ادغام سه موسسه زیرمجموعه معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، میگذرد. هر کدام از این موسسات یک کارکردی داشت، موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران مسئول برگزار نمایشگاههای داخلی و خارجی بود. موسسه خانه کتاب مسئول خبرگزاری ایبنا، بانک های اطلاعات کتاب، سرای اهل قلم، رسیدگی به امور اهل قلم، ارائه شابک و شابم، فعالیتهای ترویجی و برگزارکننده طرحهای فصلی کتابفروشیها بود. بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان هم متولی بحث شعر و ادبیات داستانی در کشور از آموزش، پژوهش تا برگزاری برخی از جوایز همچون جلال و شعر فجر بود. برخی دیگر از جوایز مثل کتاب سال، کتاب و رسانه، جشنواره نقد کتاب و … نیز توسط خانه کتاب برگزار میشد، البته در تاریخ این موسسات و معاونت فرهنگی میبینیم که این جوایز دست به دست شدهاند، گاهی در خود معاونت فرهنگی و اداره کتاب و گاهی در خانه کتاب و بنیاد شعر و ادبیات داستانی بوده، اکنون نیز در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار میشوند.
بعد از ادغام موسسات، در فاصله یک سال و نیم – دو سالی که دوره کرونا بود، تجربهای بعد از ادغام وجود نداشت، یعنی ما با موسساتی مواجه بودیم که هنوز ادغام واقعی کاری و عملیاتی پیدا نکرده بودند. برای اینکه این اتفاق بیفتد ما باید یک سلسله فعالیتهایی را طراحی میکردیم که این مجموعهها بتوانند به همدیگر با یک مفصلبندی درست خدمات ارائه کنند، همافزایی پیدا کرده و پیش بروند.
هدف اصلی این است که فعالیتهای خانه کتاب و ادبیات ایران به سمت مردمی شدن حرکت کند. بر اساس شرح وظایفمان باید کاری کنیم که همه مردم ایران دغدغه موضوعاتی را که خانه کتاب و ادبیات ایران دنبال میکند، داشته باشند و رسیدن به این دغدغه یعنی گسترش هرچه بیشتر کتاب و کتابخوانی.
البته در این دوسال اتفاقات قابل توجهی نیز رخ داده است، برای نمونه، وقتی خانه کتاب و ادبیات ایران را تحویل گرفتیم، نزدیک به ۲۱ هزار اهل قلم داشتیم. اکنون اگر بخواهم عدد دقیقی را عرض کنم، با ۳۱ هزار و ۳۳۹ نفر تا این لحظه روبرو هستیم، این افزایش ۱۰ هزارنفری در تعداد اهالی قلم و افزوده شدن ۴ هزار نفره اهل قلم به صندوق اعتباری هنر، محصول همافزایی بخشهای مختلف است.
اقدام دیگر برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب همزمان با نمایشگاه حضوری بود، با اینکه نمایشگاه مجازی در دوره کرونا اتفاق افتاد، اما توانستیم آن را به نمایشگاه حضوری اضافه و ساخت جدیدی را ایجاد کنیم. اگر بخواهم عنوانی روی دستاوردهای این دوره خانه کتاب و ادبیات ایران، بگذارم از ساختن سازههای جدید در اجزای مختلف صنعت نشر کشور باید نام ببرم، یعنی در تولید، در ترویج، در توزیع، در حمایت از مخاطب، در اجزا و ارکان مختلف صنعت نشر تلاش شد سازههای جدیدی ساخته شود که این سازهها متناسب با نیاز روز باشد.
امسال باز قطعه دیگری به نمایشگاه کتاب اضافه شد و آن حضور کتابفروشیها بود. همواره این شبهه وجود داشت که وقتی نمایشگاه کتاب برگزار میشود، نباید فروش داشته باشیم، یک غلط مشهوری است که میگویند، نمایشگاههای بزرگ دنیا فروش ندارند. این غلط مشهور است. در حالیکه همه نمایشگاهها در دنیا فروش دارند، هر نمایشگاهی که مخاطب عمومی دارد فروش دارد. مثلا نمایشگاه کتاب فرانکفورت، که میگویند فروش ندارد، در روزهایی که مخاطب عمومی دارد، فروش هم دارد.
اساساً کدام نمایشگاه است که فروش نداشته باشد؟ با همه آسیبهایی که وجود دارد و مرحله به مرحله باید در نمایشگاه کتاب تهران رفع شود، این نمایشگاه به لحاظ تعداد بازدیدکننده بزرگترین نمایشگاه کتاب دنیاست. بازدیدکنندگان خارجی از نمایشگاه کتاب تهران بارها نسبت به این موضوع(میزان بازدید) اظهار تعجب کردهاند، برای نمونه مسئولان نمایشگاه کتاب دهلی با وجود اینکه هند کشوری کوچک نیست و جمعیت کمی ندارد، از میزان بازدید نمایشگاه کتاب اظهار تعجب میکنند.
موضوع دیگری که میتوان به عنوان دستاورد به آن نگاه کرد، دخیل کردن کتابفروشیها در نمایشگاه کتاب تهران است، این شبهه همواره مطرح بود که وقتی نمایشگاه کتاب برگزار میشود، به کتابفروشیها آسیب میرسد. ورشکست میشوند و چندین ماه بدون مشتری خاک میخورند. امسال کتابفروشیها هم اضافه شدند و آثار خود را عرضه کردند که استقبال هم شد و ۵ درصد فروش کل از آن کتابفروشیها بود. البته این فروش خالص بعد از اعمال تخفیف است وگرنه فروش نمایشگاه کتاب تهران در اردیبهشت ۱۴۰۲ بیش از ۵۵۰ ـ ۶۰۰ میلیارد تومان بود. عدد فروش خالص ۴۰۱ میلیارد تومان بود.
ساخت سازههای جدید، ساخت سازههای ترکیبی، حضور اثرگذار در فضای سیاستگذاری و تصمیمگیری در کشور، تاسیس تلویزیون اینترنتی کتاب و… از جمله دستاوردهای این دو سال است.
به طور کل اما یک نکته را میخواهم مطرح کنم. هدف اصلی ما از روز شروع به فعالیت این بود که فعالیتهای خانه کتاب و ادبیات ایران به سمت مردمی شدن حرکت کند. ما بر اساس شرح وظایفمان باید کاری کنیم که همه مردم ایران دغدغه موضوعاتی را که خانه کتاب و ادبیات ایران دنبال میکند، داشته باشند و رسیدن به این دغدغه یعنی گسترش هرچه بیشتر کتاب و کتابخوانی. تاکنون نیز تلاش شده تا فعالیتهای ما در جهت رسیدن به این هدف و این دستاورد باشد.
ادغام موسسات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خانه کتاب و ادبیات ایران بیش از دو سال است که به انجام رسیده است، با پذیرش مسئولیت خانه کتاب از سوی شما و انتخاب مرحوم دیانی به عنوان معاونت شعر و ادبایت داستانی و شروع بیکاری آن مرحوم، به نظر میرسد که اغلب برنامهها به برگزاری جوایز محدود شد.
خانه کتاب و ادبیات ایران حوزههای مغفول مثل کودک و نوجوان، پرورش داستاننویس و شاعر کودک و نوجوان در کشور و… را که متولی فعالی ندارد، در دست دنبال دارد. بهعنوان مثال در حوزه کودک و نوجوان بر پایه اطلاعاتی که ما از انتشار کتاب داریم، به شناسایی خلاءها در حوزه کودک و نوجوان و به اقدام برای رفع آنها میپردازیم، البته بخش عمدهای از این اقدام آموزش است و بخش دیگر هم تاسیس جایزهای در این زمینه است
بله، اول اجازه میخواهم درود بفرستم به روح مرحوم مسعود دیانی و امیدوارم روحش غریق رحمت باشد. متاسفانه در شروع حرکتی که در خانه کتاب و ادبیات ایران داشتیم و با آقای دیانی روی بسیاری از سرفصلها و موضوعات گفتوگو کرده بودیم، بیماری مرحوم نیز مشخص شد و بعد اتفاقات رخ داد و ما عملاً آقای دیانی را به صورت حضور مستقر نداشتیم و نتوانستیم از حضور او بهره ببریم، شاید کمتر از یک ماه او مجموعاً توانست مستقر شود، البته همان یک ماه هم یک ماه پربرکتی بود. لذا بخشی از اینکه اهداف مجموعه در آن حوزه محقق نشد، باز میگردد به اینکه ما در آنجا معاون مستقری نداشتیم. البته کارهای ر مثل برگزاری جوایز هیچگاه زمین گذاشته نشد و مجموعه دست به دست هم دادند تا جوایز برگزار شود و به نظر ما سیر رشد و تعالی نیز داشت ـ فارغ از اینکه نتایج جوایز چه باشد که بالاخره توسط هیئت علمی و هیئت داوران مشخص میشود ـ.
راهاندازی دبیرخانه دائمی برای جایزه جلال و جشنواره شعر فجر
بااین حال سیر برگزاری جایزه، میزان اقبال و توجه به جوایز در سال دوم نسبت به سال اول رشد داشت، برای سال جاری و دوره پیش رو نیز همین روند تمهید شده است، از جمله کارهایی که برای این موضوع اتفاق میافتد این است که ما یک دبیرخانه دائمی هم در حوزه جایزه جلال، کتاب سال و جشنواره شعر فجر داشته باشیم و هم ستاد خبری دائمی را نیز راهاندازی کنیم. حتی در نمایشگاه کتاب نیز ستاد خبری فعال دائمی کلید خورده است. پرونده ویژه نمایشگاه کتاب را میتوان در سایت خانه کتاب و ادبیات ایران با گفتگوهای عمیق و مفصلی که با چهرههای داخلی، اندیشمندان و چهرههای خارجی انجام میشود، مشاهده کرد. در جشنواره شعر فجر و جایزه ادبی جلال آل احمد نیز این اتفاق میافتد.
حالا با حضور آقای محقق برنامه معاون شعر و ادبیات داستانی در خانه کتاب و ادبیات ایران چیست؟ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی چندی پیش از وظیفه تازه خانه کتاب در حوزه کودک و نوجوان سخن گفت، موضوعی که مورد تاکید رهبر انقلاب نیز بود.
بله، برنامههای این معاونت در ۳ بخش شعر، داستان و موضوع خاص کودک و نوجوان در ۳ محور آموزش، پژوهش و ترویج تدوین شده و ادامه خواهد داشت.
در حوزه آموزش نیز ۲ پایگاه مهم آموزش عمومی داریم، یکی پایگاه نقد داستان است و دیگری پایگاه نقد شعر. که عمده فعالیتشان آموزش عمومی برای سراسر کشور به صورت رایگان است. متقاضیان به صورت برخط آثارشان را میفرستند و توسط منتقدین طراز اول کشور داوری و نقادی میشوند. مشکلات و مسائل را میگویند و این یک سیر آموزشی است. خانم وجیهه سامانی سردبیری پایگاه نقد داستان و آقای زهیر توکلی سردبیری پایگاه نقد شعر را برعهده دارند.
خانه کتاب به دنبال موازیکاری نیست
البته ما به دنبال موازیکاری نیستیم، اموری را که نهادهای دیگر بتوانند انجام دهند یا در حال انجام باشند، پیگیری نمیکنیم، برای نمونه اگر نهاد یا گروهی آموزش داستاننویسی در یک شهرستان را دنبال کند، ما به دنبال این موضوع نخواهیم رفت و صرفاً ممکن است از آنها پشتیبانی کنیم، اما فعالیت موازی شکل نخواهد گرفت.
خانه کتاب و ادبیات ایران حوزههای مغفول مثل کودک و نوجوان، پرورش داستاننویس و شاعر کودک و نوجوان در کشور و… را که متولی فعالی ندارد، در دست دنبال دارد، در این راستا، اولین دوره آموزش داستاننویسی را هم در قم با حضور اساتید برجسته و مطرح برگزار کردیم که از ۲۱ استان کشور حضور داشتند، این جلسات در استانهای دیگر هم تکرار خواهد شد، بعضی از پرورش یافتگان این دوره جزو آثارشان جزو بهترین آثاریست که به پایگاه نقد ما میرسد.
در حوزه کودک و نوجوان بر پایه اطلاعاتی که ما از انتشار کتاب داریم، به شناسایی خلاءها در حوزه کودک و نوجوان و به اقدام برای رفع آنها خواهیم پرداخت، البته بخش عمدهای از این اقدام آموزش خواهد بود. بخش دیگر هم تاسیس جایزهای در این زمینه است.
تاسیس جایزه ملی کتاب کودک و نوجوان
موضوعی که اخیراً وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون محترم امور فرهنگی نیز به آن اشاره کردند، موضوع تاسیس جایزه ملی کتاب کودک و نوجوان بود که در دستور کار خانه کتاب و ادبیات ایران است. مطالعات موضوع انجام و جلساتی برای نهایی شدن آییننامه جایزه برگزار شده و به زودی نهایی میشود، اعضایی به عنوان هیئت موسس از متخصصان حوزه کودک و نوجوان و نویسندگان این حوزه گرد هم میآیند، تا مقدمات کار فراهم شود، انشالله امسال فراخوان اولین دوره برگزاری این جایزه اعلام خواهد شد، در تلاش هستیم تا این جایزه وجه بینالمللی نیز داشته باشد.
احتمالاً بخش ملی این جایزه به صورت سالانه و بخش بینالمللی به صورت دوسالانه در حوزههای مختلف شعر، داستان، حوزه دانش در کتابهای کودک و نوجوان، حوزه تصویرگری و موضوعات دیگر برگزار میشود.
طبیعتاً این بخش نیز به مانند جایزه جلال و شعر فجر از کتاب سال منفک خواهد شد؟
بله، جایزه جلال آل احمد و جشنواره شعر فجر هم برای توجه تخصصی از جایزه کتاب سال جدا شدند، آثاری که در اینها برگزیده میشود، معادل کتاب سال آن حوزه است. احتمالاً برای این حوزه هم همین اتفاق خواهد افتاد و یک توجه تخصصی خواهیم داشت. ما با آموزش دامنه فعالیت در این حوزه را تدارک میکنیم و با جایزه قله را نشانه میرویم. ترازهای اول کشور را نشانه میرویم. فاصله دامنه تا قله را نیز جریانهای ترویجی و تولیدی که خود خانه کتاب و ادبیات ایران نیز جزو آن است، پیش خواهند برد.
حضور جدیتر وزارت ارشاد در عرصههای بینالماللی حوزه کودک و نوجوان
فعالیت دیگری نیز در حوزه کودک و نوجوان در حال انجام است که برای اولین بار عرض میکنم؛ انشاءالله از این به بعد ما در عرصههای بینالمللی حوزه کودک و نوجوان حضور جدیتری خواهیم داشت. مثلاً در همین نمایشگاه کتاب مسکو که اخیراً برگزار شد، بخش کودک و نوجوان معاونت شعر و ادبیات داستانی حضور داشتند و مذاکراتی را با ناشران، تصویرگران و سایر ارکان صنعت نشر کتاب کودک و نوجوان دنیا داشتند و ظرفیتهای بخش کودک و نوجوان ایران را نیز ارائه کردند.
برای سایر نمایشگاههای خارجی کتاب نیز در حال تدارک اعزام خبرنگار هستیم، از طریق فعالیت شبکه تلویزیونی کتاب، ذائقه عمومی صنعت نشر را ارتقا خواهیم داد. بالاخره هر چقدر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توان مالی داشته باشد، نمیتواند از حضور همه ناشران حمایت کند، اما میتواند به این شکل یک فضای عمومی ایجاد کند.
در داخل هم ما به غیر از اینکه آموزش داده و سطح عمومی موضوع را نیز پیگیری کرده و جایزه را تاسیس میکنیم، احتیاج به آموزش داریم. در این زمینه دو سالی است که غرفه کتاب آرا در نمایشگاه کتاب تهران برپا میشود و به مسئله تصویرگری و گرافیک کتاب میپردازد. جناب آقای طلایی که از تصویرگران برجسته و با سابقه کشور هستند این غرفه را در این دو سال اداره میکنند. این موضوع در طول سال نیز ادامه پیدا خواهد کرد.
این عارضه که کتابهایمان بعد از جایزه گرفتن امتداد پیدا نمیکند، وجود دارد. انتظار این است که کتاب بعد از برگزیده شدن در یک جایزه، اوج پیدا کند،اما این اتفاق لزوما نمیافتد، برای اینکه این اتفاق نیفتد باید چه کرد؟ بخشی از موضوعات در آییننامهها پیشبینی شده است، مثل اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعدادی از این کتاب را برای کتابخانههای عمومی تهیه کند که البته این اتفاق میافتد آثاری که برگزیده کتاب سال میشوند، توسط وزارت ارشاد برای کتابخانههای عمومی تهیه و در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد و بخش دیگر نقش رسانهها است.
به بحث جوایز اشاره کردید. بعضی از انتقادها مطرح هست که در جوایز کتاب سال و جلال اهدای جایزه پایان کار است، اما در سایر هنرها از جمله سینما و … اینچنین نیست و اهدای جایزه تازه شروعی برای آن کار محسوب میشود، آیا برنامهای در خانه کتاب و ادبیات ایران برای رفع این موضوع از حوزه کتاب وجود دارد؟
یک تفاوت مبنایی در جوایز حوزه کتاب با جایزههای دیگر وجود دارد. در جشنوارههای فیلم ما آثار را برای اولین بار میبینیم که متخصصان بعد از آن جایزه میدهند و گاهی هم یک جایزه مردمی به آن اضافه میشود، اما یک برجستگی حوزه کتاب این است که کتاب مورد اقبال و انتقاد و بحث عمومی قرار میگیرد، در حوزه فیلم، بسیاری از فیلمها که جایزه میبرند، مورد اقبال عمومی قرار نمیگیرند، البته برخی از این موارد در حوزه کتاب نیز قابل مشاهده است، کتابی در جشنوارههای ما جایزه بگیرد، اما خیلی اقبال و استقبالی در فضای عمومی پیدا نکند.
این عارضه که ما کتابهایمان بعد از جایزه گرفتن امتداد پیدا نمیکند وجود دارد. انتظار این است که کتاب بعد از برگزیده شدن در یک جایزه، اوج پیدا کند، اقبال و استقبال از آن افزایش یابد و نظر منتقدان را نیز به خود جذب کند، اما این اتفاق لزوما نمیافتد، البته ممکن است قبلش هم توجه خاصی به آن کتاب صورت نگرفته باشد، اما برای اینکه این اتفاق نیفتد باید چه کرد؟ بخشی از موضوعات در آییننامهها پیشبینی شده است، مثل اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعدادی از این کتاب را برای کتابخانههای عمومی تهیه کند که البته این اتفاق میافتد آثاری که برگزیده کتاب سال میشوند، توسط وزارت ارشاد برای کتابخانههای عمومی تهیه و در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد.
رسانههای ایرانی در قیاس با جشنوارههای فیلم چه اندازه به کتابهای برگزیده توجه میکنند؟
بخش دیگری هم این است که رسانهها توجه کنند. من هم از شما سوال میکنم خود رسانههای ما در قیاس با جشنوارههای فیلم چقدر به برگزیدگان توجه کردند؟ چقدر آنها را مورد نقد، بررسی، ارزیابی قرار دادهاند، به تعبیر دیگر چقدر جنجال روی آثار برگزیده کتاب ایجاد میشود، در قیاس با برگزیدگان سینما؟ لذا ما در مسئله امتداد رسانهای بعد از اهدای جایزه نیز در حوزه کتاب مشکل داریم.
بخشی از مسئله این است که رسانهها وارد جریان جشنواره و جایزه نمیشوند که امیدواریم با دائمی شدن ستاد خبری این رویدادها و درگیری مستمر جشنواره و جایزه با رسانهها این اتفاق رخ دهد. یک بخش دیگر این است که مردم درگیر نمیشوند. در جشنوارههایی چون فیلم بخشی از مردم درگیر میشوند، هیاهوی فروش بلیط و… وجود دارد که هیاهوهای خبری نیز روی آن انجام میشود، اما در فضای کتاب چنین جریاناتی به لحاظ ماهیت موضوع وجود ندارد.
به بحث حضور در نمایشگاههای خارجی اشاره کردید. در دهه ۹۰ حضور در حوزه بینالمللی نشر به صورت جدی مطرح شد، توفیقاتی پس از آن به دست آمد که البته نسبت به آن انتقاداتی نیز وجود دارد، در دو سال اخیر برخی ناشران انتقاد میکنند که حضور در نمایشگاههای بینالمللی کمرنگ شده است، از سوی دیگر برخی نیز به حضور در نمایشگاههای منطقه که در دو سال اخیر بسیار جدی شده است، به عنوان نقطه اتکا نگاه میکنند. اخیرا اعلام کردید که در نمایشگاه کتاب فرانکفورت پیش رو نیز شرکت نخواهید کرد، اتخاذ این رویکرد به دلیل پافشاری مسئولان نمایشگاه فرانکفورت بر مواضع سیاسی بود؟ آیا رایزنی دوبارهای برای رفع این مواضع سیاسی و اتخاذ رویکرد فرهنگی از سوی مسئولان نمایشگاه داشتید؟
اول اجازه دهید درباره حضور در نمایشگاههای خارجی سخن بگوییم، فارغ از اینکه بگوییم در چه دههای این موضوع پررنگ بود و در چه دورهای این موضع تغییر راهبردی پیدا کرد. باید بگوییم چه اتفاقاتی در میدان عمل افتاد؟ با حضور چندین باره ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت چه اتفاقی برای صنعت نشر ایران افتاده است؟ عرض من البته به این معنا نیست که ما از حضور در مجامع بینالمللی، مجامع مهم و اصلی حوزه کتاب صرفنظر کنیم. من میخواهم بگویم مسئله ما در حوزه دیگری است. حوزهای که آمادگی حضور در عرصه بینالمللی ندارد؛ صنعت نشر ایران.
اخیرا یکی از خبرنگاران از من سوال کرد که اگر آمادگی حضور در عرصه بینالملل را نداریم، چرا حضور پیدا میکنیم؟ عرض کردم که وقتی از صنعت نشر صحبت میکنم، از این ۵ هزار ناشر فعال صحبت میکنم و گرنه در حد ۵۰ ناشر که به حوزه بینالملل فکر کنند، در صنعت نشر وجود دارد که باید فعالیتشان را توسعه و گسترش بدهیم.
سوال اصلی من این است که صنعت نشر ما چقدر به بینالمللی شدن فکر میکند؟ کتابی که ما در داخل منتشر میکنیم چقدر در فضای عربی در فضای شرق آسیا در فضای غربی اروپا، در آمریکای لاتین بازار دارد؟ آیا ما برای یک جمعیت ۱۵۰ میلیونی فارسی زبان تولید میکنیم؟
صنعت نشر ما آمادگی کلی برای حضور در فضای بینالمللی ندارد
پس صنعت نشر ما آمادگی کلی برای حضور در فضای بینالمللی ندارد، طی سالهای اخیر چقدر وقتی در فرانکفورت حاضر شدیم توانستیم به کار ذاتی که در نمایشگاه صورت میگیرد، یعنی فروش رایت عمل کنیم؟ ما از ناشران سوال کردیم، گفتیم چه کسانی میخواهند در فرانکفورت شرکت کنند، یک فهرست شامل ۱۰۰ ناشر اعلام کردند که قصد شرکت دارند، پرسیدیم برنامه و کارنامه فعالیتتان چیست؟ و چند بار پیش از این شرکت کردید؟ و در این مدت چند رایت فروختهاید؟ این نحوه برخورد و نحوه انتخاب هم میتواند موجب تحول و رشد باشد و هم میتواند موجب ایستایی باشد.
وقتی این نکته اساس تصمیمگیری ما قرار گیرد که ما ظرفیتمان برای حضور در این نمایشگاه چیست؟ فارغ از فرانکفورت یا هر نمایشگاه دیگری، ملاکهای انتخاب تغییر میکند.
ماجرای دخالت نمایشگاه کتاب فرانکفورت در امور داخلی ایران
اما در مورد عدم حضور در نمایشگاه فرانکفورت امسال باید بگوییم که سال گذشته با وجود اینکه ما ثبتنام کرده و ثبتناممان نیز قطعی و محل قرارگیری غرفه ایران هم در روی نقشه نهایی شده بود، فراخوان داده و ناشران را نیز انتخاب کرده بودیم، حتی قبل از اعزام دوره آموزشی گذاشته بودیم، غرفهسازی کرده بودیم که با عدم همکاری سفارت آلمان در صدور ویزا مواجه شدیم. پس از آن مسئولان نمایشگاه فرانکفورت در یک مداخله مستقیم سیاسی برخلاف ادعایی که مبنی بر نگاه فرهنگی و تجاری دارند، به ما اعلام کردند، که ما با مسائلی که در درون ایران اتفاق میافتد همراه و مجبور هستیم جای شما را تغییر بدهیم، ضمناً نمیتوانیم امنیت حاضرین در غرفههای شما را تامین کنیم. این رفتار بسیار تعجببرانگیز بود. اینکه یک برگزار کننده نمایشگاه فرهنگی بگوید، برخلاف قوانین غرفهای به شما خواهم داد در مکانی که خودم تعیین میکنم نه مکانی که توافق کردیم، همچنین امنیت را نیز نمیتوانم تامین کنم. آن هم به دلیل مداخله مستقیم در مسائل داخلی جمهوری اسلامی.
ما اعلام کردیم شما اگر بخواهید جای ما را تغییر دهید و ما را از طبقه همفک که جریان اصلی نمایشگاه در آن برقرار است، به طبقه بالا، که تقریبا مکانی مرده به شمار میرود، ببرید، عملا حضور ما را بیمعنا کردهاید، این یعنی اینکه غرفه جمهوری اسلامی ایران، اهداف جمهوری اسلامی ایران، مورد تعرض قرار گرفته است، این برخلاف قوانین خودتان است، گفتند بله ولی نمیتوانیم کار دیگری کنیم. ما هم اعتراض کردیم و گفتیم این روشی که در پیش گرفتید درست نیست و ما در اعتراض به این موضوع شرکت نمیکنیم و دیدید در نمایشگاه فرانکفورت چه در نشستها و چه در موضوعات دیگری به مسائل داخلی ایران با نگاه مغرضانه پرداختند.
امسال چطور؟ آیا رایزنی دوبارهای انجام شد؟
امسال نیز مسئولان نمایشگاه کتاب فرانکفورت اقدامی را که چند سال پیش انجام داده بودند، دوباره تکرار کردند و آن دعوت از سلمان رشدی ملعون به عنوان مهمان ویژه افتتاحیه است. این اقدامات مسئولان نمایشگاه نشان میدهد، برخلاف آن چیزی که بیان میشود، نگاهها در این نمایشگاه کاملا سیاسی است، اگر ما بخواهیم یک موضوع مثلا استکبار ستیزی یا هولوکاست را در نمایشگاه مطرح کنیم، آیا اجازه خواهند داد؟ حتما خیر، ما امتحان کردهایم. برای سال جاری نیز ما اعتراض خود را اعلام کرده و گفتیم که این رفتار شما رفتار غیرسازنده است. البته ممکن است ناشرانی از ایران بتوانند شرکت کنند و شرکت کرده باشند، اما به صورت رسمی جمهوری اسلامی ایران در این دوره نیز شرکت نخواهد کرد.
بنابراین رایزنیها انجام شده و هنوز نیز ادامه دارد، اخیرا مکاتبهای با رئیس نمایشگاه فرانکفورت داشتیم و به فرآیند موجود اعتراض کردیم، گفتیم که شما باید بتوانید شرایط مدنظر ما را تامین کنید و احترام جمهوری اسلامی ایران را حفظ کنید. اما نشانههایی را نمیبینیم که بخواهند این کار را انجام بدهند، لذا امسال هم حضور پیدا نمیکنیم تا وقتی این شرایط تامین شود.
بسیاری از کارشناسان نشر بینالملل معتقدند که اتفاقاً حضور ناشران و نشر ایران در کشورهای منطقه و در نمایشگاههای کشورهای منطقه بسیار میتواند مثمرثمر باشد، خانه کتاب و ادبیات ایران نیز گویی این سیاست را به درستی در پیش گرفته درباره هدف و برنامهای که برای نمایشگاههای کتاب منطقه دارید، بفرمایید؟
بله، ما با توجه به میزان آمادگی صنعت نشر برنامه حضور در کشورهای منطقه را ترسیم کردهایم، برای نمونه وقتی ما در تاجیکستان یا هند حضور پیدا میکنیم، به پیشینهمان در آنجا توجه میکنیم. ما یک استعدادی در هند، تاجیکستان، افغانستان، سلیمانیه، بغداد، دوحه داریم. این استعداد کتابهایی است که میتوانیم آنجا عرضه کنیم، کتابهایی که بر اساس مطالعه پیشینی مطمئن هستیم مورد استقبال مردم و مخاطبان بومی قرار میگیرد. غرفه ایران در نمایشگاه باکو ۱۴۰۲ به اذعان مسئولان کشور آذربایجان میدرخشید با وجود اینکه ترکیه مهمان ویژه بود، اما میزان استقبال از غرفه ایران به واسطه آثار ترکی که در کشور ما منتشر میشود، قابل توجه بود.
فلسفه حضور ما در هر نمایشگاه خارجی وابسته به ظرفیت حضورمان است
لذا فلسفه حضور ما در نمایشگاههای منطقه و هر نمایشگاهی در دنیا مبتنی بر این است که آیا ظرفیت حضور داریم یا نه؟ میدانید در چند سال گذشته بسیاری از ناشران کشور و عمدتاً در جریان فکری موافق اهداف انقلاب اسلامی آثاری به زبان عربی ترجمه کردند. این راه را برای حضور ما در نمایشگاههای عربی نیز باز میکند. در همین نمایشگاه دوحه آثاری که به زبان عربی عرضه شده بود، به شدت مورد استقبال قرار گرفت. در نمایشگاه بیروت و نمایشگاه بغداد نیز وضع به همین منوال است، حضور در این نمایشگاهها برای ناشرانی که حضور پیدا میکنند، عواید ارزی نیز به همراه دارد و در ساماندهی وضعیت داخلی نیز کمکشان میکند.
افقهای جدید برای حضور ایران در نمایشگاههای کتاب منطقه
بنابراین رایزنیهایی با مسئولین برگزاری نمایشگاه فرانکفروت انجام شده و هنوز نیز ادامه دارد، اخیراً مکاتبهای با رئیس نمایشگاهداشتیم و به فرآیند موجود اعتراض کردیم، گفتیم که شما باید بتوانید شرایط مدنظر ما را تامین کنید و احترام جمهوری اسلامی ایران را حفظ کنید. اما نشانههایی را نمیبینیم که بخواهند این کار را انجام بدهند، لذا امسال هم حضور پیدا نمیکنیم تا وقتی این شرایط تامین شود.
لذا به غیر از اینکه سیاست دولت، سیاست تقویت همسایگی و روابط با همسایگان است، ۱۵ کشور اطراف و یک لایه بعدش مثل هند و چین در زمره اهداف ما برای شرکت هستند. ما با این کشورها ارتباط خوبی نیز برقرار کردهایم برای نمونه در نمایشگاه کتاب پکن، ایران از غرفه مناسبی برخوردار بود، مذاکراتمان برای حضور تصویرگران ایرانی و افزایش متراژ غرفه تبادلی و… مثمرثمر بود، چرا ما باید این استقبال را رها کنیم؟ این شیفتگی که بسیاری از مردمان این کشورها به زبان فارسی دارند، را باید پذیرا باشیم. چرا ما باید لاهور را به عنوان یک منطقه استراتژیک از دست بدهیم؟ زبان فارسی آنجا حضور دارد، فعالیت میکند، فرهنگ میسازد. در هند فرهنگ میسازد.
حضور ما در نمایشگاههای کتاب برنامههای جنبی هم دارد. یعنی ما فقط به نمایشگاه اکتفا نمیکنیم مثلا در دهلی با حضور یکی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی که بیدلپژوه است، با جامعه علاقهمندان به شعر فارسی و بیدل ارتباط برقرار کردیم، در کرسیهای زبان فارسی دانشگاه دهلی و … چند دانشگاه حضور پیدا کردیم و ارتباط با فارسیزبانان و فارسیآموزان برقرار کردیم. لذا اینها ظرفیتهایی است که ما به هیچ وجه از آنها صرفنظر نمیکنیم و به نظرم میتوانیم از مسیر اینها نشر داخلی را تقویت کنیم.
برای حمایت از حضور ناشران چه برنامهای دارید؟ هر ناشری برنامه کامل ارائه دهد، حمایت میشود؟
ما فراخوان را منتشر میکنیم و بر اساس فراخوان اعلامی ناشران برنامه خود را اعلام میکنند، البته فقط کارنامه ناشر سنجیده نمیشود، وقتی یک ناشری آمده، شروع مسیرش است. استعدادش را هم میسنجیم. اگر ناشری در یک نمایشگاه حضور اولیه داشته باشد، حمایتمان ممکن است ۱۰۰ درصدی باشد، برای نمایشگاه بعدی از او میخواهیم که سایت به زبان خارجی، بروشور و برنامه بازاریابی ارائه دهد و در صورت محقق شدن این موارد حمایتمان را ۵۰ درصدی خواهیم کرد، در ادامه هرچه ناشر پیشرفت کند حمایت ما کمتر میشود. لذا این یک فرآیند است و هر ناشری که در فراخوانهای ما شرکت کند و برنامهاش را ارائه بدهد، ما استقبال میکنیم و مانعی برای حضور او وجود ندارد.
برچسب ها :انتشارات ، جایزه کتاب ، ججین ، کتاب ، کتاب کودک
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰