سفر ابدی خالق ترانه «آیریلیق»

رجب ابراهیمی خالق ترانه ماندگار و خاطره انگیز «آیریلیق» (جدایی) روز شنبه ۲۱ بهمن رخ در نقاب خاک کشید و در سن ۸۳ سالگی به سفر ابدی رفت تا ترانه جدایی اش را برای همیشه بسراید.

کد خبر : 94750
تاریخ انتشار : یکشنبه 21 بهمن 1397 - 9:53

 

پایگاه خبر ججین

 

به گزارش پایگاه خبری “ججین، ابراهیمی که ملقب به ‘فرهاد ‘ بود، در سال ۱۳۱۴ در روستای کورعباسلوی اردبیل متولد شده و در ۱۰ سالگی همراه خانواده به تهران مهاجرت کرده و باقی زندگی خود را در پایتخت گذراند و در طول زندگی خود، چند ترانه ماندگار به زبان ترکی آذربایجانی سرود که این روزها ورد زبان ها است.
ابراهیمی، ترانه آیریلیق (در زبان آذری به معنای جدایی) را که معروفت ترین سروده او به شمار می رود، در سن ۲۱ سالگی و در حسرت سرزمین مادری خود و دلتنگی برای زندگی روستا و کوهستان و بر اساس برخی روایت ها در پی یک ماجرای عاشقانه سروده است.
ترانه آیریلیق بیشتر از این که یادآور جدایی و هجران عاشقان باشد، ترانه ای برای همدلی و نزدیکی و بیان احساسات عاشقانه و سوز دل و به معنای واقعی مصداق ‘آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند’ است.
در همان ایام جوانی بخت با ابراهیمی جوان یار بود که ترانه سروده اش توسط یک استاد کفاشی که نزد او به شاگردی کار می کرد، با واسطه ای به دست ‘علی سلیمی’ آهنگساز و نوازنده چیره دست تارِ آذربایجان می رسد و در همان اوج جوانی، نام و شعر او به همراه آهنگ علی سلیمی از رادیو ایران پخش می شود.
علی سلیمی هنرمند موسیقی آذربایجانی و رهبر ارکستر آذربایجانی رادیو ایران در نیمه دهه ۳۰ شمسی با آهنگسازی بر روی این ترانه در مایه بیات اصفهان این ترانه را ماندگار کرد.
ترانه آیریلیق به یک اندازه در معروفیت نام رجب ابراهیمی و علی سلیمی موثر بوده و نام این دو هنرمند را فراتر از مرزهای ایران برده است.
نخستین بار ترانه آیریلیق را فاطمه قنادی(وارتوش ماچکالیانس) همسر علی سلیمی آهنگساز اثر اجرا کرد ولی شهرت جهانی ترانه آیریلیق زمانی اتفاق افتاد که توسط رشید بهبوداوف خواننده مشهور جمهوری آذربایجان به اجرا در امد.
ترانه ‘آیریلیق’ با همان آهنگ ساخته شده توسط سلیمی امروز از چنان شهرتی برخوردار است که دهها خواننده در ایران، جمهوری آذربایجان و ترکیه آن را اجرا کرده اند و کمتر خواننده مشهوری هست که این ترانه را اجرا نکرده باشد.
این ترانه با حس نوستالژیک خود و با سوز و گدازی که در کلمات و به خصوص لحن و موسیقی آن(بیات اصفهان) نهفته است، همواره ورد زبان مردم بوده و به ترانه ای ملی و همه گیر در میان آذربایجانی ها مبدل شده است.
فیکریندن گئجه‌لر یاتا بیلمیرم/ از فکر تو شب‌ها خوابم نمی‌برد
بو فیکری باشیمدان آتا بیلمیرم/ نمی‌توانم این فکر را از سرم بیرون کنم
نئیله‌ییم کی سنه چاتا بیلمیرم/ چه کنم که نمی‌توانم به وصال تو برسم
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق/ جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر درد‌دن اولار یامان آیریلیق/ از هر دردی بدتر جدایی

اوزوندور هیجرین‌دن قارا گئجه‌لر/ در هجر تو سیاه و درازند شب‌ها
بیلمیرم من گئدیم هارا گئجه‌لر/ نمی دانم کجا برم من شب‌ها
ووروب دور قلبیمه یارا گئجه‌لر/ قلب مرا زخمی کرده شب‌ها
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق/ جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر درد‌دن اولار یامان آیریلیق/ از هر دردی بدتر جدایی
یادیما دوشنده آلا گوزلرین/ وقتی چشم‌های رنگی تو یادم می‌افتد
گویده اولدوزلاردان آلام خبرین/ در آسمان‌ها از ستاره‌ها خبرشان را می‌گیرم
نئیله ییم کسیبدیر مندن نظرین/ چه کار کنم که نظرش از من برگشته
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق/ جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر درد‌دن اولار یامان آیریلیق/ از هر دردی بدتر جدایی

آیریلیق دردینی چکمه ین بیلمز/ درد جدایی را هر که نکشد نمی‌فهمد
یاردان آیری دوشن گوز یاشین سیلمز/ کسی که از یارش جدا مانده، اشک چشمش را پاک نمی کند
دئییرلر اینتظار خسته سی اؤلمز/ می‌گویند بیمار انتظار نمی‌میرد
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق/ جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر درد‌دن اولار یامان آیریلیق/ از هر دردی بدتر جدایی

نئجه کی ائلیمدن آیری دوشندن/ از وقتی از ایل و تبار خود دور افتادم
سورار بیربیرینی گوروب بیلندن/ می پرسم تک تک آنها را از مطلعان
حسرتله سیزلار یار داییم بو غمدن/ دائماً یار از حسرت این غم زاری می‌کند
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق/ جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر درددن اولار یامان آیریلیق/ از هر دردی بدتر جدایی

ایللردی اوزاغام آرخام ائلیم‌دن/ سالهاست از ایل و تبارم دورم
بلبلم دوشموشم آیری گولوم‌دن/ بلبلم که از گل خود دور افتاده ام
جور ایله آییریب شیرین دیلیم‌دن/ با جفا جدا کرده من را از زبان شیرینم
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق/ جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر درددن اولار یامان آیریلیق/ از هر دردی بدتر جدایی

اولوبدور بیگانه یاریم، یولداشیم/ یار و یاورم بیگانه گشته
غریبه ساییلیر سئوگیم، سیرداشیم/ عشق و همرازم به سان غریبه گشته
بو جاوان چاغیمدا آغاردیب باشیم/ از جوانی مویم سپید گشته
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق/ جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر درددن اولار یامان آیریلیق/ از هر دردی بدتر جدایی

منی آغلاداندان گولوش ایسته رم/ از آنی که مرا گریانده، خنده می‌خواهم
آیری دوشنیمله گوروش ایسته‌رم/ با آنی که جدا افتاده‌امف دیدار می‌خواهم
حصاری ییخماغا یوروش ایسته رم/ برای فروریختن حصار، یورش می‌خواهم
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق/ جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر درددن اولار یامان آیریلیق/ از هر دردی بدتر جدایی

سئوگیلیک اولوبدور شانی فرهادین/ عاشقی شده شان فرهاد
سئوگی‌سی هاردادیر، هانی فرهادین/ کجاست معشوق فرهاد
دییه‌ره ک چیخاجاق جانی فرهادین/ موقع گفتن نام معشوق فرهاد جان خواهد داد
آیریلیق، آیریلیق، آمان آیریلیق/ جدایی، جدایی، امان از جدایی
هر بیر درد دن اولار یامان آیریلیق/ از هر دردی بدتر جدایی
‘آغلاما’ و نیز ‘ آچیل سحر’ نیز جزو ترانه های ابراهیمی است که در دهه ۳۰ شمسی توسط استاد سلیمی آهنگسازی شده و همین ترانه ها سبب ساز دوستی دیرینه این دو هنرمند آذربایجانی هم می شود.
مجموعه سروده های رجب(فرهاد) ابراهیمی تحت نام ‘آیریلیق’ در یک کتاب جمع آوری و چاپ شده است.
ابراهیمی روز گذشته در تهران درگذشت و به آن حسرت توصیف شده در ترانه ‘آیریلیق’ پیوست و به قول خودش برای رسیدن به وصال ابدی مصداق مصرع ‘آیری دوشنیمله گوروش ایسته‌رم’ شد.

 


 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.