دور تا دور سالن انتظار برای ورود به دفتر کارش، مردانی با لباسهای یکدست سفید بلوچی نشستهاند، برای واردشدن، هیچ بازرسی صورت نمیگیرد. دفترش شلوغ است، ریشسفیدان صندلی به صندلی جلو میروند و به زبان بلوچی حرفهایی رد وبدل میشود که یکمرتبه دفتر خلوت میشود و تنها چند نفر از نزدیکان و یا مشاوران باقی میمانند.