از دانشگاه شریف تا کارتنخوابی
نادر ۴۹ ساله است و مرا دخترم خطاب میکند. دستهایش سوخته است. به گمان سوختن با زغال، به خط و خشهای بیشمار جاخوش کرده روی دستهایش اشاره میکنم، او اما میگوید ۹ سال پیش برق، بالاتنهاش را سوزانده است. نادر را خیلیها نخبه برق میدانند، نه فقط به واسطه تحصیلش در دانشگاه صنعتی شریف که برای سالها پیمانکاریاش در حوزه برق کشور، از آنقَدَرهای پیمانکاری که کار در قبضهشان است.
به گزارش پایگاه خبری ججین ، مواد مخدر اما از سال ۷۲ نرم نرمک تار و پودش را جوید تا چهار سال قبل که کاملا شکستش داد. نادر، نخبه برق، رتبه ۱۲۹ کنکور، مردی که خوب بلد بود پول دربیاورد چهار سال پیش کارتن خواب شد. خودش میگوید روزی که به عجز کامل رسید سعی کرد تارهای عنکبوتی اعتیاد را از خودش بتکاند، هر طور شده سرپا شود و نادر از دست رفته را نجات دهد. او کمکم موفق شد و حالا یک معتاد بهبود یافته است. مردی که دیگر نمیخواهد عاجر باشد، کسی که در مجتمع بهبود صنعت اگر نباشد کارها لنگ میماند.
حتما میدانی رسیدن به دانشگاه شریف آرزوی خیلیهاست. تو به آن رسیدی اما زندگیات طور دیگری شد.
بله، از وقتی دانشجو شدم ماده سیاه کشیدم.
تریاک دیگر؟
بله.
چطور شروع شد؟
یکی از دوستانم در خوابگاه، اهل کرمان بود و با خودش مواد میآورد، من هم شبهای امتحان چند دود میگرفتم.
از مصرف مواد وحشت نداشتی؟
نه چون برادرهایم معتاد بودند.
پس میدانستی که معتاد میشوی؟
نه اصلا باور نمیکردم من هم معتاد میشوم. فکر میکردم اعتیاد فقط برای کارتنخوابهاست.
کسی در دانشگاه متوجه اعتیادت نشد؟
یکی از مسئولان میدانست، اما به رویم نمیآورد، چون همشهری بودیم روی کارم سرپوش میگذاشت.
بالاخره چه زمانی قبول کردی معتاد شدهای؟
چهار سال قبل.
چطور به این نتیجه رسیدی؟
وقتی افتادم گوشه خیابان فهمیدم دیگر معتاد شدهام.
چهار سال قبل با خودت چه کار کردی که کارتنخواب شدی؟
مصرف مواد صنعتی را شروع کردم. تا قبل از آن مواد سنتی میکشیدم، اما مصرف صنعتیها را که شروع کردم همه چیزم را از دست دادم.
آدم پولداری بودی؟
بله، خیلی چیزها داشتم خانه خوب، ماشین خوب، اعتبار، کار خوب. من پیمانکار برق منطقه ۹ تهران بودم.
چرا دوباره سراغ پیمانکاری نمیروی؟
چون دوست ندارم دوباره پول زیاد داشته باشم و دوباره معتاد شوم.
پس احتمال برگشتت وجود دارد؟
یک معتاد تا آخر عمرش معتاد است. اعتیاد بیماری است و همیشه احتمال عودش وجود دارد.
بیشترین درآمدی که داشتی چقدر بود؟
زمانی پیمانکار کفش ملی بودم و تجهیزات برق کارگاههای آن را در سراسر کشور جمع میکردم. تقریبا درآمدم روزی هشت میلیون بود تا ده میلیون هم میرسید.
همه این پول برای خودت میماند؟
۲۰ درصدش مال خودم بود. میشد تقریبا روزی دو میلیون و ماهی ۶۰ میلیون تومان.
روزی چقدر خرج مواد میکردی؟
تا روزی ۶۰۰ هزار تومان هم میشد.
یک نفری که نمیشود این همه مواد مصرف کرد. کسی را هم مهمان میکردی؟
معمولا معتادها دسته جمعی مواد میکشند و من هم همین طور بودم.
تا حالا کسی را هم معتاد کردهای؟
معتاد هیچ وقت، اما اگر خودش اهل مواد بوده، به او دادهام و همراهش کشیدهام.
چه وقت تصمیم گرفتی دیگر معتاد نباشی؟
وقتی به عجز کامل رسیدم. وقتی دیگر نه پولی مانده بود و نه اعتباری. باور کنید مردم دزد و قاتل را راحتتر از معتاد میپذیرند.
برای خرج مواد، دزدی هم کردهای؟
این یک کار را نکردم.
حتی وقتی کارتن خواب شدی؟
نه نکردم. وقتی واقعا به پول نیاز داشتم سری به وزارت نیرو میزدم و به واسطه دوستانم پروژهای میگرفتم و چند میلیونی به دست میآوردم و خرج مواد میکردم.
برای پولهایی که دود شد ناراحت نیستی؟
مال که زیاد از دست دادم، ولی چون دوباره به دست میآید چندان برایش ناراحت نیستم. ناراحتی اصلیام برای دخترم است که اگر مرا در خیابان میدید راهش را کج میکرد تا کسی نفهمد پدرش هستم. البته به خاطر ظلمهایی هم که به هموطنانم کردم پشیمانم، چون در پروژههایی که میگرفتم دست کم ۵۰ نیرو فعال بودند و در برخی پروژهها ۳۰۰ نیروی روزمزد، شبانهروز کار میکردند. من باعث بیکاری و سرگردانی همه آنها شدم.
اگر دوباره به دهه ۷۰ برگردی، دانشجو شوی و کنار آن دوست کرمانی در خوابگاه بنشینی باز هم مواد میکشی؟
اگر با غرور همان سالها باشم، بله میکشم. من آن وقتها خدا را بنده نبودم، ولی اعتیاد و پس از آن ترک و جمع شدن در انجمنهای مربوط به معتادان بهبودیافته خداشناسم کرد. الان نماز هم میخوانم. من که تا قبل از آن پیشانیام به مُهر نخورده بود.
https://telegram.me/jajinnews
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰