سلام.واقعا وبسایت خوبی دارید
آثار سید محمد علی جمال زاده
جمالزاده پس از فاصله گرفتن از داستاننویسی محقق و پژوهشگر شد ولی پیوندش را با داستاننویسی همیشه ادامه داد. مهمترین نقدهایی که بر بعضی از داستان های ایرانی نوشته شده به قلم جمال زاده است
محمدعلی جمالزاده در بیروت با ابراهیم پورداوود، ایرانشناس و پژوهشگر اوستا و همینطور مهدی ملکزاده، فرزند ملکالمتکلمین همدوره و همکلاس بوده است. در سال ۱۹۱۰ جمالزاده آهنگ رفتن به اروپا کرد تا در آنجا تحصیل کند. او تا سال ۱۹۱۱ در لوزان سوئیس ماند اما در نهایت به شهر دیژون در فرانسه رفت و از آنحا دیپلم حقوق گرفت. عدهای از مخالفان استبداد قاجاری به رهبری سید حسن تقیزاده در برلن آلمان گرد هم آمدند. جمالزاده از سوئیس به آنها پیوست. پس از آن جمالزاده به ایران آمد و در کرمانشاه روزنامه رستاخیز را انتشار داد. بار دیگر به آلمان بازگشت و در روزنامه کاوه به فعالیت پرداخت. جمالزاده در “کاوه” در موضوعاتی مانند سیاست، اقتصاد، ایرانشناسی و فرهنگ و ادب مقالات متععدی نوشت.
نخستین کتابی که جمالزاده نوشت “گنج شایان” نام داشت که در سال ۱۹۱۸ انتشار یافت که در زمینه اقتصاد ایران بود و مجله کاوه از آن به عنوان بهترین اثرهایی که تا آن روز در زبان فارسی در حوزهی اقتصاد نوشته شده است نام برد. جمالزاده همچنان به نوشتن مقاله در روزنامه کاوه ادامه داد. در سال ۱۳۰۰ شمسی- ۱۹۲۱ میلادی- بود که جمالزاده داستان کوتاه “یکی بود، یکی نبود” را منتشر ساخت. در همین سال داستان طنز انتقادیای با نام “فارسی شکر است” را در مجله کاوه به چاپ رسانید.
انتشار “یکی بود، یکی نبود” در ادبیات ایران واکنشهای مثبت و منفی بسیاری را برانگیخت. جمالزاده ده سال دیگر در برلین اقامت گزید و مدتی هم سردبیر مجله علم و هنر بود که در برلین انتشار مییافت. در سال ۱۹۳۱ میلادی بود که جمالزاده به سوئیس بازگشت و برای همیشه در شهر ژنو ماندگار شد و در دانشگاه این شهر به تدریس زبان و ادبیات فراسی مشغول شد. جمالزاده در کل زندگی طولانی و پر نشیب و فراز خود تنها پنج بار به ایران سفر کرده است و همهی این سفرها، سفری کوتاه بوده است که در مجموع میتوان گفت که فقط سیزده سال از عمر طولانی خود را در ایران بوده است و عمده زندگی خود را در غرب سپری کرده است.
با این حال هر روز کتاب فارسی میخواند و مدام به دوستان ایرانی خود نامه مینوشت. جمالزاده هر چه تالیف و تحقیق از خود باقی گذاشت همه به زبان فارسی و دربارهی ایران بود و آنجا هم که در مورد ایران نبود به قصد گسترش فرهنگ ایرانی نوشته شد. خانهی جمالزاده با قالی و قلمدان و ترمه و … ایرانی آراسته شده بود که نشان علاقهی وافر او به فرهنگ ایرانی است. جمالزاده در قلمرو ادبیات و تاریخ و تصوف مقالات متععدی نوشته است و بیشک از این میان، آنهایی که در مجلهی کاوه منتشر شده است جدیتر و علمیتر است.
جمالزاده در ترجمه نیز دستی داشت. نخستین ترجمهی او “قهوهخانه سورات” نوشتهی برناردن دوسن پیر فرانسوی بود که در برلین و در سال ۱۳۴۰ انتشار یافت. مدتی از ترجمه کناره گرفت تا بنگاه ترجمه و نشر کتاب پا گرفت. انتشار ترجمههای مهم ادبی جهان از مجموعه فعالیتهای حوزهی ترجمه بود که در آن به چاپ میرسید. از میان این ترجمهها میتوان به دو کتاب از شیللر به نامهای دون کارلوس و ولهلم تل و همچنین نمایشنامه خسیس از مولیر و دشمن ملت از ایبسن اشاره کرد.
از داستانهای محمدعلی جمالزاده میتوان به دارالمجانین، راه آب نامه، صحرای محشر، سر و ته یک کرباس، تلخ و شیرین، کهنه و نو و … اشاره کرد. جمالزاده در عین آنکه با شیوه و تکنیک داستاننویسی در غرب آشنایی کامل داشت و آن را در نوشتههای خود به کار میبست اما از روح ایرانی در نوشتههایش بهره میگرفت و آنگونه مینوشت که برای مخاطب فارسیزبان نیز آشنایی داشته باشد.
“نخستین داستاننویس مدرن ایران است و به علت عمر طولانی و ارتباط فرهنگی پیوسته با ایران، همواره حضور زندهای در ایران داشت . بسیاری از نویسندگان از ایران مهاجرت کردند و ارتباط آنها با ایران قطع شد ولی جمالزاده هرگز تا پایان عمر این ارتباط را قطع نکرد و یکی از مجاری ارتباطش با ایران نامهنگاری بود . وی بدون توجه به این که چه کسی به او نامه می نویسد هر پرسشی را پاسخ می گفت و هر کتابی را می فرستادند میخواند و سعی میکرد این ارتباط را برقرار نگه دارد . بسیاری از مخاطبانش و را هرگز ندیدند؛ به علت اینکه او در ژنو زندگی میکرد .
بدون تردید جمالزاده آغازگر داستاننویسی جدید ایران بود ، ولی دیگر در زمینه ی داستان نویسی کارش را ادامه نداد و وارد حوزه های دیگری شد از جمله پژوهشهای فرهنگی در زمینه ی تاریخ ایران ، ادبیات ایران و مسایل گوناگونی که به نوعی با ایران در پیوند بود . نمونهی این پژوهشها را در نوشته ی درخشان او تحت عنوان گنج شایگان میبینیم که اثری است تحقیقی دربارهی مسایل اقتصادی ایران و از منابع مهم به شمار میرود . یا تحقیقات او در زمینهی خلقیات ما ایرانیان که اتفاقاً به همین عنوان هم چاپ شد و در دوران گذشته ممنوع بود، چون جمالزاده در آن کتاب تمام زمینههای فرهنگی روحیات ایرانیان را بررسی کرد.
“باید دانست که« یک نفر ایرانی امروز» از بسیاری جهات و بخصوص از لحاظ و یا بقولی از حیث« خلقیات » تفاوت زیادی با ایرانی دیروز و پریروز ندارد و لهذا عموما آنچه را درباره ایرانیان دیروز و پریروز گفته اند درباره ایران امروز (با پاره ای از تفاوت های غیر مهم) می توان صادق دانست و از اینرو می توان چنین استنباط نمود که مقصود و منظور« مسائل ایران» همانا جمع آوری و نشان دادن داوری هائی است که از جانب بیگانگان(و حتی از خودی ها) در حق ما ایرانیان و بخصوص درباره اخلاق (یا « خلقیات ») ما به عمل آمده است.
از قدیم الایام تا امروز و از “هرودوت” ابوالمورخین و “کتزیانس و کزنفون” یونانی گرفته تا مورخین روم غربی و شرقی و عربها و اقوام قدیمی دیگر حتی ارمنیها و چینی ها تا برسد بزمانهای نزدیک و دوره ی توسعه روابط مناسبات بین المللی و آشنائی بیشتر بیگانگان با ایران در باره اخلاق و اطوار ما از خوب و بد و زشت و زیبا مطالب بسیار نوشته اند….
کتابشناسی
تاریخ و ادبیات گنج شایان (چاپ برلین، ۱۳۳۵ ه. ق.)
تاریخ روابط روس با ایران (چاپ برلین، چاپ تهران ۱۳۷۲)
پندنامهٔ سعدی یا گلستان نیکبختی (۱۳۱۷)
قصه قصهها (از روی قصصالمعمای تنکابنی، ۱۳۲۱)
بانگ نای (داستانهای مثنوی معنوی، ۱۳۳۷)
فرهنگ لغات عوامانه (۱۳۴۱)
طریقهٔ نویسندگی و داستانسرایی (۱۳۴۵)
سرگذشت حاجیبابای اصفهانی (۱۳۴۸)
اندک آشنایی با حافظ (۱۳۶۶)
داستانها
یکی بود، یکی نبود ۱۳۰۰
عمو حسینعلی (جلد اول شاهکار) ۱۳۲۰
سر و ته یه کرباس ۱۳۲۳ (۱۹۴۴)
دارالمجانین ۱۳۲۱ (۱۹۴۲)
زمین، ارباب، دهقان
صندوقچه اسرار ۱۳۴۲ (۱۹۶۳)
تلخ و شیرین ۱۳۳۴ (۱۹۵۵)
شاهکار (دوجلدی) ۱۳۳۷
فارسی شکر است
راهآبنامه
قصههای کوتاه برای بچههای ریشدار ۱۳۵۲ (۱۹۷۳)
قصهٔ ما به سر رسید ۱۳۵۷ (۱۹۷۸)
قلتشن دیوان ۱۳۲۵ (۱۹۴۶)
صحرای محشر هزار پیشه ۱۳۲۶ (۱۹۴۷)
معصومه شیرازی ۱۳۳۳ (۱۹۵۴)
هفت کشور قصههای کوتاه قنبرعلی ۱۳۳۸ (۱۹۵۹)
کهنه و نو
یاد و یاد بود
قیصرو ایلچی کالیگولا اطورروم
غیر از خدا هیچکس نبود ۱۳۴۰ (۱۹۶۱)
شورآباد ۱۳۴۱ (۱۹۶۲)
خاک و آدم آسمان و ریسمان ۱۳۴۳ (۱۹۶۴)
مرکب محو ۱۳۴۴ (۱۹۶۵
) سیاسی واجتماعی آزادی وحیثیت انسانی (۱۳۳۸)
خاک وآدم (۱۳۴۰)
زمین، ارباب، دهقان (۱۳۴۱)
خلقیات ما ایرانیان (۱۳۴۵)
تصویر زن در فرهنگ ایران (۱۳۵۷)
ترجمه قهوه خانه سورات یا جنگ هفتاد ودو ملت (برناردن دو سن پیر) (۱۳۴۰ق)
ویلهلم تل(شیللر) (۱۳۳۴)
داستان بشر(هندریک وان لون) (۱۳۳۵)
دون کارلوس(مولیر)
خسیس(مولیر)
داستانهای برگزیده
دشمن ملت(ایبسن)
داستانهای هفت کشور
بلای ترکمن در ایران قاجاریه
قنبرعلی جوانمرد شیراز
سیر وسیاحت در ترکستان وایران
جنگ ترکمن
کشکول جمالی
صندوقچه اسرار
برچسب ها :ججین ، جمالزاده ، سیدمحمدعلی جمالزاده ، پدر داستان کوتاه زبان فارسی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
سلام.خواستم بابت وبسایت خوبتون ازتون تشکر کنم و امیدوارم باعث ایجاد انگیزه براتون بشه
سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست اندرکاران وبسایت به
این خوبی سپاسگزارم
اقا لینک مطلبو من پیدا نکردم.میشه راهنماییم کنید؟
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 4 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۴