ازدواج و تشکیل خانواده از دیدگاه اسلام

نوشتار حاضر ضمن تبیین فلسفه و چرایی ازدواج، به تحلیل و توضیح اهداف و فواید ازدواج در اسلام، آثار مخرب روانی و اجتماعی دوستی با نامحرم و موانع ازدواج و مهارت‌های رفع آن می‌پردازد.

کد خبر : 40326
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 تیر 1397 - 9:10

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین“، ازدواج و ترکیب و تولید و توالد و تناسل در عرصه‌گاه حیات جماد و نبات و حیوان بر اساس قوانین تکوین و جهت‌گیری صحیح غرایز صورت می‌گیرد. اراده و شعور و توجه حیوانات به این مسئله حیاتی و نظم و انضباطی که در امر ازدواج و همزیستی بین آنان است، هر دقت کننده‌ای را در دریایی از تعجب و شگفتی شناور می‌کند. دنیای پر از اسرار تخمگذاران و پستانداران در برنامه آمیزش و لقاح و توجه به حفظ تخم‌ها و یا حفظ جنین و نوزادان، آدمی را در پرده‌ای از حیرت و بهت می‌اندازد.

انسان و ازدواج

انسان برای انجام این مسئله حیاتی و برنامه عالی طبیعی باید بر مبنای مقررات و نظامات شرعیه و قوانین الهیه که در قرآن مجید و سخنان ملکوتی انبیا(علیهم‌السلام) و امامان(علیهم‌السلام) آمده عمل کند. مایه‌های اولیه این حقیقت به صورت غریزه، میل، دوستی، عشق و مهربانی در مرد و زن به اراده حکیمانه حضرت حق قرار داده شده است.
دین برای اینکه یک خانواده اصیل و پایدار تربیت کند و فرزندان صالح را که در حقیقت تمدن هر جامعه مرهون آن فرزندان صالح است به بار بیاورد، اساس خانواده را بر امور دینی سامان می‌بخشد. ازدواج و گزینش همسر، انتخاب مطلوبترین همراه و ترسیم روشن‌ترین طریق سعادت و پاسخی مناسب به عالی‌ترین نیاز فطری انسان، یعنی وصول به کمال و سعادت است، وجود مبارک پیغمبر(صلّی‌الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «النِّکاحُ سنّتی فمن رَغِبَ عن سنّتی فلیس منّی.» «ازدواج روش من است. هر کس از راه و روش من روی بگرداند، از من نیست.» حضرت در این روایت ازدواج را  سنّت و روش خود معرفی می‌کنند یعنی ایمان انسان در سایه ازدواج کامل شده و از آلوده شدن به وسوسه‌ها و هوس‌های ناپاک محفوظ خواهد ماند. پس ازدواج به معنای اجتماع نر و ماده نیست چون اجتماع نر و ماده نه تنها در حیوانات هست در گیاهان نیز وجود دارد. حضرت علی(علیه‌السلام) فرمود: «هیچ یک از یاران رسول خدا(صلّی‌الله علیه و آله و سلّم) ازدواج نکرد مگر اینکه ایشان پس از ازدواج آنان فرمود: ایمانشان کامل شد.» (مستدرک‌الوسایل، ج۱۴، ص۱۵۰) بنابراین ازدواج، بسترساز و زمینه ساز تکامل ایمان و دینداری در افراد است. ازدواج در منطق قرآن، به وجود آورنده مطمئن‌ترین و آرام‌بخش‌ترین رابطه‌ها و آغازگر زندگی به همراه طراوت، مودت و ایثار تلقی شده است.

قرآن دو عنصر محوری برای ازدواج بیان می‌کند که عامل تشکیل خانواده سالم و در پی آن، باعث تربیت فرزندان صالح است. می‌فرماید: «وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَ رَحْمَهً  إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاََیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» «و از نشانه‏هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه‏هایى است براى گروهى که تفکّر مى‏کنند!» (روم- ۲۱)

عنصر اول، «مَوَدَّهً» یعنی دوستی عاقلانه نسبت به هم است. دوستی اگر بر محور غریزه و جوانی باشد، همین که سن بالا رفت و غریزه اُفت کرد، این پایه سست می‌شود. اما اگر بر محور عقل و دین باشد، هر چه سن بالا رود، عقل و دین کامل‌تر می‌شوند و دوستی بیشتر می‌شود. اکنون در بین ما شیعه‌ها زن و شوهر سالمند علاقه‌شان به یکدیگر بیش از علاقه دو جوان است چون آن علاقه، علاقه دینی است و حقّ یکدیگر را می‌شناسند. لذا فرمود: «وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّهً»

عنصر دوم «رَحمَه» است. یعنی گذشت مهربانانه از لغزش‌های یکدیگر. اگر زن و شوهر لغزش‌های یکدیگر را مهربانانه نبخشند و هر کدام درصدد غرور و خودخواهی و کینه‌جویی باشند، کانون گرم خانواده به میدان جنگ تبدیل شده و به جدایی منجر می‌شود. همه ما یعنی غیر معصومین(علیهم‌السلام) بالاخره اشتباهاتی داریم. گاهی انسان تندی می‌کند، گاهی کندی می‌کند، گاهی خسته است. هر کدام از زوجین اگر غفلتی کردند، یک حرف تندی زدند، دیگری اگر با بردباری و بزرگواری این را تحمل کند، طولی نمی‌کشد که او برگشته و عذرخواهی می‌کند آن‌وقت شیرینیِ آن صبر بیش از خیال انتقام‌جویی و امثال آن است. این دو عامل است که اساس خانواده را تشکیل می‌دهد فرمود: «وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّهً وَرَحْمَهً»

در آیه دیگری قرآن می‌فرماید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ» «زن و شوهر لباس یکدیگرند.» (بقره- ۱۸۷) لباس انسان را از سرما و گرما محافظت می‌کند. در سرد و گرم روزگار نیز زن و شوهر باید حافظ یکدیگر باشند. لباس حافظ آبروی انسان نیز هست. زن و شوهر نیز باید حافظ اسرار و آبروی یکدیگر باشند. زن نباید اسرار شوهرش را به خانواده خویش منتقل کند. مرد هم نباید اسرار زنش را به خانواده خودش منتقل کند یعنی زن و شوهر حافظ یکدیگرند.

یکی دیگر از خصوصیات لباس این است که زینت برای انسان محسوب می‌شود. انسان بدون لباس زشت و بد قیافه می‌شود. زن و شوهر نیز باید زینت هم باشند. اگر بخواهیم زیبایی را در یک جمله کوتاه بیان کنیم، باید گفت هر چیزی که رنگ خدایی داشته باشد، زیباست چون خدا زیباست و زیبایی را نیز دوست دارد هر چیزی که ما را از غفلت، گناه و هوا و هوس دور کرده و به سمت و سوی خدا سوق دهد، به عبارتی دیگر هر آنچه که  ما را در مسیر توحید یاری کرده و به خدا نزدیک کند و از غیر خدا دورگرداند، زیبا و برای انسان زینت است. بنابراین همسری زینت انسان است که او را از هرگونه گناه و هوس و آلودگی دور کرده و انسان را در مسیر درست زندگی قرار دهد و این زمانی میسر خواهد بود که هر یک از همسران به وظایف خود در قبال دیگری عمل کرده و هیچگونه کم کاری نسبت به وظایف خود در مقابل همسرش نداشته باشد و از طرفی توقعات بی‌جا نیز در بین نباشد. مثلا اهمیت دادن به آراستگی، بها دادن به خواسته‌های معقول یکدیگر و… از مواردی است که زندگی با آنها زیبا می‌شود. «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ»

نکته :تفاوت عمده دختر و پسری که تشکیل خانواده می‌دهند، با دختری و پسری که در یک جامعه بی‌بند و بار، رابطه جنسی برقرار می‌کنند، این است که زن و شوهر مطابق تمثیل قرآنی در حکم لباس یکدیگر و مایه عفت و پوشیدگی هم می‌باشند و حال آن که دو تای دیگر موجب برهنگی و بی‌عفتی یکدیگر می‌شوند.
پذیرش و انجام امر مقدس ازدواج، پاسخی به ندای مذهب و سنت پیامبر عظیم‌الشأن و سرور کائنات و قافله سالار انبیاء الهی است. بعد از ازدواج شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت اجتماعی می‌شود و خود را مسئول حفظ همسر و آبروی خانواده و تأمین وسایل زندگی فرزندان آینده می‌بیند. به همین دلیل تمام ابتکار و استعداد خود را به کار می‌گیرد و از ظرفیتهای وجودی خود کمال استفاده را می‌برد و به بالندگی بیشتری نایل می‌شود. (تفسیر نمونه، ج۱۴،ص۴۶۵) ازدواج، عبادت را ارزش و ارتقاء می‌بخشد. از نظر اسلام، عبادت فرد متأهل با مجرد یکسان نیست. رسول اکرم(صل‌الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: «کسی که ازدواج کرده، خواب و استراحتش نزد خداوند از روزه‌داری و شب‌زنده‌داری افراد مجرد بافضیلت‌تر است.» (مستدرک‌الوسایل، ج۱۴،ص۱۵۵)

انتخاب همسر در فرهنگ پاک اسلام، به خودی خود مستحب و کاری بسیار پسندیده و نیکوست. اما اگر مجرد ماندن، دامن پاک زندگی را به گناه و معصیت و فحشا و منکرات آلوده کند، در این صورت ازدواج و تشکیل زندگی ضروری و مسئله‌ای واجب و تکلیفی قطعی است. رسول مکرم اسلام در مورد اهمیت ازدواج می‌فرماید: «ما بُنِیَ فی الإسلامِ بِناءٌ أحَبَّ وأعَزَّ إلى‌اللّه عزوجل ِمنَ التَّزویجِ» «در اسلام هیچ بنایى ساخته نشد که نزد خداوند عزوجل محبوب‌تر از ازدواج باشد.» (بحارالانوار ج۱۰۳، ص۲۲۲)

اهداف و فواید ازدواج در اسلام

انس و آرامش‏

آدمی در مراحل مختلف زندگی و درکشاش و بحران‌های آن، نیاز به دلداری دارد که به او آرامش و سکون بخشد. آن گاه که خود را در مخمصه‌های عظیم گرفتار می‌بیند، ارتباط کلامی با کسی که او را دوست بدارد و یار و غمخوار او باشد، مایه تسلی خاطر است. ما در هر سنی و در هر مرحله‌ای از حیات که باشیم، نیازمند محبت و الفت هستیم؛ می‌خواهیم که دیگران ما را دوست بدارند و در این دوستی صادق و خالص باشند. جنبه درونی این آرامش در ایمان و جنبه بیرونی آن در ازدواج و تشکیل خانواده، تجلی می‌یابد.

تشکیل خانواده، پاسخ به یکی از عالی‌ترین نیازهای فطری بشر یعنی آرامش روان و محبت‌خواهی است. به همین جهت قرآن کریم، رابطه بین زن و شوهر را با کلمه «مودت» و «رحمت» بیان می‌کند و از یک راز بزرگ که عبارت است از جنبه انسانی زندگی زناشویی، پرده بر می‌دارد و به ما می‌فهماند که هدف زناشویی «اطفاء شهوت» نیست، بلکه این پیمان میان زن و شوهر، صلح و یگانگی به وجود می‌آورد. در آیه دیگری می‌فرماید: «اوست خدایی که همه شما را از یک نفس آفرید و همسرتان را نیز از همان نفس مقرر داشت تا در کنار او آرام گیرید.»  (اعراف ـ ۱۸۹) این آیه با تکیه بر یکی بودن اصل و گوهر زن و مرد، عامل اصلی گرایش آن دو به یکدیگر را، رسیدن به آرامش آن دو در کنار هم معرفی می‌کند. امام زین‌العابدین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «حق همسر، این است که بدانی خداوند، او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و بدانی که این خود نعمتی است از جانب خداوند به تو. پس او را گرامی بدار و با او مهربان باش…» (تحف‌العقول، ص۲۶۲)

امام رضا(علیه السلام) درباره فواید همسر شایسته می‌فرماید: «هیچ منفعتی بهتر از همسر شایسته نیست؛ همسری که وقتی انسان او را می‌بیند شادمانش گرداند و در موقع نبودن او، نگهدار ناموس و مالش باشد.» (وسائل‌الشیعه، ج ۲۰، ص ۳۹) یعنی در حضور او، به نوعی او را شادمان می‌کند و در غیبت او هم کاری می‌کند که اگر شوهر متوجه عمل او گردد، شادمان شود.

حفظ عفت و مصونیت از گناه‏

بر اثر ازدواج، غریزه جنسی که یکی از قویترین غرایز انسانی است، در مسیر طبیعی خود قرار می‌گیرد و این پدیده به نوبه خود موجب می‌شود انسان از گناهانی که به خاطر میل جنسی انجام می‌دهد، تا حد زیادی مصون بماند و هیچگاه دامن خود را به روابط جنسی نامشروع، که از نظر دین جزو گناهان کبیره است، آلوده نسازد. رسول خدا (صلى‌الله علیه و آله وسلم) فرمود: «هر کس درآغاز جوانی همسرگزیند، شیطانی که مأمور اوست فریاد برآورد که وای! او دو سوم دین خود را از دست من ایمن ساخت یک سوم دیگر را نیز می‌تواند با تقوا حفظ کند.» (مستدرک‌الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۰) در جای دیگر رسول اکرم(صلى‌الله علیه و آله و سلم) به کسب نیمی از دین با پذیرش ازدواج تأکید نموده‌اند. در روایتى دیگر فرمودند: «هرکه دوست دارد در قیامت خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کند همسر اختیار کند.» (همان)

جوانی که ظاهر و باطنش در پاکی و پاکیزگی است، در حالی که ازدواج نکرده باشد، باید گفت او از اولیای الهی است. خودداری از گناه، و مصون ماندن از آلودگی و در امان ماندن از عصیان و طغیان، در صورت عدم ازدواج کاری است یوسفی. در اثر ازدواج غریزه جنسی، که یکی از قوی‌ترین غرایز انسانی است، در مسیر طبیعی خود قرار می‌گیرد و این پدیده به نوبه خود، موجب می‌شود تا انسان از گناهانی که به خاطر میل جنسی انجام می‌دهد، تا حد زیادی مصون بماند و هیچ گاه دامن خود را به روابط جنسی نامشروع، که از نظر دین جزو گناهان کبیره است، آلوده نسازد. همچنین ازدواج سبب می‌شود تا انسان در مسیر کمال و خودسازی معنوی بیشتر قدم بگذارد و خود را از گناه دور سازد.

رشد و شکوفایی استعدادها

میل به ازدواج در میان همه انسان‌ها، حاکی از این است که انسان تا زمانی که تنها و بدون همسر است، کامل نیست. استعدادهای انسانی برای بروز و تکامل خود، نیاز به محیط امن و آرام دارند. چه بسیار استعدادهای انسان که هرگز خود را نشان نداده یا توسط عوامل بیرونی یا درونی سرکوب شده و مجال رشد نیافته‌اند. با ازدواج و مهار نیروی قوی غریزه جنسی، روح پرتلاطم و طوفان‌زده جوان، زمینه بهتری برای درک حقایق زندگی می‌یابد و استعدادهای او را به حرکت وا می‌دارد. وقتی از مرد خانواده انتظار می‌رود، هنگام ضرورت برای حمایت از خانواده خویش، ایستادگی کند، این انتظار، روحیه دفاع و جوانمردی را در او تقویت خواهد کرد. همچنین به وجود آمدن شرایط مادری برای زنان موجب می‌شود با تحمل مشکلات فرزندپروری و شوهرداری، به کمال روحی بیشتری برسند و روح خود را بر اثر شکیبایی و ایثار بالنده کنند و استعدادهای خود را برای اداره مناسب خانواده به کار گیرند و به موفقیت بیشتری نائل آیند. رشد و تکامل در پرتو ازدواج نه تنها موجب سعادت فردی است، بلکه عاملی برای سعادت جامعه می‌باشد.

سلامتی جسم و جان

انرژی بی‌انتهای روانی انسان، درصورتی مفید و هدایتگر خواهد بود که هماهنگ و متعادل بین اجزا و عناصر متعدد شخصیت تقسیم شود. با توجه به اهمیت روح به عنوان سرور جسم و راکب تن آدمی و نظر به این واقعیت که بیش از ۹۰درصد بیماری‌ها حتی جسمی منشأ روانی دارد، اختلال در روان، اختلالات جسمی را در پی خواهد داشت.

بقاى نسل‏

بقاى نسل بشر در گرو ازدواج و زناشویى است و در اسلام امر تربیت نسل یکى از وظایف والدین شمرده شده که در قیامت مورد بازخواست قرار مى‏گیرد. همسران جوان از طریق فرزنددار شدن موجب پیوند بین نسل‌ها می‌گردند و با پرورش فرزندان صالح و مؤمن، در اصلاح جامعه انسانی شریک می‌شوند و روح بندگی خالق متعال را که هدف اساسی خلقت انسان است، در عرصه گیتی گسترش می‌دهند. پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه وآله و سلم) می‌فرماید: «ازدواج کنید تا صاحب فرزند شوید. قطعا من به زیادی شما در روز قیامت بر امّت‌های دیگر مباهات می‌کنم.» (وسائل‌الشیعه، ج ۱۴، ص ۴)
این نکته بسی واضح و روشن است که پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله علیه وآله وسلم) به صِرف زیادی جمعیت مباهات نمی‌کنند، بلکه مباحات ایشان، به خاطر جمعیتی است که بندگی خدا کرده باشند و از طریق انجام وظایف دینی و انسانی، موجب آبادانی مادی و معنوی جهان گردند.

امنیت اجتماعی

ازدواج برای سلامت و امنیت جامعه مفید است و زمینه ارتکاب جرم را کم می‌کند. اگر بنیاد خانواده مستحکم باشد، از فساد، طغیان، قتل و سرقت، جنایت و تجاوز به عنف و خودکشى تا حد زیادى کاسته مى‏شود، چون اکثر این موارد از افرادى سر مى‏زند که از کانون گرم خانواده محرومند. رسیدن به رفاه اجتماعی و رشد مدنیت، بدون ازدواج میسر نیست. تأمین آرامش روانی و امنیت اجتماع، رشد اقتصادی و پایین آمدن سطح بیکاری و بِزِه، نمونه‌هایی از تکامل اجتماعی بشر است. در یک تحقیق میدانی که در انگلستان انجام گرفت، این نتیجه به دست آمد که جوانان پس از ازدواج و تشکیل خانواده کمتر به انجام اعمال مجرمانه روی می‌آورند و جرم در آنان کاهش می‌یابد و در مقابل اعمال خلاف و کارهای ناهنجار در افراد مجرد بیشتر است. (علی احمد پناهی، همسرگزینی چرا و چگونه) کلام پیامبر حق و رحمت(صلی‌الله علیه وآله و سلم) چه حکمت‌ها دارد که فرموده‌اند‌: «شِرارُ اُمَّتی العُذّابُ» «جوانان بی‌همسر بدترین افراد امت من هستند.» (بحار‌الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰) این حدیث شریف به روشنی دلالت می‌کند بر اینکه شرارت و ناهنجاری میان مجردها بیشتر است لذا امنیت اجتماعی و سلامت جامعه به مخاطره می‌افتد.

آثار مخرب روانی و اجتماعی

 دوستی با نامحرم

یکی از مفاسد اجتماعی که از عزوبت و تجرّد جوانان نشأت می‌گیرد، رواج دوست‌یابی‌ بین دختران و پسران است. قرآن کریم، گناه دوستی و ارتباط دختر و پسر نامحرم با یکدیگر را بزرگ می‌شمارد و آن را در ردیف عمل منافی عفّت زنا بیان می‌فرماید. از نظر قرآن، پسر شایسته و دختر شایسته، کسانی هستند که خود پاکدامن باشند، اهل زنا نباشند و نامحرم را دوست خود نگیرند.  «مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسافِحِینَ وَ لا مُتَّخِذِی أَخْدان» (مائده- ۵) «مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان…» (نساء- ۲۵) اخدان جمع «خدن» (بر وزن اذن) در اصل به معنى دوست و رفیق است ولى معمولا به دوست پنهانى از جنس مخالف و به عنوان نامشروع گفته مى‏شود. کسانی که این توصیه مهمّ قرآن کریم را جدی نمی‌گیرند و با جنس مخالف طرح دوستی می‌ریزند، علاوه بر آنکه مرتکب گناه بزرگی شده‌اند، دچار خسارات عظیمی خواهند شد؛ برخی طعمه هوس‌های زودگذر دوست نامحرم می‌شوند و پس از چند صباحی که جذابیّت خود را نزد همدیگر از دست می‌دهند، عشق ظاهری خود را فراموش می‌کنند. با این شکست روحی، از نظر روانی آسیب جدی می‌بینند که ترمیم آن بسیار مشکل یا غیرممکن است و تا آخر عمر، خاطره تلخی در ذهن آنها باقی می‌گذارد و این عقده روانی، اثرات مخرّبی در زندگی آینده آنان خواهد داشت. در موارد نادری هم دوستی بین دختر و پسر، به ازدواج می‌انجامد که به تجربه اثبات شده است در اکثر موارد، نتیجه‌ای جز طلاق و جدایی ندارد. آنها بر پایه احساسات ازدواج می‌کنند و تخیّلات و توهّمات، بر عقلانیّت آنان غلبه دارد و از فرط علاقه کورکورانه به همدیگر، واقعیّت‌های زندگی را نمی‌بینند امّا پس از مدّت کوتاهی که عقل خود را به کار می‌اندازند، می‌فهمند اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند و از روی ناچاری، راه طلاق را در پیش می‌گیرند.

 

در ادامه به مواردی از عواقب شوم این ارتباط و دوستی نامشروع اشاره می‌شود:

۱- جاذبه‌ها مانع شناخت‌اند  ۲-  رفتارهای تصنعی  ۳-  وعده‌های دروغین برای حفظ رابطه  ۴- زمینه‌های نفوذ وسوسه‌های شیطان  ۵-  رنجش والدین ۶-  سست شدن در دنباله‌روی اهداف (تحصیلی، شغلی…)  ۷-  لطمه‌ها و هزینه‌های مالی و زمانی  ۸-  پرخاشگری در خانواده  ۹-  ضایع شدن استعدادها و سرمایه‌های معنوی ۱۰-  از دست رفتن فرصت‌ها و موقعیت‌های مناسب ازدواج  ۱۱- کم شدن میل به ازدواج خصوصا در پسرها  ۱۲-  ورشکستگی عاطفی  ۱۳-  کم شدن شکوه ازدواج  ۱۴-  قرار گرفتن در معرض تهمت  ۱۵-  لطمه‌های عاطفی شدید

اگر این رابطه منجر به ازدواج نشود:

۱۶- لطمه‌های عاطفی گاهی به خودکشی، اعتیاد و… منجر می‌شود ۱۷-  بدبینی به جنس مخالف  ۱۸- منصرف شدن از ازدواج  ۱۹- عذاب وجدان، نفرت، تهدید و انتقام ۲۰-  مقایسه همسر با دوست قبلی و دلسردی از زندگی فعلی

اگر این رابطه منجر به ازدواج شود:

۲۲-  سوء ظن و بدبینی ۲۳-  در صورت بروز مشکل خانواده سرزنش می‌کند نه حمایت  ۲۴- کم شدن عزت و احترام نزد خانواده همسر  ۲۵-  فرجام ناگوار

موانع ازدواج و مهارت‌های رفع آن 

معمولا هر وقت بحث شیرین ازدواج مطرح می‌شود، ابتدا لبخندی روی لب جوان‌ها می‌نشیند اما به مرور این لبخند محو شده و جای خود را به نگرانی می‌دهد. گاهی مسائل و مشکلات بر سر راه ازدواج به قدری زیاد هستند که یا ازدواج را به تعویق می‌اندازند یا برای مدت طولانی فکر می‌کنند که باید قید آن را بزنند. از مهم‌ترین موانع ازدواج می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

مشکلات اقتصادی

به نظر برخی، عمده‌ترین مانع ازدواج جوانان مشکل اقتصادی است. البته این موضوع تنها مربوط به دوران فعلی نیست، بلکه در صدر اسلام نیز بسیاری با این مشکل رو به رو بودند، ولی پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهم السلام) آن را مانع ازدواج ندانستند. امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر کس از ترس فقر ازدواج نکند، حتما نسبت به خداوند عزیز و جلیل بدگمان شده است. به استناد وعده خداوند که فرمود: «اگر فقیر باشند، خداوند از فضل خویش آنان را بی‌نیاز می‌کند.» (اصول کافی، ج ۵‌، ص ۳۳۱)

توانمندی اقتصادی برای جوانان به ویژه پسران امری ضروری است. البته اگر بخشی از این توانمندی را دارا باشند، کافی است. زیرا مهم‌تر از توانمندی، احساس مسئولیت است که به صورت‌های گوناگون نمود می‌یابد: مثل: اشتیاق روزافزون به پیشرفت و تکامل و یادگیری راه‌های جدید برای کسب درآمد.
برای برون‌رفت از موانع اقتصادی، ابتدا باید به خدا توکل کرد. بعد خانواده‌ها با جلوگیری از تجمل‌گرایی و چشم و هم‌چشمی، در برگزاری مراسم و جشن ساده بکوشند تا گرفتار بدهی‌های سنگین پس از ازدواج نشوند.
اصلاح نگاه: تهیه جهیزیه از نظر شرعی بر عهده دختر و خانواده وی نیست، بلکه این مسئله‌ای عرفی است. لذا تهیه جهیزیه توسط خانواده دختر از سر لطف است. خرید وسایل مدرن ضرورتی ندارد. اگر جهیزیه‌ای مختصر تهیه شد و برخی ایراد گرفتند، مرد باید مدافع همسرش باشد.

نیافتن فرد مناسب

کسانی که همسر شایسته خویش را نیافته‌اند چند نکته را باید در نظر گیرند:

– عدول از برخی معیارهای خاص: مثل تحصیلات عالی داشتن یا سید بودن.
– بالا بردن شایستگی‌ها، مثلا پسر شغل مناسبی بیابد و دختر شیوه ارتباط اجتماعی، اخلاقی خود را بهبود بخشد.
– پرهیز از ژولیدگی ظاهری و رفتارهای سبک. در این زمینه احساس مسئولیت همگانی نیز حائز اهمیت است. امام کاظم(علیه‌السلام) می‌فرماید: «اگر کسی برای ازدواج مسلمانی وساطت کند جزو کسانی است که در قیامت در سایه رحمت الهی می‌باشند.» (بحارالانوار، ج۱، ص۳۵۶)

بیماری والدین و تکفل خانواده

گاه تکفل خانواده(سرپرستی مالی یا معنوی پدر، مادر، خواهران و برادران) برای ازدواج مانع است. بنابراین باید ضمن احترام و وقت‌گذاری مناسب برای خانواده، آرام آرام خود و خانواده را برای این موضوع آماده نمود. البته حمایت مالی و معنوی فرد نسبت به خانواده پس از ازدواج نباید قطع شود و همسر نیز باید از این تصمیم آگاه باشد.

سوابق ناپسند والدین

اگر سایه بدنامی اعتیاد، انحراف اخلاقی، بزهکاری یا حبس والدین، زندگی آینده را تهدید می‌کند، لازم است برای اطمینان‌بخشی به همسر توضیح داده شود که شخصیت من جدای از فضای حاکم بر خانواده است لذا لازم است توانایی‌های فردی خود را افزایش داده و درصدد وجهه اجتماعی مثبتی برای خود باشد.

باورهای اشتباه

– ترس از محدود شدن آزادی‌های دوران مجردی: باید طرح تازه‌ای برای روابط با دوستان گذشته داشته باشد، این کار از یک سو منجر به برخورداری از محیطی جدید می‌شود و از سوی دیگر از روابط دوره مجردی نیز در حد متعادل استفاده می‌شود.

ترس از مشکلات زندگی

– تاکید بر ازدواج فرزندان بزرگتر: ازدواج خواهر کوچکتر قبل از خواهر بزرگتر باید به گونه‌ای باشد که موجب سرشکستگی یا افسردگی خواهر بزرگتر نباشد. لذا رعایت نکاتی لازم است:
ـ حفظ عزت و احترام دختر بزرگتر و بیان محاسن او (نه به صورت ترحمی) در میان دیگران.
ـ ظرافت کلامی والدین با خواهر بزرگتر برای موافقت او با ازدواج خواهر کوچکتر.
ـ مشورت کردن با خواهر بزرگتر در مورد ازدواج خواهر کوچکتر.

 



 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.