اشکان خطیبی: عشق به چیزهایی دارم که فراموش شده
اشکان خطیبی که کنسرت-تئاتر «ده سال تنهایی» را با بازخوانی ترانههای فیلمهای خاطرهانگیز سینمای جهان روی صحنه دارد درباره علاقهاش به سینما گفت: جالب است بگویم من آدم عشق سینمایی نیستم. سینما را دوست دارم اما بدون آن هم میتوانم زندگی کنم. کمااینکه سه سال است سراغش نرفتهام. من عشق به چیزهایی دارم که فراموش شده. از کودکی خیلی زیاد فیلم میبینم اما نفس کشیدنم را وابسته به سینما نمیبینم. پس اینجا سینما یک محمل است تا راهی را باز کند و حرفم را بزنم.
به گزارش پایگاه خبری “ججین” ، اشکان خطیبی که این روزها با کنسرت-تئاتر «ده سال تنهایی» در تالار وحدت روی صحنه رفته است، ، این اثر را تئاتری درباره سینما خواند و گفت: اما سینما از منظر موسیقی فیلم؛ بنابراین میتوان گفت «ده سال تنهایی» تئاتری است درباره موسیقی فیلم. از طریق سه شخصیتی که باهم خاطرات و رابطهشان را مرور میکنند اتفاق میافتد اما نمیشود گفت حتی تئاتری است که رویش موسیقی سوار شده یا برعکس؛ میتوان گفت یک پرفورمنس مولتیمدیا است.
خطیبی با بیان اینکه «علاوه بر تئاتر و موسیقی اگر بخش تجسمی کار چه نقاشیها و چه فیلمهایی که پخش میشود هم نباشد کار میلنگد» گفت: «ده سال تنهایی» پرفورمنسی است که همه اجزایش باهم پیش میرود. یک اتاق پرفورمنسیو است که هم زمان درباره چند چیز حرف میزند و همه اجزایش باهم پیش رفته و مهم است.
کارگردان «ده سال تنهایی» با اشاره به اینکه «فکر میکنم بخش مهجور یک فیلم موسیقیاش است» گفت: چون همواره گفته شده موسیقی خوب یک فیلم آن است که شنیده نشود. اما در سالهای دورتر اینطور نبود. موسیقیها به گوش میرسید و مهمتر آنکه تقریبا هر فیلمی یک ترانه مختص خودش را داشت که برای آن فیلم ساخته میشد.
خطیبی با بیان اینکه ۱۳ موسیقی از فیلمهای تاریخ سینما را انتخاب کردهایم و در این کنسرت-تئاتر بازخوانی میکنیم، گفت: من فکر میکنم سالهاست که دیگر ترانه فیلمی مثل گذشته شاخص نمیشود به جز انیمیشنها و کارهای موزیکال شاید هر ۵ یا ۱۰ سال برای یک موسیقی فیلم چنین اتفاقی بیفتد.
او با اشاره به اینکه «سعی کردم ادای دینی به هویتهای مستقلی که این ترانهها دارند کنم» گفت: از ابتدا ایده این بود که دلم میخواست این ترانهها یکبار در قالب یک اجرا در کنار هم اجرا شوند. راههای مختلفی رفتیم تا به دراماتورژی و خط درستی برسیم تا اینها را بتواند مثل یک نخ تسبیح بهم وصل کند. چون گستره باز و عجیبی از انواع ترانهها و سبکهای موسیقی دارد.
خطیبی با بیان اینکه «ما مدل اجرایی خودمان را نسبت به قطعات داشتیم» گفت: با نگرش گروهی که نزدیک دو سال است داریم به این قطعات نگاه کردیم. وگرنه موسیقیهایی که اجرا میکنیم یا آثار پاپ است یا حتی پاپ کلاسیک مثل لاو استوری. اما به شیوه خودمان به آن نزدیک شده و اجرایش کردیم.
کارگردان «ده سال تنهایی» با اشاره به اینکه بعضی قطعات موسیقی که ارجاع دقیقتری به فیلم مورد نظر داشته کار او را به عنوان طراح یا نویسنده کار راحتتر کردند، گفت: قطعهای مثل لاو استوری (قصه عشق) انقدر در خاطره جمعی ما پررنگ نقش بسته که در طول کار تقریبا هیچ ارجاعی به آن ندادم جز دیالوگی که فقط به شخصیت فیلم ارجاع داده میشود.
خطیبی ادامه داد: به عنوان کسی که کاری طراحی میکند تا روی صحنه ببرد آنهم در سالن تالار وحدت، طبیعی است که دلم میخواهد از هر قشر و طیفی مخاطب داشته باشم اما سعی کردم برای تماشاگری که ممکن است فیلمی از کسی مثل دیوید لینچ ندیده باشد راه را برای درک اتفاقی که دارد میافتد هموارتر کردم. سعی کردم به قطعات و فیلمهای که برای عوام کمی مهجورتر است بیشتر بپردازم؛ یا صحنهای از فیلم را میبینیم یا ارجاع اساسیتری به فیلم وجود دارد. هم با مدیاهای دیگر بیشتر به آن پرداخت میشود هم در خود درام دربارهاش حرف زده میشود. مثلا درباره بزرگراه گمشده مفصل حرف میزنیم. وقتی درباره ژانر این فیلم و کارگردانش حرف میزنیم به دلیل این است که کاملا به شخصیتپردازی کاراکترهای قصه ربط دارد. چون ما آدمهای قصهمان فیلمبازهای حرفهای هستند. یکی فارغالتحصیل سینماست و دو تای دیگری شبنشینیهای فیلمبینی با نام شبشنبهها دارند. وقتی خوره فیلم هستی طبیعتا جور دیگری درباره فیلمها حرف میزنی. از خلال این روابط و گفتگوها سعی کردم بخشی از این فیلمهایی که ممکن است کمی مهجور مانده باشند را بهشان بپردازم.
او همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر شباهت عشق فیلم بودن کاراکترهای این اثر با «سینما نیمکت» محمد رحمانیان که خود خطیبی هم در آن بازی کرده بود، گفت: جالب است بگویم من آدم عشق سینمایی نیستم. سینما را دوست دارم اما بدون آن هم میتوانم زندگی کنم. کما اینکه سه سال است سراغش نرفتهام. من عشق به چیزهایی دارم که فراموش شده. به چیزهایی که زمانی منبع اتفاقها و انرژیهای خوبی بوده و الان دیگر نیست.
کارگردان «ده سال تنهایی» با بیان اینکه «سینما برای من در این اثر خاص ابزاری است برای زدن یک حرف» گفت: میتوانست سینما نباشد اگر از سینما مدیای عوامانهتری وجود داشت سراغش میرفتم. برای من صرفا یک بازار بوده نه هدف. چون خودم خیلی دلبستگی آن چنانی به فیلم ندارم؛ از کودکی خیلی زیاد فیلم میبینم اما نفس کشیدنم را وابسته به سینما نمیبینم. پس اینجا سینما یک محمل است تا راهی را باز کند و حرفم را بزنم.
خطیبی ادامه داد: این جنس موسیقی که دوستش دارم ممکن است نزد عوام از آن چندان استقبال نشود. اما سینما مردمیترین هنری است که وجود دارد و ابزار خیلی راحتی است تا به هرچه که میخواهی بپردازی. اینجا مسالهای که رویش دست گذاشتیم و اجرای موسیقایی که قرار است اتفاق بیفتد ترانههای فیلمهاست و اگر بخواهی خودت را به دردسر بیندازی برای اینکه مثلا به سینما وصل نشوی به نظر من راه خطا رفتهای. چون اینها ترانههای فیلمهاست و راحتترین راه برای بیان کردن یا حرف زدن دربارهاش خود سینماست. هر کار دیگری به نظرم شاید اضافهکاری به نظر برسد وقتی انقدر هدف و ابزار مشخص است و باهم همپوشانی دارند.
او همچنین با بیان اینکه ده سال تنهایی را دیگر اجرا نخواهد کرد، گفت: به شدت اجرای سخت و انرژیبری است. هم زمان خواننده بودن، اجراگر بودن و کارگردانی کردن و مجری طرح بودن کار دشواری است که دیگر آن انرژی سابق را احساس نمیکنم.
برچسب ها :اشکان خطیبی ، ججین ، ده سال تنهایی ، راک دِ پن ، کنسرت-تئاتر
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰