احساس شادی در زندگی
برای اینکه واقعا شاد باشید باید کاملا درگیر زندگی شوید.
به گزارش پایگاه خبری ججین ، وقتی شیوه زندگی تان با اهداف و تجربیات تان هماهنگ باشد و خودتان از وضعیت زندگی تان راضی باشید، احساس شادی میکنید. اگر از سوی دیگر به هر دلیلی وضعیت فعلی تان با آنچه واقعا میخواهید و انتظار دارید متفاوت باشد، ناراضی و ناراحت خواهید شد.وضعیت رضایت شما، میتواند مدام در حال تغییر باشد. مثلا وقتی یک کاری را شروع میکنید اگردرآمد ماهانه آن یک میلیون باشد، میتواند دستاورد بزرگی برایتان محسوب شود. اما وقتی به این هدف دست پیدا میکنید، احساس ناراحتی در شما ایجاد میشود؛ زیرا ماهی ۵ میلیون تومان یا بیشتر درآمد ندارید. حتی بعضیها هستند که اگرماهی ۱۰ میلیون هم درآمد داشته باشند، باز هم شاد نیستند.ما در این مقاله برآنیم تا برای شما توضیح دهیم که : شادی، یک محصول جانبی است.نکته جالب در مورد شادی این است که شادی، هدفی نیست که بشود به تنهایی آن را تعیین کرد، به سمت آن حرکت کرد یا آن را کسب کرد. شادی، به معنای درک رو به رشد یک ایده آل ارزشمند است. هر گاه احساس کنید که قدم به قدم در حال حرکت به سمت چیزی هستید که برایتان مهم است؛ یعنی حرکت به سمت مهمترین هدف هایتان، به طور خودکار احساس شادی و رضایت میکنید و رضایت فردی و سلامتی زیادی را حس خواهید کرد. شادی، پنج عنصر تشکیل دهنده دارد. ضعف در هر یک از این حوزهها میتواند باعث بروز اضطراب و ناراحتی شود و شما را در وضعیتی قرار دهد که حس کنید کنترل زندگی خود را در دست ندارید.
سلامتی و انرژی: شاید این مهمترین عامل برای برخورداری از یک زندگی خوب باشد. ما در واقع همه عمرمان را برای کسب سلامتی و انرژی صرف میکنیم. در بسیاری از موارد سلامتی « نیاز دوران ضعف » است یعنی تا زمانیکه از سلامتی محروم نشوید خیلی به آن فکر نمیکنید. به عنوان مثال تا زمانیکه دچار دندان درد نشوید به دندان هایتان فکر نمیکنید.
روابط خوب: حدود ۸۵ درصد شادی یا ناراحتی شما از روابطی که با دیگران دارید ناشی میشوند. توانایی شما در ایجاد و حفظ یک رابطه عالی با همسر، فرزندان، دوستان، همکاران ، مقیاس حقیقی سنجش شخصیت و میزان سلامت روانی شماست. افرادی که از عزت نفس بالایی برخوردارند و برای خود احترام زیادی قائل هستند بهتر با دیگران کنار میآیند و در زندگی شادتر هستند.
کار ارزشمند: برای اینکه واقعا شاد باشید باید کاملا درگیر زندگی شوید. باید کارهایی انجام دهید که شما را فعال نگه دارند و حس موفقیت به شما ببخشد. شما نیاز دارید از این مساله مطمئن باشید که کاری که انجام میدهید واقعا در زندگی و کار مردم تفاوتی ایجاد میکند. یکی از مهمترین مسئولیتهای شما در قبال خودتان، این است که شغل مناسبی برای خودتان پیدا کنید و بعد وقتی آن را به دست آورید با تمام وجود مشغول انجام آن شوید. اگر به هر دلیلی نخواهید که با تمام وجود مشغول انجام کارتان شوید ممکن است این علامتی باشد که نشان دهد دیگر جای شما آنجا نیست.
استقلال مالی. بعضی از بزرگترین ترسهایی که با آن مواجه میشویم ترسِ از دست دادن، شکست و فقر هستند. ما میترسیم فقیر شویم، پول نداشته باشیم و به دیگران وابسته شویم.یکی از اصلی ترین مسئولیتهایی که در قبال خودتان دارید این است که در طول زندگی تان طوری کار کنید که به استقلال مالی برسید. این چیزی نیست که بتوانید به عهده بخت و اقبال بگذارید؛ بلکه برای رسیدن به این نقطه، بیشتر به فعالیت هدفمند و آگاهانه و انضباط فردی بالایی نیاز دارید .هر زمان که احساس کنید میان جایگاه فعلی تان و جایگاهی که میخواهید در آن باشید فاصله زیادی وجود دارد اضطراب، نگرانی و ناراحتی را تجربه خواهید کرد و برعکس، هرگاه احساس کنید که این زندگی، میتواند برای شما رضایت بخش باشد، شادی به سراغتان میآید؛ زیرا برای رسیدن به اهدافتان تلاش میکنید و با توکل به خداوند به نتیجههای خوبی هم میرسید.
خودشکوفایی. خودشکوفایی یعنی اینکه بتوانید همه کارهایی را که میتوانید انجام بدهید. این وقتی اتفاق میافتد که همه تواناییهای بالقوه خود را به فعل درآورید.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰